سرويس تاريخ جوان آنلاين: آشنایی و ارتباط با عالم مجاهد حضرت آیتالله سیدمرتضی مستجاب الدعواتی (مستجابی) را از بخت نیک خود میشمرم، چه اینکه گنجینهای است کم بدیل از خاطرات و ناگفتههای تاریخ معاصر ایران و شماری از اسناد مکتوب مرتبط بدان. این آشنایی و ارادت نزدیک به ۱۵ سال پیش دست داد، در یکی از سفرها به اصفهان و با دلالت فرزندان زندهیاد آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی. حاصل این ارتباط شوقانگیز، گفتوشنودهای نگارنده است با آن بزرگ که در نشریات گوناگون به چاپ رسیدهاند. چه خشنود شدم هنگامی که دریافتم گوشههایی از خاطرات و اسناد تاریخی آن بزرگ در قالب کتابی منتشر و کام پژوهندگان تاریخ معاصر را شیرین نموده است. این اثر که به همت شهرداری اصفهان به زیور طبع آراسته شده، در صدر خود دیباچهای دارد که بخشی از آن به قرار ذیل است:
«آنچه در این کتاب از خاطرات و نوشتهها تا اسناد و تصاویر میخوانید و میبینید، هم مستجابی هست و هم نیست! آری، به ظاهر، نوشتههایی از او، اسنادی درباره وی و تصاویری از خود ایشان است. اینکه با چه کسانی بوده و چه احوالی بر او گذشته و چه کرده و چه دیده و شنیده و چگونه زیسته و به سر برده است، اما با این همه، مستجابی نیست! تعجب نکنید، همه این اسناد و تصاویر واقعی است و نوشتهها، از خود اوست، اما مگر میتوان آب دریا را در کوزه ریخت؟ به فرموده خودش، اینها، یک صدم مستجابی واقعی هم نیست و نمیتواند گویای شخصیت و منش و حیات و احوال نزدیک به یک سده زندگی پرتلاطم او باشد. آخر، چگونه یک سده تاریخ این مرز و بوم، آن هم حوادث، ماجراهای مهم اجتماعی و سیاسی و وقایع شگفتآور کشور در دوران اخیر، از تحولات نقشآفرین در قیام آیتالله کاشانی گرفته تا فعالیتهای فدائیاناسلام، مقابله با جریان کسروی، حادثه ملی شدن صنعت نفت، رفت و آمد با مراجع نامآور شیعه، رجال بزرگ علمی و سیاسی و اقدامات فرهنگی و تأسیس مراکز پزشکی و علمی و ورزشی و بسیاری دیگر از رخدادهای مهم که در هر کدام، نام و نشان مستجابی و تأثیرگذاری او دیده میشود، در یک یا دو جلد کتاب، گنجاندنی است؟! افزون بر اینکه، شمار بسیاری از اسناد و تصاویر و مکاتبات ایشان، از بین رفته و در دسترس نیست! کاری بس دشوار و طاقتفرساست شناساندن چهرهای که از یک سو در صف اول مبارزات و تحولات اجتماعی و سیاسی ایران در یک سده اخیر نقشآفرینی کرده است، از دیگر سو خود از علما و دانشمندان معاصر و از بزرگترین بیوت علمی و سرشناس، از خاندان علم و فقاهت (آل صدرعاملی) و نیز پهلوان گود زورخانه، اهل شعر و ادب و هنر، خطاطی، خیّر و ساعی در امور اجتماعی و فرهنگی و در یک کلمه، جامع علم و عمل و هنر و سیاست و کرامت و متصف به صبر و پرهیزکاری و متانت. چه میتوان گفت در وصف بزرگمردی که دست راست آیتالله کاشانی، رفیق خاص نوابصفوی، محرم اسرار امامموسیصدر، یار باوفای شهید سید محمدباقر صدر، دوست صدیق سیدمصطفی خمینی، پناه مظلومان و پشتیبان عالمان و دانشمندان و پشت و پناه مردم بوده و هست.
شاید هر کسی از دید خود در این مجموعه بنگرد. برای مثال، قشر طلاب و حوزویان تحصیلات علمی، استادان، همشاگردیها و مانند آن را دنبالکنند؛ اهل سیاست، فعالیتهای اجتماعی و مجموعهای از اسناد و مدارک و دغدغههای خاص خود را بجویند، اما هنرمند و پهلوان و شاعر و خیر و کاسب و عامه مردم نیز با تورق این مجموعه، گویی گمشده خود را در آن مییابند و لذت خواندن و دیدن مطالب آن را از یاد نخواهند برد، چه بسا شخصیتهایی که تنها با برخورداری از یکی از جنبهها و ابعاد مذکور، کافی بود تا تعظیم و ستایش و تجلیلش کنند، نظیر پهلوانان نامی، عالمان و مجتهدان، شاعران و ادیبان، سیاسیون، و... برای مثال اینکه مستجابی، خود از شاگردان فقیهان و مراجع نامدار تشیع و دارای اجازه اجتهاد از آیات عظام سیدابوالحسن اصفهانی، سیدمحمدتقی خوانساری و سید ابوالقاسم کاشانی است، از دید اهل علم، امتیازی بزرگ و افتخاری سترگ به شمار میرود، اما حوزوی بودنش و سایر شئون و احوال او نیز با دیگران متفاوت است. او معجونی شگفت از اضداد است؛ از یکسو آخوند و معمم و درس خوانده حوزه است، اما ریالی از ملت و دولت و شهریهای از حوزه و مدرسه نگرفته و نمیگیرد. از سوی دیگر، اهل بذل و بخشش وجود است و مال و منال برایش پشیزی ارزش ندارد. رقم و عددی که برای امور خیریه، راهاندازی مشکلات مردم، حل دعواها و ... صرف کرده و میکند، سر به فلک میگذارد.»
نگارنده در بخشی دیگر از دیباچه خویش درباره اثر «مجتهدی پهلوان» آورده است:
«مستجابی که خود را نطفه و نژاد از سلاله پاکان و از نسل سرور آفریدگان نبیاکرم صلیاللهعلیه و آله و دختر پاکش زهرای اطهرسلاماللهعلیها است، در راه رسم و شیوه نیز همواره در میان مردم و با مردم، یاریده فقیران و محرومان، پیگیر مشکلات، حل و رفع دعوا و نجات دادن بیگناهان از زندان یا اعدام و تبعید و ... بوده، همواره در خانهاش روی هر شخص و گروهی با هر سلیقه و گرایش فکری، باسواد و بیسواد، زن و مرد، تاجر و کاسب، عالم و جاهل، حوزوی، دانشگاهی، مراجع یا رجال علمی و سیاسی و دولتی، باز بوده و هست و چه بهتر که نام این مجموعه نیز مجتهدی پهلوان یادآور ابعاد گوناگون وجودی این بزرگمرد باشد. در پایان گفتنی است که آنچه آیتالله مستجابی در این کتاب از خاطرات خود فرمودهاند، حاصل مشاهدات مستقیم معظمله است که پس از گذشت حدود شش دهه از فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود به قلم آورده یا شفاهاً فرمودهاند و تاریخهایی که در بین گفتههایشان به چشم میخورد، از حافظه خودشان کمک گرفتهاند و آوردهاند. ارائه چنین کتابی، آن هم در نهمین دهه عمر پربرکتش، هر چند دیر به نظر میرسد، امّا باز هم جای خالیاش احساس میشود البته خود همیشه به ما میفرمود این کار چه فایدهای دارد؟ و همواره نگران برداشتهای خوانندگان بود و اینکه نخواهند توانست با مطالعه این اثر، مستجابی واقعی را بشناسند و بفهمند! از ته قلب نیز هیچگاه راضی به چاپ چنین کتابی نبود! با این همه، مستجابی عزیز که عمرت را در راه خدمت به دین و آیین و ملت و کشور سپری کردی و هیچگاه چیزی برای خود نخواستی و مایه فخر و مباهات این مرز و بومی؛ بگذار تا اندکی از بسیار، مشتی از خروار و ذرهای از دنیای خدمات، آثار، مجاهدتها، حالات و کردارت را بخوانیم و مرور کنیم، باشد که روح و ذهن ما از این همه عاطفه و انسانیت و سجایای اخلاقی، به خود آید، درس آموزیم و به کار گیریم.»