سرویس ورزشی جوان آنلاین - وحید صابری : جامعه یعنی من و شما و فرزندان ما' . ربطی ندارد که این قهرمانی در زمان مدیریت چه شخصی رقم خورده، ولی هنوز جوانان روی سکوی قهرمانی جهان بودند یک عده به این دامن زدند که فلان بازیکنان در زمانی فلان مدبر بوده و یا فلانی نقشی نداشته است!
آرژانتین در سال ۱۹۸۶ که با با اعجوبه همیشه قهرمانش دیگه گو مارادونا قهرمان جام جهانی شد اقتصاد ورشکسته اش احیا شد و چنان تاثیری بر جامعه و اقتصاد این کشور گذاشت که رشد منفی در آمد به تراز مثبت رسید و رسانههای این کشور تا. سالها با این قهرمانی حس خودباوری را در فقیرترین مناطق بوینس آیرس زنده نگه داشتند، ولی ما را چه شده که با هوای نفسانی و منیتها هم قهرمانی شیرمردان پارسی در جهان را لوث میکنیم و هم نمیگذاریم شهد شیرین قهرمانی در کام مردم لحظهای بماند'
کشورهای عربی حوزه خلیج فارس حاضرند میلیاردها دلار هزینه کنند تا فلان شاهزاده در یک مادهی تیراندازی در المپیک مدال بگیرد، ولی ما به همین راحتی این افتخار بزرگ را نادیده گرفته و مردم را ناامید میکنیم'
این خیانت به مردم است و هیچ توجیه دیگری ندارد
حکایت گروهی است در ورزش که فرقی برایشان ندارد کی باشد و کی نباشد' اینها میخواهند تحت هر شرایطی چاله را بکنند تا گروه سوم هم پرکنند بدون آنکه نتیجهای حاصل شود، اما این دو گروه به زعم خویش دنبال منافعی هستند و این منافع شخصی برآورده که شود به نتیجه کاری ندارند '
اگر هم منافعشان برآورده نشد همه راهها را کور میکنند و یا ۴ تا مانع بر سر راه قرار میدهند غافل از اینکه قطار ورزش با سپری که دارد موانع را له میکند و از آن عبور مینماید '
اخیرا جریانی به بهانههای مختلف دست به تخریب تفکری میزنند که توانسته در همین ورزش پر از دردسر و ایراد قدمهای بزرگی بردارد و میبینیم که آوازه ورزشکاران ایران در والیبال اکنون در دنیا طنین انداز شده است '
به هر حال فردی که بخواهد ۵۱ فدراسیون و چندین رده مختلف را برای المپیک و جهانی و آسیایی مدیریت و ساماندهی کند چه بسا در یکجاهایی ایراد هم بر او وارد شود، اما بر فرض در تنیس و یا هندبال اگر فدراسیونی نتوانست برآورنده انتظارت باشد میتواند دستمایه تخریب نفر دوم ورزشی نفر اول ورزش قهرمانی باشد?!
در این بین قیچی کردن مدیریت یک دوره ۱۰ و ۱۵ ساله به اندازهای تابلو است که صدای بسیاری از بزرگان هم از این تخریب کم سابقه در آمده است!
حتما تایید میکنید که بحث روز ورزش جدای از سروصدای لیگ فوتبال در حال حاضر موفقیتهای والیبال و تیم ملی جوانان است'
بجای اینکه با این قهرمانی بذر غرور و خودباوری در جامعه بهت زده از مشکلات اقتصادی بپاشیم برخی افراد منفعت طلب این قهرمانی را وجه المصالحه اهداف شخصی برای تخریب مدیریت کارآمد قرار داده اند و اصرار دارند به زور این موفقیت را ماحصل ۳ دهه قبل قلمداد کنند!
خنده دار نیست ' خود آقای یزدانی خرم که دهه ۷۰ برای والیبال به نوبه خودش خیلی تلاش کرد آیا از این تعاریف یکه نمیخورد.
زمانیکه این جوانان متولد نشده بودند آفاتی یزدانی خرم از والیبال رفته بود!
دیشب شبکه اول سیما برنامهای ورزشی بمناسبت قهرمانانی جوانان داشت و بماند که مجری به هیچ عنوان نمیتواند و نباید تخصصی بر همه رشتهها داشته باشد، اما این مجری دوست دارد خود را مرد دانای همه چیز بداند و بدبختی اینجاست که، چون مجری شبکه ملی تلوبزیون هم هست هرچه بگوید عوام به عنوان ماخذ از او بهره میبرند و این تذکری است به شورای سیاست گذاری وارزش سیما که بیشتر مراقب باشد.
بماند ' این جناب مجری که احتمالا زمان آقای یزدانی خرم در والیبال هنوز تازه وارد دبیرستان شده چشماشو بست و قهرمانی جوانان والیبال در جهان را محصول برنامه ریزی وی دانست! یعنی تعداد زیادی از بازیکنان تیم ملی جوانان فعلی در زمان مدیریت آقای یزدانی خرم یا بدنیا نیامده بودند و یا شیرخواره بودند!
رد پای این تفکر را در برخی رسانههای دیگر و گفتههای برخی آدمهای همیشه مخالف مگر منافعشان برآورده شود تا موافق گردند! هم در همین هفته اخیر دیده ایم و حال سوال میکنیم چه هدفی پشت این خط و تفکر خوابیده است.
صدالبته نمیتوان منکر زحمات و تلاشهای آقای یزدانی خرم شد، ولی از این مدیر دو دهه قبل ورزش که فردی سلامت و کهنه کار است انتظار میرود خود را وارد مباحثی نکند که با نیاتی آلوده همراه است '
یزدانی خرم حواسش باشد که همینهایی که امروز سنگ او را به سینه میزنند در فدراسیونکشتی در صف مخالفین قسم خورده اش بودند و بدنبال منافع خویش هستند نه بزرگ کردن دیگران'
ما باید بپذیریم که والیبال و ورودش به دنیایی حرفه ایی از اواسط دهه ۸۰ و اوایل ۹۰ با ورود به لیگ جهانی کلید خورد و این اتفاق به سادگی هم نیفتاد! بیاد بیاوری مکه ولاسکو توانست تفکری جهانی را در لیگ جهانی به والیبال ما ارزانی دارد ' بیاد بیاوریم که استعدادیابی صحیح دو دهه اخیر باعث سومی نوجوانان و قهرمانی جوانان در جهان شد و اکنون بزرگان ما داعیه سکوی جهانی و المپیبک را دارند'
ورزش همانند دو امدادی است که هر مدیری یک مسیری را طی میکند و سپس چوب ماراتن را به دست مدیر بعدی میدهد ' آنکه تندتر و دقیقتر مسیر را بپیماید بیشترین سهم را در قهرمانی امدادی دارد '
واما تاریخ و افکار عمومی و وجدانهای آگاه به فرد کاردان و کاربرد نمره میدهد چه برخی کینه توز و منفعت طلب بخواهند چه نخواهند