شرایط ورزش ایران اصلاً خوب نیست؛ این روزها همه فکر و ذکر مسئولان ورزش معطوف به ماجرای فسخ قرارداد ویلموتس و انتخاب جانشین او شده است. اگرچه انتخاب اشتباه رئیس فدراسیون فوتبال ضرری چند میلیون یورویی روی دست کشور گذاشت، اما اهمیت این موضوع نباید باعث شود ورزشکاران غیرفوتبالی و امیدهای کسب مدال المپیک در حاشیه قرار بگیرند. اتفاقی که متأسفانه رخ داده و حتی وزارت ورزش هم حواسش به المپیکیها نیست!
چشم برهم بزنید تابستان از راه رسیده و مشعل بازیهای المپیک روشن شده و آنوقت است که آقایان خود را برای گرفتن عکسهای یادگاری با مدالآوران آماده و به هر شکل ممکن موفقیتها را به نام خود ثبت میکنند.
اما با اوضاعی که بر رشتههای ورزشی ما حاکم است، آیا واقعاً میتوان انتظار مدالآوری از ملیپوشان المپیکی داشت؟
در چند ماه منتهی به المپیک رقبا با نظارت مستقیم مسئولان ارشد ورزش شان، خود را برای حضور هرچه موفقتر در توکیو آماده میکنند، ولی اینجا شرایط کاملاً متفاوت است و خبری از تفکرات، برنامهها و حمایتهای المپیکی نیست. ورزشکاران و مربیان زیادی تاکنون نسبت به این اوضاع نابسامان هشدار دادهاند و حتی اخیراً یکی از رؤسای فدراسیونها صراحتاً از همه خواسته انتظار شاهکار از ملیپوشان نداشته باشند. قاعدتاً وزارت ورزش به عنوان متولی اصلی ورزش باید برای رفع کمبودها و گلایههای موجود وارد عمل شود و با اقداماتی عملی به داد ورزشکاران المپیکی برسد.
فوتبال همه ورزش ایران نیست؛ این انتقاد بارها از سوی افراد مختلف بیان شده و به دفعات نسبت به نگاههای تبعیضآمیز بین فوتبال و سایر رشتهها هشدار داده شده است، ولی مثل همیشه گوش شنوایی وجود ندارد. انگار نه انگار که چند ماه دیگر المپیک شروع میشود. با آغاز بزرگترین رویداد ورزشی جهان، این المپینهای ما هستند که باید انتظارات مردم را برآورده کنند. ملیپوشانی که با هزار و یک زحمت مسابقات انتخابی و کسب سهمیه را پشت سر گذاشتهاند و در مبارزه با رقیبانی تا بن دندان مسلح جنگی نابرابر در پیش خواهند داشت. در این جنگ نابرابر برای المپینها اردوی مناسب و حرفهای در نظر گرفته نشده است و بسیاری از ملیپوشان از شرایط بد تغذیه و امکانات مینالند و امیدی به آینده ندارند. بیتوجهیها به همینجا ختم نمیشود؛ مدت زیادی است که پرداخت حقوق به المپیکیها و پارالمپیکیها تصویب شده و حتی وزیر ورزش نیز در گردهمایی مشترک مدیران کل ورزش و جوانان استانها از پرداخت حقوق ۵ میلیون تومانی حرف زد، ولی پرداخت حقوق به ورزشکاران المپیکی هم مثل سایر موضوعات تاکنون در حد وعده و وعید باقی مانده و همین عملی نشدن وعدههاست که ناامیدی را به ورزش کشور تزریق میکند. مهمتر اینکه در چنین شرایطی تکلیف جانشین محمدرضا داورزنی در معاونت قهرمانی وزارت ورزش مشخص نیست و با توجه به سابقهای که از سلطانیفر سراغ داریم، این نگرانی وجود دارد که باز هم به انتخاب سرپرست برای این پست مهم بسنده کند که در این صورت هم باید بیشتر نگران شد. گزینه مدنظر آقایان حتی با عنوان سرپرست اگر جانشین داورزنی شود باید منتظر مشکلات و چالشهای جدی و سختی باشیم که در آینده و حتی حین مسابقات المپیک با آنها مواجه خواهیم شد، چراکه شنیدهها حاکی از آن است که فرد مورد نظر رابطه خوبی با سجادی، سرپرست کاروان اعزامی به توکیو ۲۰۲۰ ندارد و این یعنی عدم هماهنگی و در نهایت عدم موفقیت در بزرگترین آوردگاه ورزش جهان.
اصلاً برازنده کشور نیست که قهرمانان و مدالآورانش حسرت داشتن تغذیه حرفهای، دریافت حقوق، اردوی مناسب و توجه مسئولان را داشته باشند. وزارت ورزش موظف است به حال و روز رشتههای مختلف رسیدگی و شرایط را برای ورزشکاران مهیا کند. اینکه در سال منتهی به المپیک وزارت ورزش همچنان اهمیت خاصی برای فوتبال قائل است و توجهی به اوضاع المپیکیها نمیکند، عملاً خلاف ادعاهای آقایان را ثابت میکند. در ورزش ما هیچ چیز المپیکی نیست؛ کمبود امکانات، اردوهای برونمرزی، اعزام ورزشکاران و مسائلی از این دست را میتوان با بودجهای بسیار کمتر از آنچه برای ویلموتس هزینه شد برطرف کرد، اما رسیدن به این هدف یک عزم جدی و راسخ میخواهد که متأسفانه در ورزش ما وجود ندارد.