شاید اگر فینال جام حذفی به دلیل بیکفایتی مسئولان سازمان لیگ و فدراسیون با چندین ساعت تأخیر برگزار نمیشد، سپاهان به خودش اجازه نمیداد از رفتن به زمین امتناع کند و از قانون سر باز بزند. اصفهانیها، اما با استفاده سوء از هرکی به هرکی فوتبال، به سادگی از قانون تمرد کردند و حالا کاملاً حق به جانب تکلیف داستانی را که در نقشجهان نوشتهاند نیز مشخص کرده و مدعی هستند که بازی باید یک زمان دیگر برگزار شود، به طوری که گویی هیچ اتفاق خاصی رخ نداده است!
درست همانند زمانی که تابش، مدیرعامل این تیم بیهیچ نگرانی بابت ورود دیگرهنگام تیمش به ورزشگاه و عدم حضور در زمین گفت که سپاهان آماده است همین الان هم بازی کند (بعد از گذشت بیش از یک ساعت از زمان قانونی بازی) و این حریف بوده که حاضر نشده به میدان بیاید!
مسئله نه سپاهان است و نه پرسپولیس، مسئله بیقانونی فوتبال ایران است که به آقایان اجازه میدهد بدون هیچ دغدغه و نگرانی قانون را زیر پا بگذارند و به سادگی از آن عبور و سناریوی خود را دنبال کنند.
آنچه عصر یکشنبه باعث شد سپاهان برابر حریف خود در هفته بیستم رقابتهای لیگ برتر به میدان نرود، نه ازدحام هواداران این تیم مقابل هتل بود (نیروی انتظامی خلاف آن را گفت و تأکید کرد راه برای خروج این تیم از هتل کاملاً باز بود و آنها خود حاضر به بیرون آمدن نبودند)، نه تصمیمی که برای برگزاری بازی بدون تماشاگر گرفته شده بود. سپاهان با علم به بیدر و پیکری فوتبال ایران و در رأس آن فدراسیون بود که به خود اجازه داد از قانون تمرد کند و در زمین بازی حاضر نشود و بعد نیز مدعی شود که قصد بازی داشته، اما حریف حاضر نشده و بازی باید در زمان دیگری انجام شود.
اطمینان از عدم برخورد جدی با این بیقانونی از سوی مقامات بالادستی را میشد از قیافههای حق به جانب مدیران و مربیان سپاهان به وضوح دید. تابش در حالی که گویی آب از آب تکان نخورده زمین و زمان را مقصر خواند، جز خودش و تیمش را. سرپرست سپاهان رفتار اعتراضی هواداران این تیم را کاملاً بهحق دانسته و نتیجه اجحافی که در حق آنها شده است!
قلعهنویی هم مثل همیشه با دوختن زمین و زمان به هم صفی از متهمان را ردیف و خیلی ظریف فدراسیون را نیز تهدید کرد که اگر AFC بداند، حساس میشود، چراکه تکتک آنهایی که این بیقانونی را اتفاقی طبیعی و حق خود میخواندند، به خوبی میدانستند که خبری از توبیخ و نقرهداغ شدن نیست که اگر غیر از این بود، لب به عذرخواهی میگشودند بابت اتفاقات رقم خورده، نه آنکه طلبکارانه همه را یک به یک متهم کنند.
داستان بیدر و پیکری فوتبال ایران که هر کسی زور بیشتری دارد از این هرکی به هرکی بودن سود بیشتری نیز میبرد برای نشاندن حرف خود بر کرسی اتفاق تازهای نیست، اما آنچه در پی اتفاقات عصر یکشنبه حائز اهمیت است، بدعت نادرستی است که در صورت عدم برخورد جدی با تخلفات تیم اصفهانی باب میشود. در واقع دور از انتظار نیست اگر از فردا هواداران هر تیمی برای رسیدن به خواستههای بهحق یا ناحق خود و تأمین خواستههای باشگاه با تجمع جلوی هتل و بستن راه تیمها به دنبال نشاندن حرف خود بر کرسی باشند که در آن صورت سنگ روی سنگ بند نمیشود و فدراسیون و سازمان لیگ عنان کار از دستشان در میرود. کما اینکه تا امروز نیز آقایان در بسیاری موارد از آرام کردن هواداران برخی تیمها عاجز بودند و بدعت سپاهانیها هم میتواند اوضاع را خرابتر از چیزی که هست کند. مسئلهای که تنها راه مقابله با آن برخوردی قاطع با این قانونگریزی صریح است، اما آیا فدراسیونی که سالهاست تنها شاهد اتفاقات تلخ فوتبال بوده (جمله مرگ هفت هوادار در فروردین ۸۴، مرگ یک هوادار در بازی پرسپولیس- استقلال، مرگ کودک هشت ساله در آزادی، از دست رفتن بینایی سرباز احمدی و...) ارادهای دارد تا یکبار برای همیشه با نقرهداغ کردن خاطیان آب پاکی را بریزد روی دست بقیه تا دیگر فکر تمرد از قانون به سرشان راه ندهد یا بار دیگر تنها نظارهگر خواهد بود تا بعد از این باز هم شاهد تکرار چنین هرج و مرجها و خودسریهایی باشیم.