سرویس ورزش جوان آنلاین: پرداخت پاداشهای قهرمانان و مدالآوران سال ۹۷ این روزها حاشیههای بسیاری را به دنبال داشته است؛ چراکه بعد از دو سال تأخیر، به جای سکه معادل ریالی آن را پرداخت کردند. آن هم نه به قیمت روز، بلکه به قیمت سال ۹۷! یعنی دو میلیون تومان به ازای هر سکه و این حقخوری و بیعدالتی به شدت باعث دلخوری و نارضایتی قهرمانان و مدالآورانی شده که دو سال چشمانتظار دریافت پاداش مدالها و قهرمانیهایشان بودند، اما حالا در روزگار کرونایی که بیش از هر زمان دیگری به حمایت نیاز دارند، به شدت سرخورده شدهاند. تصمیمی که سعید فائقی، معاون سابق تربیت بدنی نیز در نکوهش آن میگوید که تاوان بیمدیریتیها را ورزشکاران نباید پس بدهند: «این مشکل ورزشکاران نیست که مسئولان نتوانستند در زمان مقرر پاداشها را فراهم کنند. این ۲ میلیون تومان اگر سال ۹۷ پرداخت میشد، بدون شک ورزشکاران قدرت خرید بیشتری داشتند و این اصلاً انصاف نیست که تاوان ناکارآمدی ما را در برنامهریزیهایمان ورزشکارانی پس بدهند که با هزار و یک مشکل و سختی روی سکو رفته و پرچم پرافتخار ایران عزیزمان را بر فراز آسیا و جهان به احتزاز درآوردهاند.»
پرداخت پاداشهای سال ۹۷ با دو سال تأخیر، حقخوری واضحی است که حاشیههای بسیاری را به دنبال داشت؛ چراکه پرداختیها هیچ شباهتی با وعده داده شده ندارد.
ما داریم خودمان، خودمان را از داخل تضعیف میکنیم. با این روشی که در پیش گرفتهایم، دیگر نیازی به دشمنی دشمنان بیرونی نداریم. این راهی که در پیش گرفته ایم درست نیست. در شرایطی که بسیاری در دنیا سعی در منزوی کردن ما دارند، بسیاری از خانوادهها از نان شب خود میزنند تا فرزندانشان بتوانند برای این مرز و بوم افتخاراتی کسب کنند. من این را به چشم دیدهام که بسیاری از پدر و مادرها از دهان خود میگیرند تا فرزندشان موفق شود. موفقیت این ورزشکار میتواند با توجه به پاداشی که میگیرد، زندگی خودش و خانوادهاش را تغییر دهد و این انصاف نیست که با خلف وعده حق آنها را نادیده بگیریم. در دین ما به وفای به عهد بسیار تأکید شده است و، اما آنچه امروز شاهد هستیم، وفای به عهد نیست!
مسئله اینجاست که اگر این پاداشها را زمان خودش پرداخت میکردند، این مشکلات به وجود نمیآمد.
دقیقاً همینطور است. اگر سر موقع به قولی که دادهایم، عمل کنیم، دیگر با این مشکلات مواجه نمیشویم. شما فکر میکنید قیمت سکه سال ۹۷ این مقدار بود؟ بدون شک نه. سال ۹۷ شرایط سال ۹۷ را دارد و سال ۹۹ شرایط خود را دارد. پرداخت پاداشها آن زمان اگر پای سکو انجام نمیشد، در مراسم تجلیل از قهرمانان که خیلی زود برگزار میشد، پرداخت میشد، نه بعد از دو سال که گرانیها و نوسانات ارزی مشکلات بسیاری را به وجود آورده است. مشخص است که وقتی پرداخت پاداشها تا این اندازه با تأخیر انجام میشود، کار سخت میگردد، اما تاوان این بیبرنامگی و مدیریت اشتباه ما را ورزشکار نباید بدهد. ورزشکاری که به سختی تمرین کرده است، حالا چرا به وقت دریافت پاداش هم باید استرس بکشد؟
یکی از بهانهها برای توجیه نحوه پرداخت پاداشها وضعیت اقتصادی کنونی و مطرح کردن بحث تحریمهاست، درحالیکه در چنین شرایطی و با توجه به شیوع کرونا باعث شده است، اکثر ورزشکاران نیز همانند سایر مردم برای امرار معاش با مشکل مواجه شوند؛ باید به آنها رسیدگی شود، نه اینکه از سر و ته پاداشهایشان هم زد.
نباید ناکارآمدی، کمکاری و عدم مدیریت خودمان را گردن این و آن بیندازیم. این پول مگر چقدر است که ما بخواهیم بهخاطر پرداخت آن شرایط اقتصادی کشور را دستمایه قرار دهیم؟ یعنی میخواهم بگویم این پول مقابل هزاران میلیارد سوءاستفادهای که هر روز میشنویم، رقم بسیار کوچکی است. مگر ما چند مدالآور داریم و سر و ته پاداش آنها چقدر میشود که بخواهیم بابت آن به ورزشکاران و قهرمانان خود استرس و نگرانی وارد کنیم. اینها همه به ناتوانی مدیریتی ما برمیگردد. شما فکر میکنید زمانی که پاداشها سر وقت پرداخت میشد، مملکت گل و بلبل بود؟ نمیخواهم فقط به دوران خودمان اشاره کنم، ولی ۴۰ سال است که ما با مشکلات بسیاری مواجه هستیم و فقط گاهی این فشارها کم و زیاد میشود، اما همیشه مشکلات داشتیم. همیشه این تحریمها بوده و مدیریت توانمند آن است که در زمان سختی بتواند مدیریت کند، وگرنه اگر در شرایط عربستان باشیم که دیگر مدیریت کردن کاری ندارد و هر کاری که دلمان بخواهد میتوانیم انجام دهیم، اما مگر ما با شرایط مساوی با آنها داریم کاری را انجام میدهیم؟ ضمن اینکه ما هنگام تصمیمگیری برای تعیین پاداشها حتماً شرایط سخت و اقتصاد خودمان را در نظر گرفتیم و گفتهایم مثلاً ۵۰ سکه بابت طلا میدهیم. حالا اگر در پرداخت تعلل کردهایم و بعد از دو سال دست به جیب شدهایم، این دیگر تقصیر ماست، نه تقصیر ورزشکار که بخواهیم با به رخ کشیدن شرایط جامعه از سر و ته حق او بزنیم. قرار نیست که ورزشکاران تاوان عدم برنامهریزی درست و بیمدیریتی ما را بدهند. این اصلاً انصاف نیست. سالهاست که مدیران ورزشی وعدههایی میدهند که خیلی زود به دست فراموشی میسپارند و از عملی کردن آن سرباز میزنند و در حالی با مطرح کردن شرایط جامعه سعی دارند ورزشکاران را در معذورات و مقابل مردم قرار دهند که بعید به نظر میرسد خودشان از ریالی از حقوق، پاداشها و مزایای خود بهخاطر شرایط اقتصادی جامعه و مردم بگذرند.
همین نوع نگاه باعث میشود که از کشورهای توسعهیافته عقب بمانیم. شما نگاه کنید در همین آسیا ژاپن و کره جزو کشورهای توسعه یافته هستند. ببینید نگاه آنها به ورزشکارانشان به چه شکل است. هر چه نخبههای یک جامعه بیشتر باشد. چه در ورزش چه در درجات علمی و سایر حوزهها آن کشور بیشتر و بهتر در مسیر توسعه پیش میرود. نخبهها جز با حمایت و رسیدگی نمیتوانند به موفقیت دست یابند. مثلاً در بحث اتمی هر اندازه که دانشمندان بیشتری داشته باشیم، موفقتریم. در المپیک و ورزش هم همینطور است. ورزش عرصه به رخ کشیدن و ابزار قدرت و توسعه است و باید برای آن هزینه کرد؛ کاری که کشورهای توسعهیافته انجام میدهند و میبینیم که چطور نفع آن را هم میبرند، چون به دنبال بهانهجویی برای لاپوشانی عدم مدیریت خود نیستند.
به عنوان کسی که سالها در حوزه ورزش خدمت کردهاید، فکر میکنید پرداخت پاداش و دادن وعده آن چه تأثیری میتواند در نتیجهگیری و نحوه عملکرد ورزشکاران داشته باشد؟
خیلی، پاداش یعنی تشویق و تشویق چه مادی و چه معنوی تأثیر بسیاری دارد. در هر زمینهای نه فقط ورزش و این مسئله در طول تاریخ ثابت شده است. شما نگاه کنید همین چند روز قبل مدیران باشگاه النصر و دیگر حریفان پرسپولیس چه پاداشهایی را برای کسب نتیجه در نظر گرفتند. این البته تنها مختص حریفان پرسپولیس نبوده است، اما میخواهم این را بگویم که این مسئله نه فقط میتواند انگیزه و روحیه بازیکنان و مربیان یک تیم را بالا ببرد، بلکه میتواند باعث تضعیف حریف نیز بشود. خصوصاً وقتی رقم پاداشها بالاست. همان چیزی که تیمهای ایرانی در مواجه با تیمهای کشورهای حاشیه خلیج همیشه فارس با آن مواجه هستند. این چیزی نیست که بتوان از آن گذشت یا منکرش شد.
به شخصه طی این سالها شاهد تأثیر وعده داده شده درخصوص پاداشها به ورزشکاران بودهاید؟
بله. یادم میآید که قبل از بازیهای آسیایی هیروشیما گفته بودیم به نفر اول پیکان میدهیم. آن زمان پیکان برای خودش برو و بیایی داشت. یادم آید که امیررضا خادم بعد از برتری مقابل حریفانش در آخرین مبارزه بعد از آنکه داور او را بهعنوان برنده میدان بالا برد و طلا گرفت، به شکلی از تشک مسابقه خارج شد که یعنی فرمان پیکان را در دست دارد و در حال رانندگی کردن تشک مسابقه را ترک کرد. قبل از المپیک سیدنی هم گفته بودیم که به هر ورزشکاری که طلا بگیرد خانه میدهیم. علیرضا دبیر قبل از اعزام پیش من آمد و گفت طلا میخواهید؟ گفتم بله. گفت پس حرفی را که زدید قبل از اعزام عملی کنید و ما هم انجام دادیم و دبیر هم در المپیک برایمان طلا آورد. این تنها دو نمونه از موارد بسیاری است که نشان میدهد پاداشی که برای ورزشکاران در نظر گرفته میشود تا چه اندازه میتواند در کسب نتیجه مؤثر باشد.
اما سالهاست که میبینیم مدیران و مسئولان ورزشی کمترین اهمیتی به وعدهها و قولهای داده شده نمیدهند و باعث دلسردی ورزشکاران میشوند.
این بدترین کار ممکن است. وعدههای غیرواقعی ورزشکاران را دلسرد میکند. زمانی ما باخت بدی مقابل بحرین آوردیم. بماند که آن بازی پیچ خورد و هیچ چیز مطابق میل ما پیش نرفت. چند روز قبل از آن یکی از مسئولان کشوری به اردوی تیم ملی آمد و گفت به هر یک از شما در صورت موفقیت یک ۲۰۶ میدهم. ۲۰۶ آن زمان یک ماشین خارجی بود که تازه آمده و جوانپسند هم بود. بعد از پایان بازی همه دمق بودند. من که با کریم باقری همزبان بودم، بعد از بازی به او گفتم، این چه بازی و چه نتیجهای بود. اتفاقاً کریم هم در آن بازی یک اشتباه داشت. کریم باقری با دلخوری به من گفت وقتی شما آبنبات چوبی به آدم حواله میدهید، همین میشود دیگر. میخواهم بگویم ورزشکاران متوجه میشوند که شما روی چه حسابی حرف میزنید و وعده میدهید. وقتی شما یک قولی را میدهید که قصدی برای عملی کردن آن ندارید یا حتی توانش را ندارید، نمیتوانید بعداً در مورد نتایج به دست آمده گلهای داشته باشید.
با توجه به حمایت و رسیدگی نکردن به ورزشکاران، پاداشها در خیلی از موارد برای قهرمانان و مدالآوران جنبه امرار معاش دارد.
دقیقاً همینطور است. به همین دلیل هم است که باید دقت کنیم، چه میگوییم تا ورزشکاران و قهرمانان خود را سرخورده نکنیم. باید وسع خودمان را در نظر بگیریم، بعد وعده یا قول بدهیم. در تمام مدتی که در خدمت هاشمیطبا بودیم، همواره تأکید داشت که سنگ بزرگ علامت نزدن است. همیشه میگفت فائقی قولی ندهیم که نتوانیم به آن عمل کنیم. به همین دلیل هم بود که ما قبل از اعزام ورزشکاران به مسابقات مختلف پیگیر مهیا کردن پاداشهای آنها بودیم. درست میگویند که قبل از دزدیدن مناره چاه را بکن. ما پیشبینی میکردیم که مثلاً این اندازه طلا یا مدال میگیریم. بعد میرفتیم دنبال تهیه کردن پاداشی که وعده داده بودیم. مثلاً پیکان یا خانه را میگرفتیم. مگر چند شانس طلا یا مدال داشتیم. با این وجود صحبت میکردیم و یکی دو حواله هم بیشتر میگرفتیم که در صورت آنکه اوضاع بهتر از آن چیزی که فکر میکردیم، پیش میرفت، شرمنده قهرمانان خود نشویم و دستمان مقابل آنها خالی نباشد. مثلاً وقتی گفتیم خانه میدهیم، قرار نبود برویم در زعفرانیه خانه بخریم؛ در همین نواب خانه میگرفتیم و همه پاداشهایی را که وعده آن را داده بودیم، جلوجلو آماده میکردیم تا به محض کسب نتیجه و بلافاصله بعد از قهرمانی پرداخت کنیم.
اما طی سالهای اخیر پرداخت پاداش قهرمانان و مدالآوران با تأخیر زیادی انجام میشود و گاه آنها باید بیش از یک سال منتظر دریافت پاداشهای خود باشند.
مسئله همینجاست. اگر بدانیم چه قولی میدهیم و به موقع برای عملی کردن آن اقدام کنیم، دیگر با چنین مشکلاتی مواجه نخواهیم شد، اما متأسفانه در مدیریت با مشکل مواجه هستیم و برنامهریزی نداریم و همین مسئله باعث شده تا امروز با مشکلات عدیدهای نظیر نحوه پرداختیهای سال ۹۷ مواجه شویم. درحالیکه پاداشهای در نظر گرفته شده برای ورزشکاران اگر به درستی و به موقع پرداخت شود، میتواند تأثیر بسیاری در زندگی آنها داشته باشد. نباید از حق بگذریم که آنها هم زندگی دارند و وقتی تمام زندگی و هم و غم خود را برای کسب مدال و افتخاری برای کشورشان میگذارند، ما هم باید به جایش هوای آنها را داشته باشیم تا دلسرد نشوند.
میگویند ورزشکاران برای کشورشان زحمت کشیده و مدال و عنوان آوردهاند و انتظار دریافت پاداش نداشته باشند.
چرا نباید انتظار داشته باشند. همانطور که ما انتظار داریم ورزشکارانمان با وجود تمام مشکلات و سختیها برابر حریفانی که در بسیاری از موارد شرایط و امکانات بهتری دارند به موفقیت دست یابند و پرچم پرافتخار ایران عزیزمان را بر فراز دنیا و آسیا به اهتزاز درآورند، آنها هم حق دارند که از ما انتظار داشته باشند. آنها زندگی، زن و بچه و خانواده ندارند؟ آنها نباید زندگی خود را بگذرانند؟ دوره عمر قهرمانی بسیار کوتاه است و تازه با پایان عمر قهرمانی مشکلاتشان به واسطه تمرینات سختی که انجام دادند، شروع میشود. کمردرد، پادرد و زانودرد و هزار و یک مشکل دیگر سراغشان میآید که خیلی وقتها ما روحمان هم باخبر نمیشود. این درست است که با چنین بهانههایی آنها را به حال خودشان رها کنیم؟ خیر. این انصاف نیست. آنها پرچم ما را در دنیا به احتزاز درمیآورند. آن هم در شرایطی که بسیاری در حال تلاش برای زدن ایران هستند. چه افتخاری بالاتر از این؟ خب ما هم باید بیاییم این افتخارآفرینی را عدد و رقم کنیم و یک در هزارش را پرداخت کنیم. نه زیاد؛ همان حداقل را لااقل پرداخت کنیم. همه چیز دوطرفه است. نمیتوان فقط انتظار داشت. این انصاف نیست. آنها برای مملکتشان زحمت میکشند و ما باید از این زحمات حمایت و حتی جبرانش کنیم. درست نیست زحمات آنها را نادیده بگیریم و بگذاریم گرسنه و تشنه بمانند. بزرگترین قهرمانان ما شهدا هستند. حالا بیاییم بگوییم آنها برای دفاع از خاک کشورشان رفتند و شهید شدند و در مقابل هیچ کاری برایشان نکنیم. میشود؟ شهدا خانواده دارند و حالا که برای این مرز و بوم جان و خون خود را دادند، موظفیم که از خانواده بیسرپرست شده آنها سرپرستی کنیم. این اصلاً انصاف نیست. اینها قهرمانان ما هستند. قهرمانانمان را باید پاس بداریم و برایشان ارزش و احترام قائل شویم تا این راه ادامه پیدا کند.
وضعیت اقتصادی کشور نیز این روزها مستمسک بیکفایتیهای مدیریتی شده است و هر مسئلهای که رخ میدهد به شرایط اسفناک اقتصادی این روزهای کشور ربط داده میشود! اما مسئله این است که بدقولیها تنها درخصوص پرداخت پاداشها نیست و ما شاهد بیتوجهی به وعده استخدام قهرمانان هم هستیم و این دیگر نمیتواند به تحریمها یا شرایط اقتصادی جامعه ربط داشته باشد.
برای مواردی که میفرمایید یک پکیجی در ورزش تعریف شده است، اما کسی به آن عمل نمیکند. امروزه ما ورزشکارانمان تحصیلکرده هستند و استخدام آنها هیچ کار سختی نیست. ما پیشتر برای تحصیل ورزشکارانمان که ناچار بودند، مدام در اردو و مسابقه باشند، نیز برنامهریزی کرده بودیم و همینطور برای سربازی آنها که طرح سرباز قهرمان را تصویب کردند. سال ۷۵ نیز مرحوم حبیبی، معاون اول بخشنامهای برای استخدام ورزشکاران صادر کرد و سال ۷۶ وزارت نفت جذب بالایی داشت، چون اکثراً کارشناسی ارشد به بالا داشتند، اما مشکل اینجاست که ما یک وقتی شورای عالی ورزش داشتیم که در رأس آن رئیسجمهور بود و ۶۰ درصد اعضای آن نیز اعضای هیئت دولت بودند که هر مشکلی در آن حل و فصل میشد. بحث بودجه بود؛ رئیس سازمان برنامه و بودجه بود. بحث کار بود؛ وزیر کار بود. بحث پاداشها بود؛ وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی بود و مشکلات بسیاری در این شورا حل و فصل میشد، اما الان سالهاست که حسرت تشکیل یک جلسه شورای عالی ورزش را برای حل و فصل مشکلات ورزش داریم و فقط مشتی مدیر غیرورزشی دور هم جمع شدهایم که نه فقط توان حل و فصل مشکلات را نداریم که به آن دامن هم میزنیم و این گرفتاری اصلی ماست.
به عنوان کسی که سالها در عرصه ورزش بودید، از تفاوتها و شباهتهای پاداشهایی که برای ورزشکاران و قهرمانان ایرانی در نظر گرفته میشود با سایر کشورها بگویید.
در بحث پرداخت پاداشها ما با کشورهای دیگر خیلی فاصله داریم. من فقط یکبار در المپیک سیدنی پاداشهای خودمان را با کوبا، نه کشورهای توسعهیافته و پیشرفته، چون امریکا یا کشورهای عربی که بیرویه پول خرج میکنند، مقایسه کردم دیدم ۱۵۰ درصد بیشتر از ما پاداش میدهند و آن شب تا صبح خوابم نبرد، چون یکی از بوکسورهای ما دندانش در تمرین شکست و ما بدون دندان او را به مسابقات بردیم. به خدا این بچهها توقع بالایی هم ندارند. کافی است همین حالا هم صادقانه با آنها حرف بزنیم، قانع میشوند، اما اگر از موضع بالا وارد شویم یا بحث تحریمها و شرایط اقتصادی را پیش بکشیم، آنها را سرخورده میکنیم؛ چراکه اوضاع همیشه برای ما سخت بوده و داستان تحریمکنندههای ظالم هم برای دیروز و امروز نیست و سالهاست که وجود دارد.