سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: یکی از سختترین و تخصصیترین عملیات شناسایی در طول دفاع مقدس، در عملیات والفجر ۸ انجام پذیرفت. شناساییهای خطوط دشمن در این عملیات، به دلیل وجود حائلی، چون رودخانه عظیم اروند، سخت و تا حدودی غیرممکن به نظر میرسید. نیروهای اطلاعات- عملیات لشکرها که غالباً در روی خشکی به شناسایی خطوط دشمن میپرداختند، حالا مجبور بودند شنا و غواصی بیاموزند و با امواج خروشان اروند دست و پنجه نرم کنند. در گفتوگویی که با سید محمد حکیمی از نیروهای اطلاعات-عملیات لشکر ۲۵ کربلا انجام دادیم، سعی کردیم تا مروری بر روند شناسایی خطوط دشمن در عملیات والفجر ۸ بیندازیم. با این توضیح که روایتهای ایشان طی دو شماره و در همین ستون منتشر خواهد شد.
نبرد با آب
در عملیات والفجر ۸ قرار شد برای اولین بار رزمندهها از عرض یک رودخانه بسیار وسیع به نام اروند عبور کنند.
در علم نظامی دنیا، عبور از چنین مانع طبیعی بزرگی یک امر غیرممکن به نظر میرسد. اروند به خلیج فارس میریزد و به دلیل جزر و مد آب، در اغلب ساعات جریان بسیار تندی دارد. ما در ابتدا باید علاوه بر آموختن مهارتهای شنا و غواصی به اندازهگیری جزر و مد آب میپرداختیم. خود من از شهریور سال ۶۴ وارد منطقه عملیاتی شدم. از همان زمان تا بهمن ماه درگیر کار بودیم. کمی که گذشت، تازه فهمیدیم چه سختیهایی در پیش است و تفاوت کار در خشکی با آب تا چه اندازه میتواند یک نیروی اطلاعات- عملیات را شگفتزده کند!
منطقه عبور ممنوع
حفاظت اطلاعات در والفجر ۸ بسیار خوب عمل کرد. طوری که اکنون سالروز شروع عملیات والفجر ۸ به نام روز حفاظت اطلاعات سپاه نامگذاری شده است. بعد از اینکه قرار شد مقدمات کار برای عملیات فراهم شود، منطقه عملیاتی والفجر ۸ یک منطقه ممنوعه اعلام شد. ورود و خروج به این منطقه ممنوع بود. به جز نیروهای اطلاعاتی، تدارکاتی، مهندسی و کلاً نیروهایی که مجاز به ورود به این منطقه بودند، هیچ کس دیگری اجازه ورود به منطقه را نداشت. آن دسته از نیروهایی هم که به دلیل تخصصشان وارد این منطقه میشدند، تا مدتها اجازه خروج نداشتند. حفاظت تا آنجا پیش رفته بود که اگر یکی از بچهها بیمار میشد، اجازه خروج از منطقه را نداشت و باید در همان منطقه عملیاتی مداوا میشد. جبهههای جنگ در طول تاریخ خود، یکی از تخصصیترین و حفاظتیترین عملیات شناسایی را در جریان عملیات والفجر ۸ نظارهگر بود.
محاسبه جزر و مد
اولین کاری که ما باید انجام میدادیم، اندازهگیری جرز و مد آب بود. این کار بسیار اهمیت داشت؛ چراکه اگر تنها چند دقیقه در محاسباتمان اشتباه میکردیم، محال بود در نقطه مورد نظر در خاک دشمن از آب بیرون میآمدیم و امکان داشت جریان آب ما را به سمت خلیج فارس یا برعکس به سمت آبادان بکشاند. اندازهگیری جزر و مد به وسیله میلههای مدرجی صورت میگرفت که در اروند یا نهرهای منتهی به آن نصب شده بود. ما باید جزر و مد آب را هم در اروند و هم در نهرهای منشعب شده از آن اندازهگیری میکردیم. معمولاً با لباس غواصی کنار نهرها یا اروند میرفتیم و هر ۱۰ دقیقه بالا یا پایین رفتن آب را از روی این میلهها در دفترچههایی ثبت میکردیم. این کار شبانه روز و حدود سه ماه ادامه داشت. نهایتاً مطالب مندرج در این دفترچهها را برای جمعبندی به قرارگاه فرستادیم. علت طولانی شدن محاسبه جزر و مد به این دلیل بود که زمان جزر و مد آب در اوایل، اواسط یا اواخر هر ماه تغییراتی داشت و ما باید همه این تغییرات را لحظه به لحظه و دقیقه به دقیقه (هر ۱۰ دقیقه یکبار) در دفترچهها مینوشتیم.
۳۵ دقیقه تا رستگاری!
کم کم به این نکته رسیدیم که هنگام مد کامل یا جزر کامل آب، جریان اروند برای حدود ۳۵ الی ۴۰ دقیقه راکد است. این رکود آب در برخی از روزهای هر ماه اوایل شب و در برخی از روزهای ماه، بعد از نیمه شب رخ میداد. غواص یا نیروی اطلاعاتی باید در همین زمان شنا میکرد و خودش را به ساحل دشمن میرساند. اوایل ما به وسیله بلمهایی خود را از داخل نهرها به اروند میرساندیم و از آنجا به طرف خط دشمن شنا میکردیم. بعدها که واردتر شدیم، از همان کناره اروند به آب میزدیم و تا خط دشمن شنا میکردیم.
ادامه دارد...