حضرت امام خامنهای درحکم انتصاب دکتر پیمان جبلی به ریاست رسانه ملی موضوعات قابل تاملی درباره وظایف، رویکردها و رسالت رسانه ملی، «ارتقای سطح آگاهی و معرفت عمومی»، «هدایت فرهنگی»، «تقویت روحیه و احساس هویت ملی و انقلابی»، «پراکندن امید و نشاط» و «ترویج سبک زندگی اسلامی- ایرانی» را به عنوان اولویتهای کاری رسانه ملی در دوره جدید ابلاغ فرمودند. مسئله «ارتقای معرفت و آگاهی عمومی» یکی از وظایف مهم رسانهها است که عمدتاً در سالیان گذشته مورد غفلت و کم توجهی قرار گرفته است. صدا و سیما به عنوان رسانه ملی نیز در این غفلت و کم توجهی سهیم بوده است.
اگر چه رویکرد عمومی حاکم بر سیاستهای اغلب کشورها درباره سیما یا همان تلویزیون، بیش از هر چیز به عنوان ابزار سرگرمی مورد توجه است، اما همان رسانهها بهویژه در دنیای غرب با برنامه ریزی و بهرهگیری از سرگرمی، به نحوی نگاه دلخواه خود را به مخاطب عرضه و القا میکنند، اما با تأسف باید گفت رسانه ملی ایران کمتر از ظرفیت خود برای ارتقای معرفت و آگاهی عمومی بهره برده و خاصه در فیلمها و سریالهای نمایشی این اصل مهم را نادیده گرفته و برنامههای معرفتی را عمدتاً در سخنرانیها، گفتوگوها، میزگردها و برنامههای مستند دنبال کرده و به این ترتیب هم در فرم و هم در محتوا، نوآوری در استفاده از روشها، تکنیکها، قالبها و ابزارهای نوین برای ارتقای معرفت و آگاهی مورد بی مهری قرار گرفته و همواره به همان قالبهای کهنه بسنده شده است که نگاهی به برآوردهای آماری رسانه ملی به خوبی نشان میدهد قالبهای کهنه مورد استقبال عمومی قرار نگرفته و جمعیت بسیار محدودی را پوشش داده است. دومین موضوعی که در برنامههای رسانه ملی خاصه در سریالها و برنامههای نمایشی مورد غفلت قرار گرفته و چه بسا توسط خط نفوذ جریانی با برنامه ریزی دقیق به شکل علنی مورد تاخت و تاز قرار گرفته مسئله «هدایت فرهنگی» و «سبک زندگی ایرانی اسلامی» است. بی تردید یکی از مهمترین ظرفیتهای رسانه ملی، ظرفیت الگوسازی است که در سه دهه اخیر همواره برخلاف رسالت و وظایف رسانه بوده و با الگوسازیهای نامتجانس و همسو با فرهنگ بیگانه در جایگاه تهدید فرهنگی عمل شده است. وقتی یک شخصیت در یک سریال یا یک مجری در یک برنامه سرگرمکننده و حتی وقتی یک پیام بازرگانی از قالب تلویزیون مخاطب میلیونی پیدا میکند، خواسته یا ناخواسته به یک الگو تبدیل میشود. حاصل این کم توجهی، ظهور سلبریتیهایی هستند که متأسفانه تمام قد در خدمت تبلیغ و ترویج فرهنگ بیگانه بوده و علناً بر علیه فرهنگ و سبک زندگی ایرانی اسلامی وارد میدان شده و حتی گاهی پا را فراتر از حوزه تبلیغ فرهنگ مهاجم بیگانه گذاشته و در حوزههای سیاسی، امنیتی و اجتماعی نیز برای مردم و نظام دردسر ساز شده و هزینه مادی و معنوی تولید کرده و گاهی بر سرنوشت سیاسی کشور نیز تأثیر منفی گذاشته و مردم را به ناکجاآباد سیاست بازی غربی دعوت کردهاند.
امروزه فرهنگ کشور و سبک زندگی ملی از جانب امپراتوری رسانهای مهاجم بیگانه از یکسو و ظرفیت باور نکردنی و عظیم دنیای مجازی با سرعت اعجاب آور مورد تاخت و تاز، تهدید، و شبیخون فرهنگی قرار گرفته است و رسانه ملی در مقابله با این شبیخون و ناتوی فرهنگی دارای وظیفه و رسالت سنگینی است که در دوره جدید باید مورد توجه و برنامه ریزی ویژه قرار گیرد. نظرسنجیها و برآوردهای اجتماعی نشان میدهد که مردم بهویژه جوانان بیشترین وقت خود را در دنیای مجازی، شبکههای اجتماعی و بازیهای رایانهای صرف میکنند و در این مسیر فرهنگ و الگوهای زیستی و اخلاق اجتماعی جامعه و مردم آسیب جدی دیده و میبیند. حقیقت این است که جهان بشری در قرن ۲۱ با بیرحمانهترین و پیچیدهترین تروریزم فرهنگی مواجه بوده و فرهنگ ملتها در این جنگ نابرابر و وحشیانه مورد تهدید جدی قرار گرفته است.
نظام سلطه در دو قرن اخیر با برنامه ریزی دقیق در پی ایجاد دهکده جهانی، نظم نوین و دین واحد زمینی (زندگی بدون خدا و معنویت و با الگوهای زیست شیطانی) مبتنی بر فرهنگ مهاجم و مبتذل غربی است و در این راه همه ظرفیتهای رسانهای و هنری اعم از سینما، شبکههای ماهوارهای، ساخت انبوه سریالها در سینمای خانگی، رسانههای دیداری و شنیداری، مکتوبات (روزنامه ها، مجلات، نشریات و...)، شبکههای اجتماعی، سایت ها، وبلاگها و... را به کار گرفته است. با مدیریت و حمایتهای مستقیم مالی، فنی، آموزشی، لجستیکی و... نظام سلطه، صدها فیلم و سریال تولید و در شبکههای ماهوارهای و شبکه خانگی پخش میشود که در آنها زندگی حیوانی و شیطانی و روابط ناسالم ترویج و الگوسازی میشود. مراکز سایبری تحت مدیریت نظام سلطه باهدف ناامیدسازی و بی اعتمادسازی، فروپاشی اخلاقی، گسستن پیوندهای فرهنگی ملتها روزانه هزاران خبر و شایعه هدفمند جعلی و دروغین تولید میکنند و جوامع بشری به دلیل فقدان سواد رسانهای تحت تأثیر آنها قرار میگیرند. تولیدات دشمن در حوزه بازیهای رایانهای علناً در پی تخریب و نابودی کامل باورها و ارزشهای فرهنگی مخاطبین و ساخت و تولید انسانهایی با الگوی سبک زندگی غربی (U. S. life style) و رؤیاهای امریکایی (Amrican dream) هستند.
آنچه که در حکم انتصاب رئیس جدید رسانه ملی مشاهده میشود، دغدغه جدی مقام معظم رهبری است که در حکم رئیس پیشین رسانه ملی نیز مورد توجه بوده، اما با اهتمام جدی مواجه نشده است. در حالیکه رسانه ملی در حوزه فرهنگ، باید به برجستهسازی و نهادینهسازی نمادهای فرهنگی و الگوسازی باورها و ارزشهای فرهنگی بپردازد، خواسته (نفوذ) یا ناخواسته به برجستهسازی و الگوسازی آدمها (سلبریتی پروری) پرداخته است و تلاشهای رسانه ملی در حوزه صیانت از فرهنگ توسط سلبریتیها، آسیب دیده، یا نابود و یا تحریف شده است. با توجه به شناختی که از ظرفیتها، دانش، تجربه، تخصص و تعهد رئیس جدید رسانه ملی وجود دارد انتظار میرود رسانه ملی در دوره جدید در جایگاه رسانه تراز انقلاب اسلامی و با رویکرد ثبیت و ارتقای فرهنگ تمدن بزرگ و نوین اسلامی، با انجام اقدامات زیر ایفای نقش نماید:
۱- با مهندسی، برنامه ریزی و اقدامات آفندی نسبت به تحقق مطالبات رهبری موفق عمل کند.
۲- با تولیدات ارزشمند در چارچوب انتظارات رهبری در راستای پدافند مقابله با ویروسهای مخرب بیگانه با جذب حداکثری مردم به رسانه ملی، عملاَ چراغ رسانههای مهاجم را خاموش و اقدامات امپراتوری فرهنگ مهاجم را بیاثر کند.
۳- برای اقدامات سایر رسانههای کشور در صیانت و حراست از فرهنگ و ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی الگوسازی کند.
٤- با آموزش و ترویج سواد رسانه، مردم را در مقابله با تهدیدهای فرهنگ مهاجم مسلح کرده و مطالبات رهبری را با مردمی کردن اثربخشتر کند.
۵- با فراخوان مردم به میدان رسانه از ظرفیتهای فراوان جوانان مستعد کشور استفاده کند.