يكي از دغدغههاي اصلي مقام معظم رهبري كه به ويژه در جمعهاي دانشگاهي بارها و بارها بر لزوم توجه بر آن تأكيد كردهاند، بحث توجه به علوم پايه در دانشگاههاست. ايشان در سخنرانيهاي اخير خود بر اين مبحث تأكيدات فراواني داشته و آن را اساس پيشرفت كشورهاي پيشرفته دانستهاند. رهبر انقلاب در بخشي از بيانات خود پيرامون اين مبحث ميفرمايند:«به دنيا كه نگاه مىكنيم، مىبينيم آن چيزى كه كشورهاى پيشرفته را توانسته به اين اوج و قله برساند، رياضى، فيزيك، شيمى و علوم زيستى است.» ايشان همچنين ميفرمايند:«ما پزشك، مهندس و به ميزان زياد حقوقدان تربيت كرديم كه اين تخصصها لازم است و براى يك كشور مثل آب و هواست؛ منتها تربيت پزشك، تربيت مهندس، تربيت حقوقدان و تربيت معلم نيازهاى روزمره جامعه است و ما بايد محقق هم تربيت كنيم كه بتواند مسير آينده را براى ما صاف كند.» براي تحليل و بررسي بيشتر پيرامون اين دغدغه مقام معظم رهبري با دكتر محمد مهدينژاد نوري، عضو هيئت علمي دانشگاه مالك اشتر و مشاور علمي وزير دفاع به گفتوگو نشستهايم. اين مصاحبه را پيش رو داريد.
جناب دكتر بفرماييد ضرورت پرداختن به علوم پايه در عصركنوني چيست؟ چرا مقام معظم رهبري به اين امر تقريباً به شكل يك ضرورت اساسي در اكثر سخنرانيهاي خود ميپردازند؟علوم پايه در حقيقت مبناي حركت و توسعه علمي در رشتههاي ديگر تلقي ميشود، اگر شاهد برخي موفقيتها در برخي از رشتهها مانند صنايع هوايي يا دفاعي يا حتي فناوريهايي در عرصه هستهاي هستيم، عمدتاً بر يافتههاي علمي كه ديگران در بخش علوم پايه همانند فيزيك، شيمي و رياضي در گذشته به آن دست يافتهاند، تكيه داشتهايم.
اگر بخواهيم شتاب علمي بالايي داشته باشيم و خودمان هم صاحب كرسيهاي علمي در دنيا بوده و نيز بر اساس يافتههاي خود، تمدنهاي خاص خود را محقق كنيم، بيشك نيازمند يافتههاي نو و تازهاي در حوزه علوم پايه هستيم.
از طرفي حتي آنهايي كه در حوزههاي مهندسي يا محصول نهايي كارهاي تحقيقاتي و پژوهشي ميكنند، اگر استحكام علمي مناسبي در مباحث علوم پايه نداشته باشند، قطعاً نميتوانند از آنچه ديگران به آن رسيدهاند بهره بگيرند و هم اينكه نميتوانند مشكلات پيش رو را به درستي حل كنند.
بنابراين چه در حالت اول يعني به دنبال مرجعيت علمي باشيم و چه در حالت دوم كه به دنبال توسعه محصولات كيفي و قابل رقابت در دنيا باشيم، بايد در حوزه علوم پايه كه معمولاً به فيزيك و شيمي و رياضي و زيست اطلاق ميشود، تسلط و ورود كافي داشته باشيم.
اين امر نبايد از مدار توجه سياستگذاران كشور به دور باشد. ضمن اينكه وقتي امروز به آمار توليد علمي در كشور نگاه ميكنيم، سهم قابل توجهي از آن مربوط به مباحث علوم پايه است.
تاكنون چقدر از سوي دانشگاهها و مسئولان به اين دغدغه رهبري توجه شده است؟به نظر بنده تاكنون توجه ويژه يا فوقالعادهاي به اين امر نشده است اما يقيناً يكي از اثرات مهمي كه اين فرمايشات و دغدغههاي مقام معظم رهبري داشته است، اين بوده كه جلوي تعطيلي يا بياعتنايي كامل به اين حوزه گرفته شده است؛ چنانكه برخي معتقد بودند كه بحثهاي تحقيقاتي و پژوهشي علوم پايه بسيار هزينهبر و زمانبر است تا به نتيجه برسد و ما اكنون ضرورتهاي ديگري داريم و بايد همه توان خود را در بخش توليد محصول يا فناوريهاي قابل عرضه به جامعه متمركز كنيم تا بتوانيم براي توسعه كشور كسب و كار راه بيندازيم.
اما اين هشدار مقام معظم رهبري كه در گذشته هم بسيار نسبت به آن تأكيد شده، موجب شده كه اين نگرش امروز منتفي شود و ظرفيتها و مراكزي كه از قبل وجود داشته، بتوانند به كار خود ادامه دهند. مهمتر آنكه توفيقات اساسي ما در بحث هستهاي وابستگي شديدي به مباحث علوم پايه و بحثهاي تحقيقاتي آن به ويژه فيزيك و شيمي دارد.
چنانكه شهداي هستهاي ما همانند شهيد دكتر عليمحمدي و شهيد دكتر شهرياري اساساً متخصصان علوم پايه هستند، نه متخصصان و مهندسان هستهاي كه سبب دستيابي به اين دستاوردهاي مهم در اين عرصه شدهاند. لذا آنچنان كه شايسته و بايسته است به فرمايشات مقام معظم رهبري توجه نشده ولي آنطور نيست كه اين فرمايشات بياثر بوده باشد بلكه از كاهش يا توقف فعاليتها در اين عرصه جلوگيري كرده و سبب توجه بيشتر به آن شده است.
شما به عنوان يك كارشناس چه مسيري براي توجه ويژه به علوم پايه و پرداختن به اين دغدغه رهبري در دانشگاهها پيشنهاد ميكنيد؟به نظر بنده نقشه جامع علمي به اندازه كافي به اين موضوع پرداخته است، ما اگر نقشه جامع علمي و اولويتهايي را كه در آن مطرح است در دستور كار خود قرار دهيم و آن را تبديل به برنامههاي اجرايي كنيم و پايبند به اجراي آن باشيم، با توجه به خيل عظيم محققان، اساتيد و دانشجوياني كه در اين رشتهها وجود دارند، همچنين تجربيات بسياري كه از گذشته و از ظرفيتهاي آزمايشگاهي كشور وجود دارد، ميتوانيم به سرعت در اين زمينهها رشد كرده، توسعه علمي پيدا كرده و توليدات علمي را افزايش دهيم.
از طرفي دستاوردهاي پژوهشي را در اختيار گروههاي بعدي كه آن را به يكسري فناوريهاي تبديل ميكنند، قرار دهيم. تا بتوانيم فناوريهاي ويژه و اختصاصي خود را داشته باشيم.
بنابراين تأكيد من بر نقشه جامع علمي در اين زمينه است كه بايد آن را در دستور كار خود قرار داده و پيادهسازي كنيم و سهم مناسبي هم از منابع مالي پژوهش و فناوري را به اين امر اختصاص دهيم تا بتوانيم به آنچه شايسته كشور ماست دست يابيم.