برای ما مخاطب اهمیت بالایی دارد اما متأسفانه امروز در پیچ پخش گرفتار شدهایم و آثار خوب و تراز اول به دلیل مشکلات پخش یا دیده نمیشوند یا به بدترین حالت ممکن به دست مخاطبان میرسند. با محسن یزدی، مدیر مرکز مستند حوزه هنری، درباره رخدادها، مسائل و مشکلات این مرکز در سال 96 و برنامههای سال 97 با پایگاه خبری حوزه هنری به گفتوگو نشستیم.
آقای یزدی، سال ۱۳۹۶ برای مرکز مستند حوزه هنری، چگونه گذشت و تا چه حد اهداف تعیینشده محقق شد؟
سال 96 سال خوبی بود، هرچند به دلیل مشکلات مالی نتوانستیم تعدادی از برنامهها را عملیاتی کنیم اما به غیر از این مسئله، مشکل دیگری پیش روی ما قرار نداشت. اساساً کار در حوزه هنری، راحت است و به دلیل نحوه مدیریت، اختیارات خوبی برای کار کردن وجود دارد و انجام فعالیت در حوزه لذتبخش است. حوزه هنری یک مرکز فرهنگی و هنری است و به دلیل درک متقابل میان مسئولان و عوامل کار، مشکلات زیادی وجود ندارد. ما در سال 96 كارهای زیادی انجام دادیم و به دلیل موفقیتها و اثرگذاریهایی که داشتیم، سال خوبی برای مرکز مستند بود. امسال مستند «روزگار رضاخانی» پربینندهترین برنامه مناسبتی دهه فجر سیما بود که خود این موفقیت خوبی در عرصه مستندسازی حساب میشود. این مستند در 14 قسمت 25 دقیقهای ساخته شد که در فضای مجازی هم بازخورد بسیار خوبی داشت. مستندهای دیگری مانند «پول و پورن» که به موضوع دختران ایرانی در دبی میپردازد کار دیگری بود که انجام شد و بازتاب گستردهای داشت، «ارثیه پدری» درباره پهلوی دوم و مستند «بهت میاد» با موضوع حجاب و مستندی دیگر درباره کاغذ از مجموعه کارهای شاخص مرکز مستند حوزه هنری در سال 96 به شمار میروند.
مستند دیگری درباره سوریه هم که کار بسیار خوب و قوی است در دست اجرا داریم که به سال بعد موکول شد. این مستند به خوبی تاریخ جنگ سوریه را از ابتدا تا پایان کار داعش نشان میدهد و دایرهالمعارف بسیار خوبی پیرامون اتفاقات و تحولات سوریه است. این مستند از نظر فرم و کیفیت ساخت بسیار قابل توجه است که در هشت قسمت 25 دقیقهای تولید شده و در سطحی است که از رسانههای منطقهای مانند المیادین و الجزیره پخش شود. حضور بسیاری از کارشناسان تراز اول منطقه در آن بسیار قابل توجه است و از همین رو یکی از دستاوردهای امسال است که در سال 97 محقق خواهد شد.
تمرکز بر روی تولیدات برای تلویزیون علت خاصی دارد؟
ساخت مستند برای تلویزیون اولویت اصلی کار است نه اینکه برای جشنوارهها تولیداتی نداشته باشیم بلکه این جنبه از کار باید تقویت میشد و این مسئله مهم از ابتدا در دستور کارمان قرار داشت. هدف اصلی برای یک کار مستند نه کسب جایزه بلکه مخاطب است. از همین رو تلویزیون را در اولویت قرار دادهایم. یک کار با مشکلات و سختیهای فراوان ساخته میشود. اگر این اثر دیده نشود قطعاً ثمردهی لازم را نخواهد داشت. از نظر من یک مستند زمانی موفق است که اثرگذار باشد. در تلویزیون مخاطب کار را میبیند و این یک موفقیت است اما در جشنوارهای که حداکثر 400 تا 500 نفر یک اثر را تماشا میکنند (حتی اگر جایزه هم کسب کند) به نظرم دیدن یک اثر توسط مخاطبان ارزش بیشتری دارد. البته همان طور که اشاره شد جشنواره اهمیت خودش را دارد. به هیچ عنوان جشنواره را کنار نگذاشتهایم. تمامی دوستان در مرکز مستند تلاششان را میکنند که اثر باکیفیتترین حالت ممکن تولید شود؛ هرچند ممکن است مواقعی سستی و تنبلي وجود داشته باشد اما کار هنری فضای خودش را میخواهد. گاهی یک کار میگیرد و بیش از حد انتظار مورد توجه قرار میگيرد؛ گاهی هم بهرغم بسیاری از تلاشها به دلیل آن که فضای مستند فراهم نشده اثر به خوبی دیده نمیشود و مورد اقبال نیست.
برای سال 97 چه برنامهای پیش رو دارید؟
ما در سال 97 همان مسیری را که در سال 96 آمدهایم ادامه میدهیم و عملاً ادامه کارهای امسال است. اولویت ما در ساخت مستند، منافع ملی کشور است. مسائلی که زمین مانده را به سراغش میرویم. مسئلهای که بسیار حائز اهمیت است پرداختن به موضوعات انقلاب اسلامی است. در این بازه زمانی سوژههای بسیاری وجود دارد که بسیار عجیب و غریب است؛ اتفاقاتی که حتی به گوش بسیاری از افراد جامعه نرسیده، خوانده نشده و جایی بیان نشده است. برای سال آینده در حوزه تاریخی سه تا چهار کار جهت تولید خواهیم داشت. اولویت دیگر ما نیز حوزه اجتماعی است که انشاءالله کارهای خوبی در این حوزه تولید خواهد شد.
به نظر شما بزرگترین مشکل حوزه مستندسازی ما کجاست؟
ما در جبهه انقلاب در حوزه هنر از «پخش» بسیار لطمه میخوریم. به نظر من طی سالها پیچ تولید را رد کردهایم و امروز دیگر مشکلات بزرگی در حوزه تولید نداریم. خدا را شکر جوانان باانگیزه و پرتلاشی در عرصه ساخت مستند وجود دارند که به خوبی میتوان از آنها بهرهمند شد اما در پیچ پخش گرفتار شدهایم و آثار خوب و تراز اول به دلیل مشکلات پخش یا دیده نمیشوند یا به بدترین حالت ممکن به دست مخاطبان میرسند. زمانی تصور میکردم کیفیت کارها پایین است به این دلیل که پخش خوبی نداریم و کارهای باکیفیتی ساخته نمیشود که تلویزیون نشان دهد اما امروز میبینم که متأسفانه کارهای خوب در تلویزیون پخش نمیشود. برای یک کار بسیار بسیار زحمت کشیده میشود. برای همین مستند «روزگار رضاخانی» نزدیک به یک سال و نیم وقت صرف شده است اما در بدترین حالت ممکن پخش شد. نسل جوان به خوبی در حال رشد است و نیاز به حمایت و انگیزه دارد اما مدیرانی که دو یا سه بار بازنشست شدهاند اجازه نمیدهند جوانترها بیایند و کارهای خوبی که تولید کردهاند را پخش کنند. آنها برای حفظ شرایط و فضای موجود همه تلاششان را میکنند اما متأسفانه بزرگترین آسیب را به هنرمندان و فضای فرهنگی کشور وارد میکنند.