عبدالله گنجي، مدير مسئول روزنامه جوان در كانال تلگرامي خود نوشت: گروه گرايي و ورود به احزاب و گروههاي سياسي از ممنوعیتهای اعضاي نيروهاي مسلح است و در وصيت نامه امام هم ذكر شده است. اصلاحطلبان برجستهترين بخش وصيت امام را كه هميشه يادآوري ميكنند همين بخش است. اگر يك نفر 30 سال پيش از در سپاه رد شده باشد، رهايش نميكنند.
اگريك نظامي بخواهد كانديدا شود، قانون معلوم كرده است كه بايد استعفا كند و وارد سياست شود و... اما با وجود اين مسير تعريف شده، به محض اظهار نظر و بدسليقگي الله كرم، چند روز است به اين پيشنهاد با حيرت و تعجب نگريسته ميشود و حتي در يك روزنامه اصلاحطلب از دو قطبي نظاميان و روحانيت به عنوان دو قطبي خطرناك ياد شده است. همگان ميدانند وصيت امام در سال 1361 نوشته شده و در سال 1366 نيز منع ورود نظاميان به احزاب و گروهها وجود داشته است. اما در اواخر سال1366 اتفاق جالبي براي مدعيان غيرسياسي ماندن نيروهاي مسلح افتاده است.
آيا ميدانيد برخي از بنيانگذاران جريان چپ همزمان عضو نيروهاي مسلح بودهاند؟ و نامه تشكيل تشكل سياسي را به امام امضا نمودهاند؟آيا ميدانيد نمايندگان وقت امام در كيهان و اطلاعات هر دو عضو مؤسس يك جريان سياسي هستند ؟اما امروزه تلاش ميشود نقدهاي شريعتمداري را با هويت نماينده رهبري در كيهان برجسته و محكوم كنند؟
آيا ميدانيد يكي از اعضاي مؤسس جريان چپ ديروز و اصلاحات امروز بعداز امضاي نامه ايجاد تشكل سياسي ، از امام حكم نمايندگي ايشان در شهرباني كل كشور را گرفته است و عضو نيروهاي مسلح شده است؟
آيا ايجاد تشكل سياسي توسط افراد حقوقي زير خلاف نبوده است؟
- سيد سراج الدين موسوي، مسئول حفاظت منطقه جماران و فرمانده كل كميته انقلاب اسلامي
- علي اكبر آشتياني، نماينده امام و مسئول عقيدتي ـ سياسي ژاندارمري جمهوري اسلامي ايران
- محمدعلي رحماني، فرمانده بسيج مستضعفين
- رسول منتجب نيا، نماينده امام در شهرباني(پس از عضويت در تشكل سياسي)
دو نماينده امام در دوقلوي كيهان و اطلاعات و مؤسس جريان سياسي:
- سيد محمود دعايي، نماينده امام و سرپرست روزنامه اطلاعات
- سيد محمد خاتمي، نماينده امام و سرپرست مؤسسه كيهان
عضويت در تشكل سياسي با مسئوليت قضايي:
-مجيد انصاري، رئيس سازمان زندانها و اقدامات تأميني و تربيتي كشور و نماينده شورايعالي قضايي
هدف حمله به سوريه مذاكرات آستانه بود
از زماني كه پس از شش سال جنگ سخت در سوريه و عراق با تكفيريها و به يمن ايستادگي رزمندگان محور مقاومت، سرانجام دولت جعلي داعش از بين رفت، حاميان دولت در داخل ايران تلاش كردند نقش ديپلماسي و مذاكره را در سركوب داعش پررنگ جلوه دهند و در اين پيروزي براي خود سهم پررنگ قائل شوند و حتي بعضاً برجام و مذاكرات هستهاي را دليل اين پيروزي بزرگ بدانند! حال و پس از حمله موشكي امريكا و فرانسه و انگليس به سوريه، روزنامه دولتي ايران تلاش كرده هدف اين حملات را مذاكرات ايران و روسيه و تركيه بداند! قاسم محبعلي، مدير كل پيشين غرب آسياي وزارت امور خارجه در سرمقاله اين روزنامه آورده كه: «هدف از عمليات اخير امريكا و متحدان اروپايياش عليه سوريه نه ضربه زدن به مراكز نظامي اين كشور، نه سقوط دولت بشار اسد و نه مقدمه يك اقدام نظامي مستقل عليه متحدان سوريه؛ بلكه انتقال يك پيام سياسي و در واقع واكنشي شديد به آن روندي است كه از سوي ايران، روسيه و تركيه در قالب روند آستانه پيش ميرود و به نظرمي رسيد تا بخش مهمي از راه را تا رسيدن به سرانجام و ايجاد صلح در سوريه طي كرده است. »
جالب آنكه در روز وداع با پيكر شهداي حمله داعش به تهران نيز حسن روحاني از ميان همه اهداف حمله داعش به تهران آن را اينگونه توصيف كرد: «عمليات تروريستي روز چهارشنبه در تهران در واقع انتقام از دموكراسي است. »
نسبت منشور سازندگي ليبرالها با اسلام چيست؟
روزنامه سازندگي ستون ثابتي دارد كه در آن منشور سازندگي يا اصول حاكميت ملي در انديشه حزب كارگزاران سازندگي ايران را به نقل از كتاب سازندگي بيان ميكند. اين اصول شامل مواردي از جمله اصل حكومت قانون، اصل رعايت حقوق انسان، اصل توسعه متوازن، اصل جامعه باز و ... است. حزب كارگزاران سازندگي خود را ليبرال دموكرات مسلمان ميداند. اين نكته هم در سخنان حسين مرعشي بيان شده و هم از زبان غلامحسين كرباسچي، عضو ارشد حزب بيان شده كه اين حزب «ليبراليسم سياسي» را بهعنوان مشي خود برگزيده است.
حال جاي طرح اين سوال است كه اصولي كه حزب كارگزاران بيان ميكند چه نسبتي با ايران اسلامي دارد؟ آيا اين اصول صرفاً براي ايران است كه مطابق نظرات اسلامي حكومت تشكيل داده و قانون نوشته، يا آنكه در هر كشوري فارغ از اسلامي و غيراسلامي قابل اجراست؟ در واقع نسبت اصولي كه حزب بيان ميكند با ليبرال بودن و مسلمان بودن روشن نيست. انطباق اين اصول با اسلاميت نظام معلوم نيست و شايد لازم بود كه اين حزب در ارگان رسانهاي خود به جاي انتشار خام اصول حزبي، چنين نسبتهايي را شفاف كند.