سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: تکاوران نیروی دریایی ارتش سهم بزرگی در مقاومت مردم ایران در اولین روزهای جنگ تحمیلی داشتند. وقتی که عراق به ایران حمله کرد، تعدادی از یگانهای ورزیده ارتش در مرز شلمچه و خرمشهر حضور یافتند و باعث شدند رؤیای فتح سریع خوزستان تبدیل به کابوسی ترسناک برای بعثیها شود. شهید ابوالفضل عباسی یکی از تکاوران نیروی دریایی بود که در مناطقی، چون شلمچه، خرمشهر و آبادان حضور یافت و پس از حماسهآفرینی در خرمشهر، به آبادان رفت و نهایتاً در این شهر به شهادت رسید.
ابوالفضل متولد سال ۱۳۲۵ در ساوه بود. روحیه ماجراجویی داشت و به همین خاطر در سال ۱۳۴۵ به عضویت تکاوران نیروی دریایی ارتش درآمد. او دوران آموزش تخصصی را در مرکز آموزش تکاوران دریایی منجیل گذراند. چون استعداد و نمرات بالایی داشت، برای طی دوره فرماندهی رسته تکاوری دریایی به خارج از کشور اعزام شد. آنجا توانست مهارتهایش را افزایش بدهد و به عنوان یک تکاور آموزشدیده و ورزیده به ایران برگردد.
بعد از پیروزی انقلاب، شهید عباسی به عنوان یک ارتشی انقلابی، تمامقد به دفاع از حریم ایران اسلامی پرداخت. جنگ که شروع شد، تکاوران نیروی دریایی به مناطق عملیاتی اعزام شدند و او به عنوان یکی از اولین نفرات، در سمت فرمانده دسته در مناطقی، چون خرمشهر حضور یافت. آنجا درگیریهای شدیدی رخ داد و تکاوران متر به متر و وجب به وجب جنگیدند و خون دادند. عاقبت خرمشهر در چهارم آبانماه ۵۹ سقوط کرد و ابوالفضل و همرزمانش به آبادان رفتند و ادامه رزمشان را در این شهر محاصره شده پی گرفتند.
آن روزها جنوبیترین مناطق خوزستان شاهد رزم ابوالفضلنامی بود که گویا با ترس بیگانه بود. او آنچه را در آموزشها آموخته بود به بهترین نحو در میادین نبرد پیاده میکرد و تا میتوانست از دشمن تلفات میگرفت. در آبادان، رزم شهید عباسی ماهها ادامه یافت تا اینکه به سال دوم جنگ کشیده شد. نوروز سال ۶۰ برای ابوالفضل با سالهای قبل تفاوت داشت. او اکنون ۳۵ سال داشت و در اوج آمادگی رزمیاش بود. اما این تنها جسم ابوالفضل نبود که آمادگی داشت، روحش نیز به آن درجه از خلوص و ایمان رسیده بود که لایق شهادت باشد. از همین رو، شهید عباسی در سحرگاه ۲۸ فروردین ۱۳۶۰ در منطقه عملیاتی خرمشهر-آبادان بر اثر اصابت مستقیم گلوله توپ مجروح شد و کمی به لقاءالله پیوست.
ناخدا هوشنگ صمدی، فرمانده تکاوران نیروی دریایی حاضر در دوره مقاومت خرمشهر درباره شهید عباسی میگوید: در خرمشهر بیشترین زمان ما صرف عملیات میشد با این وجود صمیمیت عجیبی بین بچهها برقرار شده بود. یکی از کسانی که انس زیادی با او داشتم، شهید عباسی بود. او رزمنده کمنظیری بود. ابوالفضل در برابر چشمان من ترکش خورد و به شهادت رسید. شهادت او و شهید مختاری که در مقابل چشمانم در آتش سوخت، بسیار روی روحیهام اثر گذاشت. اما ایستادگی مردانی، چون آنها باعث شد تا دشمن از فتح سریع خرمشهر بازبماند و هرگز به آبادان دست پیدا نکند.