سرویس سیاسی جوان آنلاین: غلامرضا صادقیان، سردبیر روزنامه جوان، در کانال تلگرامی خود نوشت:
باک پر بنزین در امریکا یکی از شاخصهای خوشبختی است! زمانی در اوایل دهه ۸۰ حمید مولانا که آن زمان رئیس دانشکده ارتباطات دانشگاه امریکن دی سی واشینگتن بود، به تهران آمد و در تحریریه کیهان برای ما میگفت: «امریکاییها پس از یک هفته کار در آن زندگی پر تلاطم شهری و صنعتی، وقتی برای تعطیلات آخر هفته پشت فرمان خودروی خود مینشینند، هیچ چیز برایشان لذت بخشتر از دیدن عقربه باک بنزین که به آن بالا بالاها چسبیده باشد، نیست! و هر رئیس جمهور و سیاستمدار امریکایی میداند که نباید با بنزین امریکاییها شوخی کند، وگرنه عواقب اقتصادی و اجتماعیاش به کنار، عاقبت سیاسیاش این میشود که دیگر رأی نمیآورد!»
وقتی امریکا اعلام کرد صادرات نفت ایران را به صفر میرساند و از عربستان خواست برای حذف تاثیر این کمبود بر بازارهای امریکا، کسری نفت جهان را تامین کند و سعودیها نیز «چشم قربان!» گفتند، رئیس جمهور ایران گفت: «اگر ایران نفت صادر نکند، دیگران هم نمیتوانند چنین کنند و تنگه هرمز، تنها امکان ما برای اجرای این امر نیست.» البته روحانی امیدی به یمنیها نبسته بود و از امکانات دیگری سخن میگفت، اما خب! یمنیها حالا با عملیاتی که در جنوب انجام دادهاند-که دیگر کسی نمیگوید کار ایرانیهاست- نشان دادند که میتوانند کارهای دیگری هم در شمال انجام دهند. حتی اگر بگوییم آرامکو کار یمنیها نبود و تیر غیب بود، میتوان گفت تیر غیب میخواسته نشان دهد فقط امریکاییها نیستند که باید «احساس خوشبختی» از عقربههای بنزین داشتهباشند!
امروز دیگر حتی «اساطیر مذاکره» مانند جناب ظریف هم اگر سیر توییتهای سه چهار سال اخیرشان را مرور کنیم، به وضوح نشان میدهند که میخواهند با مقراض واقعیتبینی بند ناف خود را از مذاکره جدا کنند. به همین خاطر جا دارد نخبگان کشور بپذیرند امریکا به واقع دنبال مذاکره با ما نیست، وگرنه سازوکار آن را فراهم میکرد، نه اینکه همه پلها را خراب کند.
لطفاً بروید عقب! عقبتر! بیشتر! آنقدر بروید عقب تا صحنه را کامل ببینید که اگر همین فردا اعلام شود ایران حاضر است بر سر موشکها و مقاومت منطقه و هر فهرست دیگری که امریکا بدهد، مذاکره کند، امریکاییها ناگهان غیبشان میزند! چون در مذاکره چیزی میدهند و چیزی میگیرند، اما امریکاییها هرگز حاضر نیستند چیزی بدهند! همن حالا همه نامزدهای دموکرات انتخابات ریاست جمهوری امریکا میگویند حاضر نیستند بدون پیششرط و بدون مذاکره به برجام بازگردند، چون بیشتر میخواهند، اما «بیشتر در برابر هیچ»! اگر ما روزی مثل افغانستان هم بشویم، نهایتش این است که ترامپ در آن روز فقط همان منتی را بر ما میگذارد که بر سر افغانها گذاشت، نه چیزی بیشتر: «اگر همین امروز اراده کنم، میتوانم ۱۰ میلیون افغانستانی را بکشم، اما نمیکنم!»
اگر بخواهیم در مقابل امریکا، خودمان باشیم و هویت خودمان را داشته باشیم، باید «بیباک» باشیم. اگر امریکا میخواهد ما را «نابود» کند، نباید خودمان هم سهمی در این نابودی بازی کنیم!