سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: درباره حقی که مادر و پدر بر گردن فرزند دارند، بسیار خواندهایم. درباره اینکه باید احترام والدین را حفظ کرد و برای خشنودی و رضایتشان تلاش کرد روایتهای بیشماری شنیدهایم، اما درباره حقی که فرزند بر گردن والدین خود دارد چطور؟ درباره وظایف پدر و مادر چقدر اندیشیدهایم؟ درست است که در اینباره هم احادیث و روایات و سفارشهای بسیاری از بزرگان به جا مانده، اما ما چقدر به آن اهمیت میدهیم؟
بچه میآوریم تا زمان پیری عصای دستمان شود
خیلی از پدر و مادرها به محض بچهدار شدن آینده خودشان را تجسم میکنند که عصای دستی برای دوران سالمندی فراهم کردهاند. در این دیدگاه شاید دور از ذهن به نظر برسد که این والدین حقوق واقعی فرزند خود را محترم بشمارند. ممکن است این والدین بیش از هر چیز به این فکر کنند که فرزند قرار است بازی کند و بزرگ شود، مدرسهای برود و درسی بخواند و همیشه هوای ما را داشته باشد، حتی نخست ما، سپس خانوادهای که در آینده قرار است برای خود بسازد. ممکن است فرزندانی که چندان تمایلی به وارد شدن به این قالبهای از پیش تعیینشده در این دیدگاه را ندارند از خانواده طرد شوند. حتی ممکن است والدین بین فرزندانی که بیشتر به این دیدگاه و فرهنگ اهمیت میدهند، ارزش بیشتری قائل شده و در نتیجه، بین بچههایشان فرق بگذارند.
بسیاری از فرزندانی را دیدهام که از این فرق گذاشتنهای والدینشان گلایه دارند و چه دلخوریها که در این رابطه پیش نیامده است. ممکن است خود شما هم شاهد این ناراحتیها و رنجشها در خانواده یا اطرافیان خود باشید.
فرزند خود را دوست بدارید تا خداوند شما را دوست بدارد
بیتردید در این زمینه توجه به پند بزرگان میتواند نجاتدهنده باشد؛ حتی اگر موجب شود تا کمی به وظایفمان درباره والدین بودنمان فکر کنیم. اگر کمی به پند بزرگان دقیق شویم و به سفارشاتی که در این رابطه وجود دارد توجه کنیم دچار نادانیهایی که سبب بروز چنین رفتارهایی میشود نخواهیم بود. پیامبر اسلام (ص) میفرماید: «فرزندان خود را دوست بدارید و با آنان مهربان باشید. وقتی به آنان وعدهای میدهید، حتماً وفا کنید، زیرا کودکان شما را رازق خود میپندارند.»
همچنین امام صادق (ع) میفرماید: «همانا خداوند متعال نسبت به شخصی که نسبت به فرزند خود محبت بسیار دارد رحمت و عنایت میکند.»
در «وسائلالشیعه» روایتی آمده مبنی بر اینکه: امسلمه (همسر پیامبر) خدمت پیامبر (ص) رسید و عارض شد: همه افتخارات نصیب مردان شده، زنان بیچاره چه سهمی از این افتخارات دارند؟ پیامبر فرمود: «آری زنان هم افتخارات فراوانی دارند. هنگامی که زن باردار میشود در تمام طول مدت حمل به منزله روزهدار شبزندهدار و مجاهد در راه خدا با جان و مال است، هنگامی که وضع حمل میکند، آنقدر خدا به او پاداش میدهد که هیچکس حد آن را از عظمت نمیداند. هنگامی که فرزندش را شیر میدهد، در برابر هر مکیدنی از سوی کودک، خداوند پاداش آزاد کردن بردهای از فرزندان اسماعیل را به او میدهد و هنگامی که دوره شیرخوارگی کودک تمام شد یکی از فرشتگان بزرگوار خداوند بر پهلوی او میزند و میگوید: برنامه عمل خود را از نو آغاز کن، چراکه خداوند همه گناهان تو را بخشیده.»
آیا حقوق مادی و معنوی فرزندان را ادا میکنیم؟
برخی احادیث و روایات درباره اهمیت فرزند در زندگی پدر و مادر را خواندیم، اما نمود و تجلی این سخنان در زندگی ما چگونه است؟ ما تا چه اندازه با این جملات و پندها خو گرفتهایم و تا چهاندازه به آنها عمل میکنیم؟ آیا به راستی توانستهایم درک کنیم که مهربانی به فرزند یعنی چه؟ آیا توانستهایم در جاهایی از زندگی که لازم است حقوق مادی و معنوی فرزند را ادا کنیم، و به راستی، تمام و کمال هم آن را ادا کنیم؟ در جاهایی که برای تصمیم درست لازم است تا از برخی حقوق خود بگذریم، به راستی از آنها بگذریم و فرزندمان را در اولویت قرار دهیم؟ چه بسیار مادرانی که در دادگاههای خانواده روزانه حقوق فرزندان خود را از مادری که باید داشته باشند، حذف میکنند تا بتوانند از زندگی مشترکی که در آن هستند جدا شده و در ادامه زندگی دیگری برای خود بسازند و چه بسیار پدرانی که در همین دادگاهها تمام حقوق فرزندشان را از داشتن پدر نادیده گرفته و با واگذاری حضانت آنان به همسرشان از پرداخت مهریه و حقوق مادی همسر شانه خالی میکنند؛ و چه فرزندانی که روزانه از این آسیبها که بر روح و روانشان وارد میشود صدمه میخورند، زجر میکشند، در دل فریاد میزنند و کسی صدایشان را نمیشنود. شاید هم نمیخواهد بشنود.
شاید این پدرها و مادرها با خون دل خوردن تصمیم به چنین کارهایی بگیرند، ولی مهم این است که بالاخره تسلیم شرایط شده و چنین تصمیماتی میگیرند که ویرانکننده است. در این موقع به نظر میرسد این پدر و مادرها بیشتر به این فکر میکنند که چه به نفعشان است و چه کاری برایشان نجاتدهنده است. این دیدگاه منفعتطلبانه بیشترین پیامدش گریبان فرزند را خواهد گرفت.
وظیفه والدینی خود را در هیچ شرایطی فراموش نکنیم
اگر به بغضی که در این فرزندان است که متأسفانه امروزه در تمام کشورها تعدادشان کم هم نیست، کمی توجه کنیم، درد بزرگی را درک خواهیم کرد که شاید تحملش برای ما بزرگسالان بسیار سخت باشد. یکی از دوستان در سن ۳۵ سالگی تجربه طلاق پدر و مادرش را داشت. من و او همسن بودیم و من میتوانستم به خوبی حرفهایش را درک کنم. هرچند طعم تلخی را که چشیده بود هرگز درک نکردم، ولی میتوانستم بزرگی درد را که بر جانش افتاده بود در قالب کبودی دور چشمان، انزوا، کینه و خشم ببینم. او در سن میانسالگی شاهد جدایی والدینش شد و آنچه بسیار رنجش میداد، رفتار پدرش بود که آنها را به کل ترک کرده و همسر دیگری گرفته بود. حتی از پرداخت مخارج زندگی او و خواهرش که هنوز مجرد بودند امتناع میکرد. دوست من توانسته بود خانهای اجاره کند و مادر و خواهرش را به آنجا ببرد و با هم زندگی کنند، ولی این چیزی از وظایف پدرانه پدرش که موقعیت مالی عالی هم داشت کم نمیکرد، چون او هنور مجرد بود و تحت تکفل پدر.
پدران و مادرانی که هنگام تصمیمگیریهای مهم زندگی دست از لجاجت برنمیدارند و به راحتی فرزندان خود را کنار میگذارند، از دیدگاه چه کسی مورد ستایش هستند؟ در اسلام توصیه بسیاری به شوهرداری شده است و حتی تأکید میشود جهاد زن شوهرداری اوست، ولی وقتی به پای فرزند میرسد، دین اسلام هم در اینباره از زن انتظار دارد که مادریاش را خوب انجام دهد. از آن گذشته کدام انسانی روی کره خاکی وجود دارد که بتواند برای مهر مادری، جایگزینی پیدا کند؟ افرادی که از این احساس محروم بودهاند، شاید تا سنین بالای بزرگسالی هم نتوانسته باشند این کمبود را برای خود جبران کنند. پس وقتی بحثی اینقدر عمیق و ریشهای در میان است هر مادر و پدری لازم است تا صادقانه یک بار دیگر به رفتار خودش فکر کند.