جوان آنلاین: وقتی نخستین شماره روزنامه «جوان» اول اسفند ۱۳۷۷ روی گیشههای مطبوعاتی قرار گرفت، شاید تصورش برای بسیاری سخت بود که این روزنامه بتواند در سالهای بعد به یکی از تأثیرگذارترین رسانهها در سپهر رسانهای کشور تبدیل شود. حالا، اما با انتشار هفتهزارمین شماره، روزنامه جوان یکی از درخشانترین دورانهای عمر ۲۵ ساله خود را سپری میکند؛ روزنامهای که در تازهترین رتبهبندی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به عنوان رتبه نخست روزنامهها از میان ۲۶۰ روزنامه ملی، منطقهای و محلی کشور معرفی شد و در نمایشگاه مطبوعات و رسانههای کشور نیز که اسفند گذشته در تهران برگزار شد، غرفه روزنامه جوان به عنوان یکی از غرفههای شایسته تقدیر شناخته شد. اما شاید برای شما مخاطبان جذاب باشد که بدانید روزانه در بخشهای مختلف روزنامه جوان چه میگذرد و این روزنامه چگونه به جایگاهی که امروز در آن قرار گرفته، رسیده است. پس با ما همراه باشید تا بخشهای مختلف و دست اندرکاران روزنامه جوان را بهتر بشناسید و ببینید پختوپز این روزنامه چطور است و ما «جوان» را چگونه پخته میکنیم!
نگاه
روزنامه جوان نزد عاقلان یک تعریف و نزد دیگران به تعداد آنان تعریف دارد! از هوشمصنوعی گرفته که شر و ور میگوید تا هوش آن زندانی اصلاحطلب که گفت «اگر میخواهید از اخبار آینده مطلع شوید، روزنامه جوان بخوانید!» هوش موشی بیبیسی فارسی هم میگوید: «روزنامه نزدیک به سپاه»! درست مثل موش که هوشی شبیه به آدمها دارد، اما فقط در حد لوله آزمایشگاه! دولتها نیز چه اصولگرا، چه میانهرو و چه اصلاحطلب، روزنامه جوان را منتقد دولت میدانند! وقتی با مردان دولت سیزدهم نیز برای بیستوپنجمین سالگرد انتشار گفتگو کردیم همگی از اینکه منصفانه نقد میشوند، ابراز رضایت کردند. با اینحال حساب آن بخش اطلاعرسانی دولت که از نقدها رضایت ندارد، جداست! هیچکس از نقدشدن خوشش نمیآید حتی اگر خلاف آن را قسم بخورد! مجلسها و قوه قضائیه نیز هیچوقت رضایت کامل از «جوان» نداشتهاند و این یک نقطه قوت است!
اما تعریفها و شناختها از روزنامه جوان محدود به اینها نیست. علت این همه اختلاف هم این است که هیچکس روزنامه را یک رسانه مستقل و صدای مردم و محصول خردجمعی نمیخواهد. همه میخواهند با دیگ روزنامه و رسانه، آش شوربای خود را بپزند و این نشدنی و موجب انتظارات فراوان و طبعاً تعاریف و تشخیصهای متعدد است. روزنامه جوان روزنامه کسانی است که آن را میخوانند و تحلیلهایش را میپذیرند یا نمیپذیرند، اما کسانی هم هستند که هر روز صبح این روزنامه را واکاوی میکنند تا چیزی برای اغراض خود در آن بیابند. بالطبع و بالعقل «جوان» نمیتواند «روزنامه» این گروه باشد و فقط میتوان از اینکه این دوستان را خسته میکنیم، پیشاپیش عذرخواهی کنیم! عدهای هم چه از عامه مردم و چه از استادان ارتباطات و چه از فعالان سیاسی، پیامهای محبتآمیز برای نوشتهها و رویکرد روزنامه دارند. از آنان نیز تشکر میکنیم. هرچند مسحور و مغلوب این تعاریف هم نمیشویم! «جوان» میمانیم و این جوان را اینگونه پخته میکنیم.
ورود به محل کار با لبخند نگهبان
عقربههای ساعت وقتی به ساعت ۸ صبح نزدیک میشود، کمکم رفت و آمدها در روزنامه جوان هم آغاز میشود. مطلع ورود به روزنامه بخش نگهبانی است. وحید رضایی از کارکنان با اخلاق و خوشروی روزنامه است که روزمان با سلام و احوالپرسی و لبخند گرم وی آغاز میشود. محمد عمادی هم همکار جدیدمان در نگهبانی است که از آغاز امسال با بازنشسته شدن بهرام حمیدزاده همکار نگهبانی به «جوان» پیوسته است.
بخش فنی
طبقه اول روزنامه به بخش فنی اختصاص دارد و البته مدیر اداری و مسئول سازمان آگهیها و همکارش هم در کنار همکاران صفحهبندی، ویراستاری، گروه عکس و کاریکاتور در این طبقه مستقر هستند. علی یحییپور هم که مسئول هماهنگی میان تحریریه و فنی است در این بخش از روزنامه برای خودش دفتر و حساب و کتاب دارد، اگرچه بیشتر زمان حضورش در روزنامه به رفت و آمد بین فنی، تحریریه، اتاق سردبیر و اتاق مدیر مسئول میگذرد و دائم از طبقه اول تا طبقه چهارم روزنامه بالا و پایین میرود.
چینش مطالب در صفحات روزنامه را مدیون بخش صفحهآرایی و کارشناسان طراحی، سیدوحید موسوی، محسن گلدوست، محسنزینلی، بهروز زنگی، محمد سجادیفر و فرزانه مهاجر هستیم که مطالب را به صورت صفحات نهایی روزنامه شکل میدهند.
ویراستاری هم در دو بخش خانمها و آقایان در همین طبقه قرار دارد. شبنم و شقایق اعماری، انسیه سلطانی و لیلا غلامی، محمد خرمی، سیدعباس آراسته، علیرضا سجادیفر و محمدرضا مقبلی. مطالب صفحات مختلف یکبار قبل از صفحهآرایی و یک بار هم در صفحات نهایی از پیش چشمشان میگذرد تا اگر نکتهای ویرایشی از زیر دست نویسندگان، خبرنگاران و دبیران در رفته باشد، اصلاح کنند.
حسین کشتکار کاریکاتوریست هنرمند روزنامه ماست که از هر انگشتش یک هنر میبارد و یکی از با اخلاقترین همکاران مجموعه است که صبح چهارشنبههای هر هفته، بانی خیر میشود و مجلس زیارت عاشورا را به کمک چند نفر دیگر از همکاران از جمله حسنعلی یونسی در روزنامه برپا میکند.
رضا گودرزی و همکارش محمد شهبازی هم مسئولیت یکی از بخشهای درآمدزای روزنامه را بر عهده دارند؛ سازمان آگهیها که بخشی از درآمدهای روزنامه را تأمین میکند و به همین دلیل مهم و حیاتی است. شهرام غروی مدیر هنری روزنامه است که در اتاقی در همسایگی ویراستاری مینشیند و دستی به سر و روی صفحات بسته شده میکشد و بعضی از صفحات روزنامه را ویژهتر میبندد و اینفوگرافی و گرافیکهای خاصی که هرازچندگاه در روزنامه میبینیم، محصول کار وی است، اما در صفحهآرایی صفحه اول به گرافیک تنها راضی و دلخوش نیست و ترجیح او آن است که همه تیترها و حتی محتواها و حتی وقوع اخبار داخلی و خارجی و شانس و تقدیر و قضا و قدر را عوض کند! در واقع ایشان دلش میخواهد صفحه اولی را که حتی در نوع اخبار میپسندد، طراحی کند، نه آنچه را که واقعاً اتفاق میافتد! اما خب روزنامه، حساب و کتاب دارد!
در اتاق عکاسی حمیدرضا نیک عهد دبیر گروه عکس به همراه همکارانش علی پوردهقان، رضا دهشیری و محمد مهدی صافی مسئولیت تهیه، تدوین و ویرایش عکسها و فیلمهای روزنامه را به عهده دارند و اغلب اوقات دست به دوربین هستند. همچنانکه انتخاب عکس و اصلاحات رنگ و نور و شفافیت و خلاصه هر آنچه مربوط به عکسهای روزنامه میشود از زیر دست همکاران این بخش از روزنامه بیرون میآید.
و، اما حسن فردی مدیر فنی و اداری روزنامه جوان که او را به عنوان یکی از افراد شاخص روزنامه میشناسیم، تمام آمد و شدهای همه کارکنان روزنامه اعم از خبرنگار، فنی و حتی مدیران را زیر نظر دارد و کارکردها و مرخصی و رتق و فتق همه امور اداری و مهمتر از همه، حساب و کتاب حقوق ماهانه کارکنان در دست ایشان است. شما را در «جوان» از «فردی» گریزی نیست، حتی اگر یک «اجتماع» باشید و اینجا استثنائاً دست خدا با فردی است!
تحریریه
در طبقه دوم، بخش تحریریه و به نوعی قلب روزنامه جوان مستقر است. محمدرضا هادیلو و محمدرضا سوری همکاران گروه استانها، نخستین نفراتی هستند که اول صبح در تحریریه حضور دارند. هادیلو سخنران همهچیزدان صبحهای تحریریه است، اگرچه مستمعان فراوانی در آن ساعتهای صبح ندارد. سوری اگرچه خبرنگار گروه استانهاست، اما بودنش در تحریریه به این معناست که حتی اگر آبدارچی نباشد، حتماً چای تازه دم داریم! چراکه بساط چای اول صبح را برپا میکند و بعد هم میگوید: «بچهها چای آماده است!» برای خبرنگار جماعت هم چای مهم است، اصلاً بسیاری از تحلیلهای کارشناسی و یادداشتها و گزارشها با یک لیوان چای تازه دم، جان میگیرد و نوشته میشود! لیوان چایی که خیلی وقتها وقتی به خودت میآیی، میبینی که سرد شده، اما بودنش کنار دستت انگار قوت قلب است! شاید به همین دلیل است که نوشتن از تحریریه را با چای آغاز کردهام.
فریدون حسن دبیر گروه ورزشی هم یکی دیگر از همکاران است که در تدارک چای اول صبح همکاری دارد، البته از آن دست همکاران پای کار است که هر وقت مشکلی پیش بیاید و کاری باشد، میتوان روی کمک او حساب باز کرد. بستنیهایی که در روزهای تولد ائمهاطهار با هزینه شخصی در روزنامه توزیع میکند را بیدریغ و عادلانه تقسیم میکند و حتی انتخاب بستنی نونی یا کیم به عهده خود شماست. شیوا نوروزی و دنیا حیدری هم خبرنگاران گروه ورزشی هستند که رخدادهای ورزشی را رصد و تحلیل میکنند.
همسایه گروه استانها، سرویس یا همان گروه اقتصادی قرار دارد که وحید عظیمنیا به عنوان دبیر و بهناز قاسمی یکی از قدیمیترین همکاران روزنامه به عنوان خبرنگار در این گروه فعالیت دارند. مطالب و تحلیلها و گزارشهای اقتصادی روزنامه که روزانه در دو صفحه منتشر میشود، حاصل زحمت آنهاست؛ دو همکاری که یک دستشان در چشم مدیران متخلف اقتصادی و دست دیگر برای مصافحه با کارشناسان منصف باز است. البته این سهم دستان گروه اقتصادی است. پای گروه روی زیادهخواهیها و ناکارآمدیهاست، از خودروسازان فشل گرفته تا بانکداری پرحاشیه و فسادزا.
بعد از اقتصاد، حوادث است که حسین فصیحی دبیر و غلامرضا مسکنی خبرنگار، دور میز آن مینشینند و حوادث داخلی و خارجی را که معمولاً هم خالی از خبر قتل و کشته شدن آدمی نیست، تهیه میکنند. صفحه حوادث اگرچه تلخ، اما خواندنی است و مخاطبان خاص خودش را دارد که فراوان هم هستند! مسکنی سر صحنه قتل و حوادث معمولاً حاضر است و حسینآقا هم خودش کارشناس و مشاور خوبی برای پلیس و همراه مناسبی برای دادگاههای جرائم است. گاهی هم مثل همین چند روز اخیر وقتی گریههایش را میبینیم، معلوم میشود که از قتل کودکی مظلوم در گوشهای از وطن، طاقتش کم شده و تاب نیاورده است.
گروه فرهنگ و هنر روزنامه جوان هم با دبیری جواد محرمی و همکارش مصطفی شاهکرمی فعالیت میکند و اخبار و گزارشها و تحلیلهایشان در صفحه آخر روزنامه و روزهای خاص هفته در صفحه میانی میآید. محرمی معمولاً ساکت، اما با دیدگاههای خاص مثلاً درباره واکسن کروناست! درعوض هرچه او ساکت است، همکارش برای هر سخنی کل تحریریه را اول متوجه خود میکند و بعد با «بلندگوی سرخود» همه را به فیض اکمل میرساند!
میز همکاران گروه جامعه در کنار گروه فرهنگی است. محمدصادق فقفوری دبیر گروه به همراه سجاد آذری همنشین این گروه هستند. مهسا گربندی و من (زهرا چیذری) هم از همکاران دیگر این گروه هستیم. گروه جامعه جز صفحه ۳ که هر روز به مطالب اجتماعی اختصاص دارد، صفحات دیگری هم دارد. صفحه ۱۰ روزنامه جوان در دوشنبههای هر هفته به صفحه زنان اختصاص دارد که خودم مسئول آن هستم و گربندی هم در موضوعات مختلف اجتماعی هفتهای یک پرونده دارد که معمولاً در صفحه ۶ منتشر میشود. فقفوری اینجا دبیر من است و نمیتوانم درباره خصایل او زیاد داد سخن بدهم، اما خب تعریفی هم ندارد! آذری بیشتر وقتها در حال پیادهکردن گفتگوهایی است که ضبط کرده، اما خستگیاش را با کنار گذاشتن گوشی و چند اظهارنظر فابریک با تهلهجه اصفهانی در میکند. باید دید خستگی تحریریه را هم در میکند یا برعکس!
تا یادم نرفته بگویم که همکاران خانم همه گروهها در بخشی از تحریریه که از قسمت آقایان جدا شده است، مستقر هستند.
گروه بعدی بینالملل است که با دبیری علی قنادی و همراهی روحالله صالحی و آزاده سادات عطار مسئولیت تهیه مطالب صفحه بینالملل را بر عهده دارند. اعضای آقای گروه بینالملل برخلاف نام و نشان گروهشان، بیشتر در کار احقاق حقوق مدنی و صنفی تحریریه هستند! یعنی یک سر در فضای بینالملل دارند و یک سر در اتحادیههای کارگری! این هم حتماً از تأثیرات مارکس است. هرچه هست، پایان خوشی برای همه دارد.
رحیم زیادعلی دبیر گروه سیاسی است و به همراه جعفر برزگر و کبری آسوپار مطالب صفحات سیاسی را سامان میدهند. زیادعلی از قدیمیهاست و برزگر از جدیدها. با اینحال برزگر با گفتگوهایی که گرفته بیشتر از همه قدیمیها در صفحه اول روزنامه کنار مصاحبهشوندگان دیده شده است.
میز گروههای سیاسی و بینالملل کنار هم قرار دارند که روزانه شاهد کلکل آنها پیرامون مسائل سیاسی و بینالمللی هستیم که اگر گروههای دیگر هم با آنها همراه شوند - که معمولاً هم میشوند- دیگر میشود تریبون آزاد. البته برخلاف تریبونهای کساد آزاداندیشی که معمولاً هرکس جدل و صدای ضخیمش بهتر، برندهتر، اینجا حرف باید حساب و کتاب داشته باشد وگرنه حرف بیمنطق زود بحث را به بنبست و سکوت میکشاند.
صفحه تاریخ روزنامه جوان هم با همکاری محمدرضا کائینی و سمانه صادققلیخان منتشر میشود. این صفحه که روزانه هم منتشر میشود یکی از مزیتهای روزنامه جوان است، زیرا هیچ روزنامهای به اندازه «جوان» به تاریخ به ویژه تاریخ معاصر اهتمام ندارد و از این نظر برای علاقهمندان به موضوعات تاریخی جالب توجه است. کائینی منبع اطلاعات تاریخی است و، چون نطقش به نیمه پنهان شخصیتهای تاریخی باز میشود، همه تحریریه را به عمق تاریخ میبرد.
حسن فرامرزی هم صفحه گفتوگوی روزنامه جوان را در اختیار دارد که معمولاً گفتوگوی تفصیلی با شخصیتها میگیرد. فرامرزی گاهی نیز مولویاندیشی خود را با تفسیری که بر پارهای از ابیات فربه مثنوی مولانا دارد، در یادداشتهای ضمیمه کاشانه روزنامه به رخ میکشد.
گروه ایثار و مقاومت هم یکی از ویژگیهای خاص روزنامه جوان است که روزانه صفحهای با همین عنوان منتشر میکند. چنین اقدامی را در سایر نشریات نمیبینیم. این گروه مصاحبه با رزمندگان هشت سال دفاع مقدس و مدافعان حرم و اعضای خانوادههای شهدا را اعم از شهدای دفاع مقدس، جبهه مقاومت، مدافعان امنیت، مدافعان حرم و شهدای دیگر را در دستور کار خود دارد تا فرهنگ ایثار و مقاومت همچنان زنده بماند و بدانیم که امنیت ما چگونه تأمین شده و میشود. علیرضا محمدی و صغری خیل فرهنگ در این گروه فعالیت میکنند.
در طبقه دوم، اما دو اتاق دیگر هم است؛ اتاق سردبیر و اتاق دبیر تحریریه. غلامرضا صادقیان از چهرههای حرفهای، خوشفکر و نامآشنای رسانه، سردبیری روزنامه جوان را بر عهده دارد. از قدیمیهای مطبوعات محسوب میشود. خیلی وقتها دست ما خبرنگاران به پشتوانه حمایت وی در نوشتن مطالب نقادانه از مسئولان و دستگاهها باز است.
اما یوسف زمانی دبیر تحریریه روزنامه جوان که همه او را به لبخندهایش میشناسند؛ مدیری که همیشه درِ اتاقش به روی همه باز است و هر وقت هر کدام از ما با مشکلی مواجه شدیم یا به چیزی اعتراض داریم، سراغ ایشان میرویم و او بعد از شنیدن مشکلات و اعتراض به رویمان لبخند میزند! در واقع استراتژی آقای زمانی برای حل مسائل و چالشهای اعضای تحریریه، لبخند درمانی است و در نهایت هم ممکن است در بسیاری از موارد، اتفاق خاصی نیفتد، اما در عین حال خیالمان راحت است با کسی درد دل کردهایم که اگر برایمان کاری نکند، مشکلات را بزرگتر هم نمیکند. محاسبه بخشی از درآمد ماهانه بچهها هم در دست اوست. گزارش عملکرد همه اعضای تحریریه را دارد و بر اساس آن برایمان کارانه تعیین میکند و البته در این مسیر مو را از ماست میکشد. تعیین میزان حق التحریر همکاران خارج از روزنامه هم دست آقای زمانی است و به باور قریب به اتفاق ما در تعیین کارانه و حق التحریر، تیغش بیشتر به سمت روزنامه میبرد تا به سمت نیروها! با تمام اینها، اما هم نزد اعضای تحریریه و هم مدیران روزنامه جایگاه ویژهای دارد و به نوعی بزرگتر روزنامه است.
حسین گل محمدی دبیر صفحات میانی و گروه سبک زندگی هم در همین اتاق حضور دارد. وی بر چهار صفحه میانی روزنامه نظارت دارد و با همکارانش محبوبه قربانی و نیره ساری ویژهنامه چهارصفحهای «کاشانه» را تهیه میکند که به موضوعات سبک زندگی اختصاص دارد و پنجشنبه هر هفته منتشر میشود. ذوق گلمحمدی هم در نوشتن و تیتر زدن و هم در خوراکیهایی که همیشه دور و بر خود دارد، عالی است!
همکاران سایت «جوان آنلاین» هم در این طبقه حضور دارند. سعیده محمد زمانیها و احمدمحمدتبریزی و همچنین جوادعسگر از همکاران بخش آنلاین روزنامه جوان هستند که علاوه بر تولید مطلب، زحمت بارگذاری مطالب روزنامه روی سایت روزنامه را برعهده دارند.
مدیریت روزنامه جوان
طبقه بالای روزنامه هم اختصاص به بخش مدیریت دارد. اتاق محمدجواد اخوان مدیرعامل شرکت پیام آوران نشر روز به عنوان مدیرعامل و مدیرمسئول روزنامه، در طبقه چهارم قرار دارد. اگرچه وی از آن دست مدیرانی نیست که در اتاقش و از پشت درهای بسته مدیریت کند، هر از چند گاه میان همکاران در بخشهای مختلف روزنامه میآید و با آنها گفتگو میکند و صحبتهایشان را مستقیم از زبان خودشان میشنود. مدیر روزنامه جوان خودش هم جوان است، اما اهل رسانه و اهل قلم.
اداره یک مؤسسه مطبوعاتی در دوران کنونی دشواریهای زیادی دارد که تأمین مالی هزینههای روزنامه و پرداخت به موقع حقوق کارکنان از مهمترین آنهاست که باید گفت با مدیریت ایشان تاکنون بخیر گذشته است! مجید امینی هم مسئول دفتر مدیر روزنامه است که یکی از همکاران متواضع و با اخلاق روزنامه محسوب میشود و مسئولیت کمیته فرهنگی روزنامه هم در دست اوست و در مناسبتهای ملی و مذهبی با همکاری سایر همکاران به ویژه همکاران پشتیبانی و خدمات برنامههایی را تدارک میبینند. حسین معصومپور هم مسئولیت دبیرخانه روزنامه را بر عهده دارد و نامههای اداریمان را شماره و ثبت و ضبط میکند. امیرهوشنگ جزایری هم از قدیمیهای روزنامه است که بر چاپ روزنامه نظارت میکند تا مبادا کیفیت چاپ کاهش یابد. با تیزبینی خاصی هم که دارد، موجب اصلاح اشتباهات قبل از چاپ نهایی میشود.
حجت الاسلام علی وثوقی هم سالهاست که امام جماعت روزنامه است و نمازهای ظهر و عصر و مغرب و عشا را در محل روزنامه اقامه میکند. نزد ایشان که باشی ما همواره در شرایط جنگی هستیم، نماز را هم باید با توجه به این شرایط خواند! البته برخی مأمومین هم مشوق ایشان در تندخوانی نماز هستند و تمایل دارند نماز را قبل اذان هم شده بخوانند و تکیه کلامشان هم این است که حاج اقا تیک آف کن!
هادی حسنپور همکار پشتیبانی طبقه اول که فراتر از وظایفش، دلسوزانه و با اخلاق خوش، زحمات زیادی را متقبل میشود. محمد مولایی همکار پشتیبانی طبقه دوم و حسین نامی همکار پشتیبانی طبقه سوم هستند. همچنین حسنعلی یونسی که نه فقط همکار پشتیبانی طبقه چهارم بلکه یکجورهایی آچار فرانسه روزنامه است. هر وقت کار گره بخورد و به او مراجعه کنیم خیالمان راحت است که پیگیرانه کارمان را راه میاندازد.
محمد نامدار پیک روزنامه است که زحمت کارهای بیرون از روزنامه به عهده اوست، اما از آن دست همکاران پای کاری است که در هر بخش کاری روی زمین مانده باشد، صدایش میزنند و حضورش مؤثر است. جا داشت به ویژه از برخی همکاران سابق روزنامه هم یادی کنیم که موجودیت فعلی روزنامه حاصل تلاش آنان است، اما به دلیل محدودیتهای این گزارش از ذکر نام آنها معذوریم ولی همین جا از زحمات همه آنان تشکر و قدردانی میکنیم.
این مجموعه است که دست به دست هم میدهند تا روزانه سبد متنوعی از اخبار و اطلاعات و تحلیل در اختیار شما همراهان همیشگی قرار گیرد.
پشتیبانی، مالی، انفورماتیک توزیع و روابط عمومی
طبقه سوم روزنامه اختصاص به بخش مالی، انفورماتیک، توزیع و روابط عمومی دارد. وارد طبقه سوم که شوی سمت چپ، اتاق پر چالش روزنامه و قلب اقتصادی آن یعنی مالی قرار دارد. ابراهیم رنجبر و علی آقازاده مسئولیت حساب و کتاب حقوق و موضوعات مالی را بر عهده دارند و اواخر ماه سرشان حسابی شلوغ میشود. به خصوص اگر پرداختیها کمی دیر شود آنها باید دائم پاسخگوی مراجعات و تلفنهای داخل و خارج روزنامه باشند که انتظار دارند حق و حقوقشان به حسابشان واریز شود!
روبهروی اتاق مالی، اتاق سید امیرعلی ناقدی معاون هماهنگی روزنامه است که از مدیران اجرایی و جوان روزنامه محسوب میشود و امور پشتیبانی را هم بر عهده دارد. جا دارد یادی هم کنیم از محمود رجبی ثانی که سالهای بسیاری مدیر پشتیبانی روزنامه بود و الحق والانصاف زحمات زیادی کشید و در پایان سال گذشته بازنشسته شد.
سعید هیودی و همکار جوانشان حسن آشوری هم مسئولیت انفورماتیک روزنامه را به عهده دارند و یک جورهایی کار همه ما به آنها گیر است. اگر سیستم رایانهای کارکنان ایرادی داشته باشد- که معمولاً دارد- یا شبکه داخلی روزنامه دچار مشکل شود تلفن اتاقشان به صدا در میآید که چه نشستهاید، سریع به فریادمان برسید!
مسعود پولادوند و غلامحسین فروزنده هم همکاران روزنامه جوان در بخش طرح و برنامه و توزیع هستند تا حاصل کار روزانه بخشهای تحریریه و فنی به دست مخاطبان برسد.
مجتبی سرمدی هم مدیر روابط عمومی و از قدیمیهای روزنامه است که همراه با محمد سجادیفر در این بخش از روزنامه فعالیت دارد. ارتباط با مراکز بیرون روزنامه و مسئولیت برگزاری مراسمهای مناسبتی درون روزنامه که فراوان هم است، با آنهاست. ضمن آنکه مدیریت کانالهای اطلاعرسانی روزنامه در شبکههای اجتماعی هم در اختیار روابط عمومی است. از وظایف شیرین روابط عمومی، اهدای هدایای مناسبتی و جوایز مسابقاتی است که هرازگاهی برگزار میکنند. از این جهت معمولاً برای کارکنان روزنامه، همیشه خوش خبر هستند. مجتبی متخصص رفع و رجوع مشکلات لپتاپها و گوشیهای همراه بچههاست، بیدریغ و با روی گشاده. تقریباً ایرادی در سیستمهای شخصی بچهها نیست که از آن سر درنیاورد و کار را با سرعت سامان ندهد. بودنش غنیمت است و غیبتش ملالآور!
یاد یاران
یاد اکبر حیدرزاده همکار دوست داشتنی، بااخلاق و مهربانمان که واپسین روزهای عمرش را با وجود مبارزهای سخت با بیماری همچنان در نگهبانی روزنامه جوان گذراند گرامی میداریم. همکاری که همیشه ورودمان با لبخند و احوالپرسی گرمش همراه بود و یادش همیشه در خاطرههایمان باقی خواهد ماند. رحمت و مغفرت را برایش از خداوند مهربان مسئلت داریم.