سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: اهمال کاری، پشت گوش انداختن و تنبلی تمامی این موارد بلایی هستند که تأثیرات بسیار بد و منفیای در زندگی آدمی به جا میگذارند. گاهی بشر احساس میکند مانند یک نوزاد، تنها نیاز و دغدغهاش خوردن و خوابیدن است. حتی به دلیل تنبلی، پا بر احساس مسئولیت، اهداف و علائق خویش هم میگذارد. این قبیل آدمها ویژگیهای مشترکی دارند. مانند بررسی مداوم شبکههای اجتماعی، دیر کردن یا بدقولی و فراموشکاری. حتماً جمله «از شنبه» را به دفعات شنیدهایم یا خودمان بارها آن را بر زبان آوردهایم. هزاران شنبههایی که آمدهاند و به بطالت گذشتهاند. «شنبه»، فردای تباه شدهای است که بشر به بهانه آن، امروز خویش را تباه میسازد. کاری که میتواند امروز انجام شود، چرا به فردا موکول شود؟
در واقع انسان ممکن است برای عدم انجام مسئولیت خویش، دست به دامان مکانیسمهای دفاعی مختلفی شود که یکی از آنها دلیلتراشی نام دارد. از عادات بد بشر این است که به جای پذیرفتن اشتباهات خود، عوامل بیرونی را مقصر و مسبب شکست خویش میداند. این نکته را باید در نظر داشت که منظور از واژه تنبل، تنها همان تنبلی در قصههای کودکانهمان و حسنی هپلی و تنبل به حمام نیست! بلکه هر کسی میتواند تنبلی و اهمالکاری خاصی را در خود بیابد. اهمالکاری از نظر شدت و ضعف در بین افراد متفاوت است، اما وقتی فرد متوجه اهمالکاری خویش میشود، طبیعتاً از اکنون خود بهتر و بهتر خواهد شد. انسان موفق کسی است که خودش را با دیروز خودش مقایسه میکند نه با دیگران. انسانی که امروزش را بهتر از دیروز و فردایش را بهتر از امروز سازد، به یک رضایت درونی از خود میرسد. رضایت از خود همان احساس آرامش است. در مواقعی تنبلی و سستی افراد عللهای مختلفی را در بر میگیرد که باید در فرد مورد بررسی قرار گیرد، اما برای شناخت چند نمونه از علتهای آن میتوان به خود کمبینی، عدم آیندهنگری، لذتجویی، راحتطلبی، بینظمی و بیبرنامگی، افسردگی و احساس عدم مسئولیت در برابر دیگران اشاره کرد. گاهی اوقات پذیرش کارهای طاقتفرسا میتواند برای مدتی فرد را از تلاش و کوشش در هر زمینهای دلسرد و دلزده کند. برای مثال دانشجویی که بعد از یک سال تلاش و کوشش در رشته مورد علاقه خود قبول نمیشود، احساس خستگی و ناامیدی زیادی به وی وارد میشود و همین احساس، آرامش را از او گرفته و تلاش و کوشش را از او سلب میکند. با این تفاوت که اگر عمیق به مسئله بنگرد، شاید متوجه این شود که تلاش موردنظر، متناسب یا اصولی برای رشته دلخواهش نبوده است. ختم کلام اینکه در زندگی روزمره، به کار بردن یک سری کلمات ساده کار دست انسان و زندگیاش داده است. جملههایی که در آنها از کلماتی مثل حتماً، قطعاً، اصلاً، هرگز، همیشه و هیچ وقت استفاده شده است، به طبع جملات مؤثری نخواهند بود. چون احساسی از گناه تولید میکنند و در نتیجه شرایطی فراهم میکنند که شما از انجام آن خودداری میکنید. فراموش نکنیم تنبلی پیشه کردن، زمینه سقوط حتمی هر آدمیزادی است.