بهار به طور سنتی پرفروشترین فصل سینما است، با این حال در بهار امسال فروش تا حدی پایین آمده که گویا گیشه سینماها را خشکسالی فرا گرفته است.
سینمای ایران هر ساله با افزایش مداوم قیمت بلیت، یک عیب بزرگ را در خود میپوشاند و آن تأثیر منفی کاهش مخاطبان است. آمارهای دولتی از میزان فروش سینماها معمولاً بر مبلغ ریالی فروش تأکید میکند و کمتر بر میزان تعداد بلیتهای فروش رفته که نمایانگر استقبال مردم از فیلمها است، تکیه دارد. امسال هم بلیتهای ۴۵هزار تومانی باعث شد در بهار ۱۴۰۱، درآمد سینماها به رقم ۱۲۹ میلیارد تومان برسد. در مقایسه با بازار کوچک سینمای ایران رقم فروش بهار میتواند نسبت به سالهای قبل نشانگر رشد درآمد باشد، اما کافی است میزان مخاطب فیلمها در بهار سالهای قبل با امسال مقایسه کنیم تا به روند بیمیلی مردم به سینما پی ببریم. میزان فروش سینما در سه ماهه نخست سال ۱۳۹۸ با توجه به افزایش قیمت بلیت نسبت به مدت مشابه آن در سال ۱۳۹۷، ۳۵ درصد افزایش داشت؛ یعنی سینماها از فروش۸۴ میلیارد و ۷۵۳ میلیونی با حدود ۹میلیون و ۸۱۷ هزار مخاطب در سال ۱۳۹۷ به فروشی معادل ۱۱۴ میلیارد و ۱۶۲ میلیون با ۹ میلیون و ۸۴۶ هزار تماشاگر رسیدهبودند، اما امسال در فصل بهار چیزی کمتر از ۴ میلیون نفر به سینماها رفتند و افت ۶۱ درصدی را نشان میدهد؛ یعنی از هر ۱۰۰ نفری که در بهار سال ۹۸ برای تماشای فیلم به سینماها رفتند، ۶۱ نفر در بهار امسال ترجیح دادند که دیگر به سینما نروند!
در بهار ۱۴۰۱ سینما چگونه بود؟!
در سینمای ایران چند فصل اکران نسبت به دیگر دورههای اکران سینماها دارای اقبال بیشتری هستند. اکران نوروزی و اکران عید فطر، از جمله زمانهای رونق سینما به شمار میروند. با این حال امسال به دلیل نزدیکی این دو زمان اکران، عملاً فرصت رونق مجدد اکران گرفته شد. بر اساس آمار در سه ماه نخست سال، ۱۰ فیلم اجتماعی، شش کمدی، سه فیلم کودک و نوجوان و یک فیلم دفاع مقدس روی پرده رفت.
برخیها از جمله خبرگزاری دولتی ایرنا، پررنگشدن سهم فیلمهای درام اجتماعی در اکران نوروز و عید فطر را (معمولاً فیلمهای کمدی بیشتر فروش دارند) از عوامل قهر مردم با سینما عنوان میکنند. ایرنا با اشاره به ترکیب فیلمهای اکرانشده در نوروز مینویسد: «این ترکیب خود نشاندهنده انتخاب های غیرتخصصی برای سه ماه خوب اکران است. در این فصل، اکران نوروز، اکران عیدفطر و اکران بعد از تعطیلات نیمه خرداد، فرصتهای مناسبی برای نمایش فیلمهای کمدی بود، اما در کمال تعجب، طی سه ماه، تنها شش فیلم کمدی نمایش داده شد تا گیشه سینماها از آن رونق اصیل چنین فصلی عقب بماند. ضمن آنکه نیمی از این کمدیها، صلاحیت نمایش در اکران طلایی بهار را نداشتند و میشد با انتخاب آثار کمدی شایستهتر، گیشه بهاری سینماها را با رونق بیشتری مواجه کرد.»
اگر چه ترکیببندی غلط میتواند از عوامل کاهش میزان رغبت مردم به سینما رفتن باشد، ولی در عمل افزایش چشمگیر قیمت بلیت سینماها در شرایطی که مردم از نظر اقتصادی تحت فشار هستند، میتواند از جمله عوامل اصلی دور شدن جامعه از تفریح سینمارفتن باشد. در کنار آن با کاهش میزان همهگیری کرونا و بازگشت نسبی شرایط به پیش از دوره همهگیری کرونا انتظار میرفت که امسال رونق به گیشه باز گردد، ولی تغییر ذائقه مردم و تمایل به دنبال کردن آثار شبکه نمایش خانگی هم میتواند از جمله عوامل دخیل بر سقوط میزان استقبال از سینماها باشد. در نهایت موضوع که کمتر در میان آمارهای کمی فروش به آن اشاره میرشود، کیفیت آثار سینمایی است. تکیه بیش از حد به کمدیهای سطحی و درآمدهای اجتماعی سیاه و غمبار، سینماروها را با یک دوگانه مواجه کردهاست یا باید به هر شوخی جلفی بخندند یا باید به مصیبتهایی که فیلمساز در قالب یک درام تلخ برای مخاطب تعریف میکند، گریه کنند.
با توجه به نزدیکشدن به ایام محرم و صفر، پیشبینی میشود که سینما در تابستان نیز از نظر میزان مخاطب، شرایط خوبی را پشت سر نگذارد.