گرافیک هنری است که از تلفیق چند هنر ایجاد میشود و هم جنبههای هنر مدرن را در خود دارد و هم از سنتهای هنری وام میگیرد، چه شد شما وارد عرصه گرافیک و طراحی شدید؟
حقیقتاً عاملی که باعث ورودم به این هنر شد نیاز بود، البته نیاز تنها مادی نیست، من نیاز و عشق شدید به این کار هنری داشتم. در دوران دبیرستان برای مسجد محله نشریه زدم و از همان زمان نیاز به طراحی، تصویرسازی و خوشنویسی در من ایجاد شد. اولین بار کار را با تایپ دستی المپیا انجام میدادم، آن زمان چنین شیوهای رواج داشت، بعد از آن زرنگار و کمکم نرمافزارهای جدیدتری وارد کار شد تا به امروز به خاطر نیازی که به یادگیری داشتم، کارم را وسعت دادم. همان نیاز به من کمک کرد تا برای تأمین آن تلاش کنم و کارم را بهبود ببخشم، به نظرم نیاز فقط اقتصادی نیست، هر چند آن هم مهم است، اما نیاز در ابعاد دیگر به خصوص نیاز به دانستن و آموزش برای یک هنرمند بسیار اهمیت دارد والا دچار رکود و حذف در کارش میشود.
چرا هنرمندان تجربی به نسبت تواناتر از هنرمندان آکادمیک هستند؟
این هم برمیگردد به همان اصلی که ابتدا عرض کردم، یعنی موضوع نیاز. به نظر من اغلب افرادی که در رشته آکادمیک هنری هستند، هیچ نیازی به کار کردن ندارند و تنها مدرک برایشان مهم است، در حالی که هنرمند تجربی خود را نیازمند به آموزش میداند تا یاد بگیرد و بتواند کار کند و نبود مدرک دانشگاهی را جبران کند. این اتفاق برای خیلیها رخ داده و همین باعث رشد آنها میشود؛ کاری که گاهی از یک مسجد یا روزنامه دیواری شروع میشود، بنابراین تعداد گرافیستهای تجربی خیلی بیشتر از گرافیستهای آکادمیک است و موفقتر هم هستند. کنکور یک فضای رقابتی ناخواسته است که اغلب افراد در رشتهای که نمیخواهند پذیرفته میشوند نه از روی میل و علاقه، لذا به نوعی ورود به این هنر برای بعضیها ناخواسته است. از سوی دیگر در دانشگاه بیشتر مطالب نظری آموزش داده میشود و فردی که مدرک میگیرد، اعتمادبهنفس کاذب از مدرک خود پیدا میکند، وقتی هم که فارغالتحصیل میشود، خود را بینیاز از آموزش میداند، چون معتقد است مدرک دارد، در حالی که یک هنرجوی تجربی همیشه نیاز به یادگیری و بهروزبودن دارد تا عقب نماند.
آیا در این رابطه هنرمند تجربی با دانشگاه همکاری دارد؟
سعی شده است این تعامل دوطرفه صورت بگیرد، یعنی هنرمند تجربی و دانشگاهی باهم باشند، ولی دانشگاه فضای خودش را دارد. فضای دانشگاهی مهندسی و آکادمیک در آموزش است که به راحتی قابل اصلاح نیست، با وجود این تلاش میکنیم این ارتباط تقویت پیدا کند.
پیشنهاد شما در این ارتباط چیست؟
بچههای دانشگاه در جمعهای ما شرکت میکنند و در کنار درسهای آکادمیک خود اینجا هم آموزش میبینند. ما تلاش میکنیم در بیرون از محیط دانشگاهی یک فضای خوب و دوستانهای برای هر دو گروه در آموزش ایجاد کنیم تا بر تجربه و توان آنها افزوده شود.
از مشکلات فعالان هنری عرصه انقلابی این است که بازار کار ندارند، این مشکل را چگونه حل کردید؟
خوشبختانه فضا به نسبت قبل خیلی بهتر شده است و مراکز انقلابی و هیئتها به این باور رسیدهاند که باید هزینه کنند و همین بستر کار هنرمندان انقلابی را بازتر کرده است و امروز کمتر درددل و گلایه هنرمندان گرافیست را میشنویم که از ما کار رایگان میخواهند و حمایت نمیشویم... البته گرافیستها به نسبت سایر هنرمندان مستقلتر هستند، چون هزینههای آنها زیاد بالا نیست که حتماً نیاز به حامی مالی داشته باشند و الا متضرر میشوند.
به نظر میرسد هنرمند گرافیست برای موفقیت در کار باید روابط عمومی خوبی هم داشته باشد.
باید یاد بگیرند تا از هنر خود درآمدزایی کنند، ما همین را هم آموزش میدهیم تا هنرمند ماهیگیری بیاموزد و محتاج نباشد، البته قبول دارم خیلی از مدیومها برای رسیدن به خروجی و تولید محصول زمان زیادی را مصرف میکنند و گاهی کار برای هنرمند بسیار سنگین و طولانی است و نمیتواند به تنهایی وارد شود و نیاز به حمایت دارد، اما گرافیک زبان سریعالانتقال در خروجی اثر تولیدی است و هنرمند باید توان اشاعه هنرش را داشته باشد. نباید و نمیتوان فقط او را حمایت کرد و آنها را وابسته بار آورد. به نظرم این شیوه صرف کمک به هنرمند ظلم به او است، باید به او راه و روش درآمدزایی یاد داد تا پیش برود و رشد کند.
کدام استانها در این حوزه موفقتر هستند؟
به واسطه شبکه نهضت پوسترهای انقلاب اتفاقات خیلی خوبی در استانهای مختلف کشور رخ داده که جای امیدواری است. مثلاً در شیراز گروه بیت، در یزد گروه ترنج، در قزوین گروه شهید حاج احمدی، در ساری گروه حراء، در تبربز گروه طلوع، در اصفهان گروه آیه، در هرمزگان گروه آفتاب و در سیستانوبلوچستان گروه جم شکل گرفته است و انشاءالله در سایر استانها هم به زودی شاهد تشکیل چنین گروههای انقلابی هنری خواهیم بود که به همافزایی و رشد کار کمک میکند. مثلاً در اهواز گروه خاکنگار کارهای بزرگ و خوبی حتی برای کشورهای همسایه انجام میدهد، در حالی که قبلاً اینگونه نبود و تمرکز و تجمع کار فقط در تهران بود، اما در این چند سال شاهد گستردگی و پراکندگی خوبی در سایر استانها هستیم که تمرکز در تهران را از بین برده و این جای امیدواری است.
فضای مجازی هم در این روند تأثیر داشته است؟
بله، قطعاً فضای مجازی بستر شتابدهنده و تسهیلکننده خیلی خوبی بوده که به این روند کاری سرعت زیادی داده است.
بنیان شبکهسازی را چه کسی را ایجاد کرد؟
استاد محمدرضا میری از بنیانگذاران مشهوری بود که بسیار در تثبیت و گسترش کار تأثیر داشت و به ما هم کمک زیادی کرد.
الان مجموعه در چه شرایطی است؟
گسترده شده است و در تمام کشور شبکههای هنری زیادی ایجاد شده و زیر نظر استاد نجابتی فعالیت میکنند.
به نظر شما شاخصترین طراح در کشور چه کسی است؟
من علقه شخصی و حرفهای زیادی برای استاد نجابتی قائل هستم و همیشه سعی کردهام از ایشان یاد بگیرم، چون هنرمند و گرافیست توانایی است که علاوه بر گرافیک در حوزه خوشنویسی هم کار میکند و در نشانه نوشتاری بسیار عالی است. در زمینههای نظری و آموزش و پوستر هم انصافاً خیلی حرف برای گفتن دارد.
یکی از کارهای جالبی که اخیراً هم باب شده دیوارنگاری میدان ولیعصر تهران است؛ تصاویری گویا با برد ملی و حتی بینالمللی، نظر شما چیست؟
بله، این شیوه کار را بچههای ما هم در نهضت پوسترهای انقلاب کار کردهاند و هر بار یکی از هنرمندان غیرتهرانی در این حوزه ورود دارد. از بچههای اصفهان، اهواز، مشهد هستند و همین نشاندهنده تمرکززدایی از تهران است که برای کل کشور جریان دارد.
چرا دیوارنگاره اصفهان جای مناسبی ندارد؟
در اصفهان دیوارنگاره پازلی در مقایسه با میدان ولیعصر تهران کار خوبی است که سعی دارد زشتیهای برج جهاننما را بگیرد؛ ساختمانی که مدیرش اصلاً به اصفهان و فضای تاریخی آن توجهی نکرده بود، اصفهانیها به حلال و حرام خیلی توجه دارند، زمین این برج را قبلاً به نام فضای سبز به اجبار از صاحبان آن خریده بودند، ولی به جای فضای سبز، یک پاساژ بزرگ ساختند که معماری خیلی مدرن و ناهمگونی با محیط تاریخی و سنتی آنجا دارد، برای همین با وجود صرف هزینه بالا امروز از پاساژهای ساکت و کمرونق است و با اقبال عمومی مردم و کاسبان مواجه نشده است. دیوارنگاره اصفهان جلوی این ساختمان قرار گرفته تا دیوار این پاساژ ناهمگون را بپوشاند و به نوعی از سر اجبار در این مکان است، والا نباید دیوارنگاره در هر جایی باشد و جایگاه و مکان دیوارنگاره خیلی مهم است. در واقع جانمایی دیوارنگاره خیلی اهمیت دارد.
وضعیت دیوارنگاری در سایر شهرها چگونه است؟
خوشبختانه شهرهای دیگر هم به این سمت و سو میروند تا دیوارنگاری اصلی با ابعاد خیلی بزرگ در شهرشان داشته باشند، قبلاً این دغدغه و مشکل وجود داشت که چطور دیوارنگاره را پر کنند و سوژه داشته باشند، اما امروز مشکلی برای تغذیه کار ندارند و قطعاً تولیدات زیادی برای دیوارنگاره داریم.
کدام طرح خودتان را بیشتر دوست دارید؟
من خیلی از کارهایم را دوست دارم، اما همیشه نسبت به کارهای آخرم حس و حال بهتری دارم، چون یک مدت با آن زندگی میکنم.