سرویس جامعه جوان آنلاین: جلسه دوم دادگاه متهمان ارزی «طرح و نقشه پناهی» با افشاگریهای جالب معتاد کارتنخوابی که قبلاً مدیرعامل و اکنون پاک شده است، حال و هوای دیگری داشت. زرنانی (متهمی که همه سرنخها به او ختم میشود) با قرائت انشا دفاعیاتش از زیر بار هر اتهامی شانه خالی میکرد، اما آقا نادر خطاب به وی گفت: «اگر درست را هم مثل همین انشات خوانده بودی تا حالا یه کارهای شده بودی»! که این اظهارات و سایر گفتههای دادگاه روزگذشته مدام با خنده حضار مواجه میشد.
پرونده متهمان ارزی «طرح و نقشه پناهی» پنج متهم دارد که اتهام مشترک همه آنها مشارکت در اخلال در نظام اقتصادی به صورت عمده و فروش ارز در بازار آزاد به میزان ۹میلیون و ۶۰۰ هزار دلار به صورت غیرقانونی و کسب منفعت به میزان ۹۶ میلیارد تومان است.
به گزارش «جوان»، در ابتدای جلسه قاضی صلواتی از اخوتفرد خواست تا در جایگاه قرار بگیرد و از وی پرسید: در این شرکت چقدر ارز فروختید؟
متهم پاسخ داد: هیچ ارزی ندیدم، من برای خرید دانهسویا ۵۳۷ میلیون تومان پول دادم.
قاضی صلواتی گفت: چرا میخواهی خود را از شرکت جدا بدانی؟ شما مدیر بازرگانی بودهاید، حسب گزارش وزارت اطلاعات شرکت شما چهار حواله ارزی گرفته است.
اخوتفرد هم گفت: من اصلاً ثبت سفارش بلد نیستم انجام دهم و به هیچ عنوان نمیتوانم فاکتور بنویسم. دستغیب (مدیرعامل شرکتی در شیراز که مقداری از ارزهای طرح و نقشه پناهی را خریده بود) گفته که یک میلیون یورو را من حواله میکردم، بگویید که این پول به کدام حساب واریز میشد؟ اگر خودم بلد بودم که ثبت سفارش انجام دهم، چرا باید ١٠ نفر را دور خودم جمع میکردم. گفته شده که من فراری بودم، اما پرینت تلفن زندان را بگیرید. جنتمکان از زندان اوین با من تماس گرفت و گفت جلب تو هم صادر شده است، اگر من میخواستم فرار کنم باید من را در بیابان پیدا میکردید نه در خانه خودم. حتی زرنانی به من گفت، چون من را لو دادهای پدرت را در میآورم.
از هتل اوین تا زندان اوین
در ادامه دادگاه نماینده دادستان با اجازه رئیس دادگاه به جایگاه آمد و خطاب به متهم گفت: اظهارات شما موقع دستگیری موجود است، شما گفتید موقع دستگیری با شرکت طرح و نقشه پناهی داد و ستد داشتید و برای ارز دولتی پول پرداخت کردهاید.
اخوتفرد پاسخ داد: من را ساعت ۷:۳۰ صبح در خانه خودم دستبند زدند و به آگاهی بردند، ذهن من مخدوش بود.
متهم ردیف اول دروغ میگوید
محمد اعلایی مجدداً پرسید: شما در هتل اوین با جنتمکان، دستغیب و اشرفی جلسه گذاشتید و چک ۹۰۰میلیون تومانی را دستغیب به جنتمکان داده که به آن دلیل بدهکاری بوده و او چک را به حساب شخصی خودش واریز کرده است.
متهم گفت: پولی که من میگیرم چه در جیب راستم بگذارم و چه در جیب چپ چه فرقی میکند.
نماینده دادستان اظهار کرد: همین طرز تفکر است که باعث شده این فسادها به وجود بیاید، شما در بانک سامان به عنوان مدیر بازرگانی حضور داشتید.
متهم ادامه داد: من آدم سرمایهگذاری نیستم که رئیس بانک بخواهد با من صحبت کند.
قاضی صلواتی تصریح کرد: یعنی جنتمکان دروغ میگوید؟!
متهم اخوتفرد گفت: وا... که دروغ میگوید. (جنتمکان که کنار جایگاه نشسته بود، سرش را به نشانه تأسف تکان میداد.)
نماینده دادستان گفت: اظهارات شما بر اساس گزارش وزارت اطلاعات موجود است. ارز گرفتهاید و پس ندادهاید. چرا مهر شرکتهای مختلف در خانهتان پیدا شد؟ هر چه را که من میگویم با خط خودتان موجود است. شما به دستغیب گفتید که همه کاره شرکت هستید.
متهم تصریح کرد: من اگر میخواستم خرید ارز کنم باید یک حساب خارجی داشته باشم، اما من هیچ حسابی ندارم و با هر شرکتی هم که کار میکردم، مهرش را هم به عنوان بخشی از ضمانت میگرفتم.
در ادامه دادگاه، دستغیب هم به دستور رئیس دادگاه به عنوان مطلع احضار شد و تأیید کرد که شرکت طرح و نقشه پناهی ارز فروشی میکرده و علی زرنانی در هتل اوین با وی در این باره ملاقات داشته، اما بقیه متهمان نبودند.
قاضی صلواتی سپس از علی زرنانی که همه سرنخها به او میرسید، خواست که به جایگاه بیاید و از خود دفاع کند.
شرکت بیدر و پیکر
رزنانی هم دفاعیات خود را از روی برگه قرائت کرد و با بیان اینکه من در این شرکت هیچ کاره بودهام، گفت: من فقط چهار ماه با جنت مکان آشنا بودم. از سایر متهمان هم چک داشتم که جنت مکان با قسم و قول نمیگذاشت به اجرا بگذارم. متهمان دیگر پرونده به دلیل خصومت با من با دسیسه و تبانی علیه بنده صحبت میکنند و میگویند، من نقش داشتم. من نه تنها هیچ نقشی در شرکت نداشتم بلکه هیچ نفعی هم از آنها نبردهام.
قاضی صلواتی هم با بیان اینکه عجب شرکت بیدر و پیکری داشتید، افزود: واقعاً باعث تأسف است که پول بیتالمال را به چنین شرکتهایی میدهند. حقیقت را بگو اینجا خط پایان کلاهبرداری است.
زرنانی هم ادامه داد: سه ماه پیش از دستگیریام، انجمن کارفرمایان و کارگران را تأسیس کردم و، چون به گفته وزارت رفاه مکانی مستقل لازم داشت، مکانی را در جردن ساعتی اجاره کردم. نوروززاده (مدیرعامل سابق) هم کارمند اشرفی بود و من او را از گوشه خیابان نیاوردم.
وی سپس از وکیلش برگههایی را در تأیید سخنانش گرفت و روی میز رئیس دادگاه گذاشت، ولی قاضی صلواتی گفت: این هم بخشی از کلاهبرداریهایت است.
در پایان دادگاه قاضی صلواتی گفت: آقا نادر (نوروززاده) اکنون اعتیاد را ترک کرده و به عنوان شاهد به جایگاه میآید تا صحبت کند.
نوروز زاده هم به جایگاه آمد و گفت: زرنانی من را از گوشه خیابان آورد و هرکاری میخواست میکرد. مدیرعامل کرد، هیئت مدیره کرد (خنده قضات و حضار) از من ۵۰ تا کاغذ با امضا گرفت و هیچ وقت هم پس نداد. با بقیه مشکل داشت و هی با اشرفی موش و گربه بازی میکرد. (خنده حضار)
در این زمان جنت مکان شروع کرد به گفتن اینکه زرنانی حق من را هم نمیداد که آقا نادر خطاب به او گفت: تو هیچی نگو من خودم دارم میگم. (خنده قضات و حضار)
سپس قاضی صلواتی از آقا نادر حال همسرش که سرطان را داشت پرسید و گفت: چقدر حقوق میگرفتی از زرنانی؟
آقا نادر هم پاسخ داد: معتاد بودم و وضعم توپ بود. حقوقم عالی بود! هفتهای ۵۰ هزار تومان میگرفتم. (خنده حضار)
در این هنگام قاضی صلواتی با اعلام ختم دادرسی به پرونده اظهار کرد: اگر هر یک از متهمان قبل از صدور رأی اصل ارز یا معادل ریالی آن را به صندوق امانات دادگاه واریز کنند، در حکمشان تخفیف لحاظ خواهد شد.