جوان آنلاین: جواد عزتی پس از سالها حضور در سینما در کسوت بازیگر و تبدیلشدن به یک ستاره محبوب در میان هواداران هنر هفتم، در نخستین اثر بلند سینمایی خود به سراغ ژانر کمدی و سنتها و الگوهای امتحان پسداده مسیرحرفهای خود در طنز رفته که حاصل آن اثری قابلقبول وتر و تمیز در گام نخست فیلمسازی است.
تماشاگران سینما، عزتی را با کمدی شناختند و نقش «بابا اتی» در سریال «قهوه تلخ» همچنان به عنوان یکی از شناختهشدهترین و ماندگاترین آثار جواد عزتی در تلویزیون و سینمای ایران محسوب میشود، اما انتخاب مسیرهای امتحان پسداده و بازگشت به مسیر کمدی مسئله مهم دیگری است که عزتی با تیزهوشی آن را انتخاب و اجرا کردهاست. ناگفته نماند جواد عزتی نیز همانند شمار زیادی از بازیگران طنز ایرانی به جهت جدی گرفتهنشدن فیلمهای کمدی به سراغ آثار جدی رفت، چنانکه بیشتر پروژههای سینمایی وی در سالهای اخیر در ژانر غیرکمدی بودهاست، از همینرو، تمساح خونی را باید به نوعی بازگشت به خویشتن نیز به شمار آورد.
علاوه بر حضور دوباره عزتی در ژانر کمدی، آنچه در تمساح خونی جلب توجه میکند، استفاده از الگوهای امتحان پس داده در طنز است که عزتی در آنها موفق بوده و حالا برای بازسازی و تکرار آن به صرافت افتادهاست. در تمساح خونی شاهد بازگشت زوج بامزه سریال «دردسرهای عظیم» و «سه دونگ سه دونگ» یعنی جواد عزتی و «عباس جمشیدی» هستیم، در سوی مقابل، عاشقانه عزتی و «الناز حبیبی» نیز در این فیلم تکرار شده تا زوج کمیک عزتی در تمساح خونی همانند سریالهای تلویزیونی دهه نودی، عباس جمشیدی و زوج رمانتیک او الناز حبیبی باشد. به همین دلیل تمساح خونی با وجود تمام خلاقیتها و نوآوریها میتواند در وهله نخست یادآور سریال دردسرهای عظیم اثر «برزو نیکنژاد» در سال ۱۳۹۳ باشد که الگوی اصلی جواد عزتی برای تشکیل ساختار کمدی و عاطفی فیلمش بودهاست.
موفقیت زوج جمشیدی و عزتی حاصل سالها همکاری این دو نفر از هم و بدهبستانهای آنها در بازیگری بودهاست؛ جمشیدی در سال ۱۳۷۹ تئاتر خود را با کارگردانی جواد عزتی در نمایش «چنان دل کندم از دنیا» شروع کرد و پس از آن در سریال «سه دونگ سه دونگ» از «شاهد احمدلو» با یکدیگر همبازی شدند. این در خصوص حضور «سعید آقاخانی» از دیگر بازیگران تمساح خونی نیز اتفاق افتاده است و عزتی و آقاخانی تا پیش از این فیلم، در چهار پروژه نمایشی دیگر از فیلم جدی «پیلوت» ساخته «ابراهیم ابراهیمیان» تا «چهار دیواری» از «سیروس مقدم» و «کمربندها را ببندیم» از «مهدی مظلومی» با هم همکاری داشتند. این شناخت و همکاری سالیان دراز بدون شک یکی از دلایل موفقیت فیلم اول جواد عزتی بوده، به نحوی که تمساح خونی با وجود قرار گرفتن در میان فیلم اولیهای امسال، از نظر سبقه و کسوت کارگردانی و حضور عوامل در سینما به هیچوجه فیلم اولی محسوب نمیشود.
جواد عزتی در تمساح خونی بر خلاف برخی فیلمسازان نوظهور این سالهای سینمای ایران، فیلم خود را فدای تکنیک و تکنولوژیهای صوتی و بصری نکرده و بالعکس، این تمهیدات نوین دنیای جدید سینما را در خدمت فیلم خود گرفته و از تعریفکردن داستان به فرم کلاسیک خود ابایی نداشته و از سمت دیگر، در پرداخت شخصیتها نیز تا جای امکان کمکاری نداشته است.
قصه فیلم، قصه چندان جدید و تازهای نیست و جواد عزتی سعی کرده در نحوه پرداخت داستانی و پرورش شخصیتها، خلاقیت و نوآوری خود را بروز دهد. اینکه دو جوان سرخورده به بهانه رسیدن به آرزوهای سرکوبشده خود و عشق نافرجامشان دست به قمار یا دزدی میزنند، داستان دو خطی تکراری است که عزتی با خلاقیتهای خود جذاب و دیدنیاش کردهاست. صحنهبازی با حضور شمار زیادی از بازیگران از «کامبیز دیرباز» و «مهران غفوریان» تا «مهدی حسیننیا»، «هومن حاجی عبداللهی» و «کیومرث مرادی» از درخشانترین بخشهای فیلم است که سعی شده با الگوهای سینمای روز دنیا از دکور و فیلمبرداری تا مونتاژ و موسیقی به روز و جذاب جلوه نماید.
اصالت سینما در کار اول جواد عزتی به شدت به چشم میآید، اصالتی که از اهمیت به قصه و شخصیتپردازی به دست آمده تا توجه به نوآوریهای بصری و زیباییشناسی هنری نیز تداوم پیدا کردهاست تا علاوه بر اصالت، عشق به سینما نیز تبلور چشمگیری در فیلم اول عزتی و موفقیت آن در جشنواره فیلم فجر داشتهباشد. علاوه بر حضور درجشنواره، به نظر میرسد در اکران سال آینده نیز، تمساح خونی از گزینههای اول اکران نوروز و جزو پرفروشترین فیلمهای سال ۱۴۰۳ سینمای ایران باشد. حضور خود جواد عزتی در کنار فضای خلاقانه فیلم و همچنین ژانر کمدی و اکشن، همه و همه از جمله شاخصههایی هستند که احتمال پرفروششدن و پرمخاطبشدن تمساح خونی را به شرط زمان خوب اکران و تبلیغات مناسب میدهد.
فیلم یک کمدی رمانتیک یا یک کمدی اکشن است که با وجود نمره قبولی به عنوان کار اول جواد عزتی، دچار ضعفهایی نیز هست؛ صحنههای اکشن فیلم با اینکه از بسیاری از فیلمهای سینمای ایران با کیفیتتر از آب درآمده، اما به نظر میرسد قابل جرح و تعدیل است، گویی فیلمساز آنقدر جذب گروه بدلکاری با تجربه و کاربلد خود شده که فراموش کرده، حجم این صحنهها در کلیت فیلم اضافی و زائد است.
مشکل دیگر فیلم جواد عزتی پایانبندی فیلم است؛ فیلم در حالی در فینال خود به بازیبودن اتفاقات و رخدادهای خود اشاره میکند که هیچ اثری از بازی خوردن کاراکترها و به تناوب آن شوکه شدن تماشاگر وجود ندارد، به عبارتی روشنتر، پایانبندی فیلم با وجود اتفاقی که در فیلمنامه افتاده، باید تکاندهنده و شوکهکننده باشد، حال آنکه در اجرا، شاهد پایانی عادی و معمولی هستیم به گونهای که نهتنها از افشاگریها و بازیخوردنها جا نمیخوریم، بلکه بسیاری از لحظات جذاب و پرکشش ابتدایی فیلم نیز با پایانبندی ناقص و معمولی فیلم از دست رفته به نظر میرسد. بیراه نیست اگر پیشنهاد کنیم جواد عزتی برای نسخه عمومی و اکران فیلم، دستی به یک سوم پایانی فیلم و به خصوص فینال آن بزند، چراکه بیشک، یکی از عوامل مهم رضایت تماشاگر از فیلم و به طور کلی خوب بودن یک فیلم سینمایی، پایانبندی موفق و جذاب آن است.