زضا دهبالایی
این چالش در کشورهای دنیا دارای تبعات منفی یکسانی نبوده و برخی از کشورهای توانمند، موفقیت بالایی را در کنترل و کاهش صدمات آن بعمل آورده که از نمونههای شاخص آن میتوان به کشورهای ژاپن و کره جنوبی اشاره کرد. در ایران نیز با شروع همهگیری این ویروس که در همان ابتدا شاهد سهل انگاری دولت در زمینه قرنطینه کامل کشور و بخصوص مرزهای هوایی و زمینی بودیم، و فراگیری این ویروس در استانهای کشور یک به یک توسعه پیدا کرد بطوری که امروزه نه تنها تمامی شهرها و نقاط کشور درگیر این بیماری ویروسی هستند، بلکه شاهد جولان انواع جهش یافته ویروس که از نقاط مختلف دنیا وارد کشور شده میباشیم. همزمان با تدوین پروتکلهای بهداشتی مواجهه با این بیماری، در شش ماهه دوم سال ۱۳۹۹ شاهد فروکش نمودن نسبی کرونا در سراسر کشور و موفقیت نسبی وزارت بهداشت در کنترل آن بودیم، بطوری که ارقام مرگ و و میر به حدود میانگین ۶۰-۷۰ نفر رسیده بود، که در ابتدای سال ۱۴۰۰، با عدم ملاحظهکاری و بیبرنامه بودن فاز قرنطینه شهرها، شاهد اوج بیماری و ورود به پیکهای سوم و چهارم هستیم. این موضوع در کنار ضعف دولت در رایزنی با کشورهای تولید کننده واکسن نظیر کشور روسیه به منظور تهیه و یا تولید مشترک واکسن از یک سو و از سویی ضعف در برنامه ضربتی به منظور تولید واکسن سبب شده تا شاهد افزایش آمار تلفات روزانه و آمار مبتلایان باشیم که با نگاهی به ظرفیت اندک سیستم بهداشت و درمان کشور و پرسنل و تجهیزات موجود، میتوان ایجاد فاجعه انسانی را در آینده نزدیک پیشبینی کرد.
بیتوجهی دولت و کارگزاران به برنامههای قرنطینه منظم و سفت و سخت از یک سو و از سویی موازیکاری دستگاهها بخصوص وزارت بهداشت با ستاد مبارزه با کرونا و نیز ضعف در زمینه ایجاد کانالهای رایزنی به منظور تهیه واکسن از نقاط کور دولت کنونی است که نیاز به عزم همگانی در زمینه مواجهه با بحران کرونا را بیش از پیش احساس میکند.