جوان آنلاین:نوروز این سفینه انتقال فرهنگی متعالی و تجلیگاه جوشش و خیزش و رویش رستاخیزی، مبین توجه انسان به رسالت مخلوقیتش و سلوک او در تعامل با هستی است که به شکوفههای باور به خلقت مزین است و جوهره ایرانی و اسلامی را درلایههای وجودی خود به نمایش میگذارد.
نوروز این تجلی مرز نورد که به ردای فاخر مهروزری، میهمان دیگر ملل گردیده و در سفینه زمان به شهروندی پر افتخار میان آنها ممتاز شده، به مثابه میراث مشترک بخشی از جهان در غلاف پاسداشتی فراخنا بر مدار استمرار در جهان فرهنگی جای گرفته است. فرهنگ نوروز توانسته است در آفرینش وفاق و همگرایی بشری، در ریل انتقال بین نسلی، جای مستحکم نماید و در پاسخ به نیاز تقسیم و تنظیم زمان در زندگی انسان و تکرار شیرین آن بر پردهای رنگین به نام تقویم، جایگاهی ممتاز، آغازگر، امیدبخش و صلح آور را به خود اختصاص دهد. جلوهها و نمودهای برپاداری نوروز در برگهای تقویم شمسی از برپایی میراثی فراتر از یک جشن حکایت دارد که طلیعه آن از نیمههای زمستان آغاز و بدرقه آن تا نیمههای بهار به طول میانجامد و در جغرافیای بسیط ایران فرهنگی بزرگ و تنیدگیاش از دوردستهای تاریخ با آیینهای مهر و میترا در سایه عبوری آگاهانه به ظهور و بروز در ادیان و مذاهب یکتاپرستی میرسد و در مسیر حضور سیالش بسان موجودی زنده و در تعامل با هستی هوشمند، نزد محیط و مخاطب رنگ و رخسار تازه میکند و ضمن پیوند با دیگر ارزشهای فرهنگی برپای دارندگانش ریشههای هویتی و چیستی و چراییاش را در پاسخ به نیاز انسان بر موج زمان، از نسلی به نسلی دیگر منتقل میکند و به بالندگی اندیشه و باورمندیهای بلوغ یافتهاش در عرصه فرهنگ، از میراث گرانسنگ نبوی توشه میگیرد و اینچنین در هزاره سوم زیست انسان در جهان پرچم صلح برافراشته میدارد و در سپهر فرهنگهای والا و متعالی جاودان منور میتابد.
این کهنسال جشن ایرانی که به غنای جوهری و شکوه و تلون صوری به چراغ آیینهای پیشا و پسا نوروزی، در زمره میراث بشری بر تارک جهان، چون ستارهای درخشان است، ما را قادر میسازد تا عمق خرد و دانایی را در نور و آیینه برجای مانده از نیاکانمان توأمان ببینیم و شگفتیهای آن را به زبان و ادبیات صلح نقل کنیم و در جهان بدان ببالیم و آن را به اشترک بگذاریم، زیرا که نوروز از ماست و ما از تکرار بیگزند نوروزیم که رستاخیز طبیعت را، چون نشانهای از عالم قدسی و وعده رسول میدانیم و مؤمن به رستاخیز عالمیم و معاد را در دل و در سر زنده داریم.
هفت سین، سماطی مملو از معنا و پندارههای کهن
هفت سین به عنوان یکی از نمادهای شاخص نوروز، سماطی ملون و مملو از معنا و پندارههای کهن است. هفت سین، سنتی گرامی در نوروز و سال نوی ایرانی است که دارای اهمیت فرهنگی عمیق در میان ما ایرانیان است و ما آن را فرخنده و میمون میدانیم و به میمنت فرارسی سال نو زیباترین نمادهای زیستی و متعالی خود را در آن متجلی میسازیم و گرد آن به سرور مینشینیم. هفتسین در زبان فارسی گستردن سفرهای مزین به نمادهایی هفتگانه است که هر کدام با حرف فارسی «س» شروع میشود و ما برای استقبال از سال نو، آنها را به مثابه نمادهایی از تجدید، شکوفایی، رفاه و برکت میشناسیم. برجستگی هفت سین همانا گوهر معنوی نوروز را تجسم بخشیدن است که پیام اصلی آن معنای فرا رسیدن بهار و تجدید چرخه زندگی است که در این میان به ادبیات اسطورهای نمادین ما چنین شناخته میشود:
سبزه: نماد تولد دوباره، رشد و باروری است. سبزینگی نمایانگر رستاخیز طبیعت و فرارسیدن بهار و آغازهایی نو و عبور از مرگ به بیمرگی در جهان باقی است که ریشه در باورمندی توحیدی ما دارد.
سمنو: سمبل دارایی، ثروت و شیرینی در بطن زندگی و منعکس کننده رفاه و خوشبختی برای پیشوازگیری سال پیشروست.
سنجد: نماد عشق، شفقت و شفای تن است که قدرت لایزال اتحاد و ارتباط درون خانواده را معرفی میکند.
سیر: سمبل شفابخشی و سلامتی و محافظت از جسم فرسوده شونده انسان است.
سیب: نمایانگر زیبایی، سلامتی و اعتدال در حیات ماست. سیب را میوهای از بهشت و نماد زیبایی پنداشتهاند و در کتب طب و حکمت به وفور در فوائد آن نوشتهاند.
سماق: سماق نماد صبر و بلوغ و طلوع یک روزی جدید در پی شکیبایی و نشان دهنده پیروزی نور بر تاریکی است.
سرکه: نماد فضیلت در سایه پیری، مؤید خرد و پشتکار انسان در مواجهه با سختیهای روزگار که ارمغانآور عمری طولانی و توأم با سرزندگی و سلامتی است، سرکه نماد استقامت در زمان و تعادلبخش میان تلخی و شیرینی در زندگی است.
سکه: برخی بر این باورند سکه نماد «دارایی» و آب که نماد «پاکی و روشنایی» است، اینگونه است که به تأکید آنها در کنار هم قرار مینشانند و سکهها را درون ظرفی از آب به امید ازدیاد ثروت و داراییهای دنیایی، در مقابل آیینه میگذارند.
دیگر نمادهای معنوی نوروز،
اما نوروز مزین به نمادهایی دیگر است که با حرف سین آغاز نمیشوند، اما عناصری برجسته و قدسی در ساحت معنوی نوروزند. نمادهای دیگری، چون کتاب آسمانی، شمع، شیرینی، ماهی و آیینه که هریک مبین نیازهای انسان در زمانههای زیست و اعتقادات بالنده او برای رسیدن به خوشبختی است و از حیات انسان در سایه نیک زیستن و رهسپاری عزتمندی به حیات باقی، گزاره میکند.
قرآن کریم: کتاب آسمانی مسلمانان امروز نخستین عنصر خوان ملون و منور نوروزی است. کتاب آسمانی ما مسلمانان جهان «قران کریم» آن نمود کلام وحی بر فرستادهاش پیامبر مهربانی حضرت محمد مصطفی (ص) است که پرچمدار هدایت به نیکبخت زیستن و با پاکی و تقوی به سوی معبود شتافتن است و اگرچه به حرف سین آغاز نمیشود، اما نخستین نماد سماط نوروزی است که به یاد نداریم بدون برکت آن در این آیین والا و شادمانه، نوروزی را به سر برده باشیم.
آیینه و شمع: آیینه نمادی از بازتاب و تداوم چرخه زندگی است. آیینه نماد تصویر است، نماد پیدایش خود انسان به نور و روشنایی مقابل خویشتن است. آتشدان نیز امروزه نقش خود را به شمع در شمعدان بخشیده است، شمع نماد پایداری نور و گرماست و معرف روشنگری، انرژی و پاکسازی که در دو سوی آیینه به قرینه مینشیند و گاه به تعداد فرزندان خانواده بر این خوان بهاری شمع روشن میگردد. شمعها نماد شادی و روشنگری در زندگی هستند.
ماهی قرمز: نماد حیاتی پرتکاپو به سوی زیستی امن و آسوده است که البته مورد مناقشه برخی نوروز پژوهان امروزی است و جای بحث و گفتوگوی بسیار دارد، اما یقیناً ماهی در فرهنگ ایرانی سمبل حیات و تکاپو و امید است و در منابع اسلامی سمبل ثروت است.
دیوان حافظ یا شاهنامه: از آنجاییکه میراث زنده در پاسخ به نیاز حاملان و ناقلان آن به نسلهای آتی تغییر مییابد و به روز میشود و البته به ریشه محتوایی و معانی خود وفادار باقی میماند حافظخوانی نیز از سنتهای نوروزی و تفال بدان در زمره نمودهایی در این فرهنگ صلح پرور و مهر گستر است که بسان یلدا در این فرهنگ نیز نشو نمایی نو دارد و نمایانگر حکمت و ادب در سایه به دانایی زیستن است.
هفت سین مظهر روح تجدید و امید
اینچنین است که هفت سین مظهر روح تجدید، امید و میراث فرهنگی ما ایرانیان فرهنگ پرور است. نوروز و هفت سینش زمان تأمل، سپاسگزاری و انتظار برای شادیها و برکاتی است که سال جدید به همراه خواهد داشت. ایرانیان و فرهنگ نوروزشان در کنار مردمان فرهنگهای مختلف در ارج نهادن به سنتها، ارزشها و زیباییهای جهان هستی این جشن مشترک جهانی را که پا از مرزها فراتر گذارده و دلها را به هم پیوند داده به سرور میپردازند و آن را به شعف بر پا میدارند و در اتحاد با هم به انتظار آیندهای نیک مینشینند.
همانطور که سفره هفت سین خانهها را با نمادهای درخشان و سنتهای قلبی خود روشن میکند، یادآور مقاومت و تاب آوری و زیست پذیری در الگوهای سکونتی سازگار با اقلیم و باورهای ارزشمند مبتنی بر تجربیات زیسته انسان و وحدت و غنای فرهنگی متنوع انسان است که گوهر نوروز و روح آغازهای جدید را به شکوه دانایی و خرد و چیره دستی در تعامل با زمین و منابع موجود در آن به تجلیگاه میراثهای زنده بشری به مباهات و فخری شکوهمند میرساند، آن را به مثابه میراث بشری به جهان و جهانیان هبه میکند و هرساله محتوای پربار و مبتنی بر بینش و دانش و خرد ورزی ایران و ایرانی را یادآوری میکند و بر شانه میراثدارانش، ستارهای نو و درخشندهتر از سال پیش را مینشاند.
نوروز، مکرمگاه فرهنگهای بشری
نوروز مصداق نوای موسیقی صلح و دوستی و لبخند سرور و شادی خرمی است که از عزمی جزم برای تکاندن غبار از دل و دیده و کاشانه، حکایتی نغز و خجسته دارد.
نوروز این مکرمگاه فرهنگهای بشری، در قامت میراث ایرانی و تورانی، منتخبی در فرهنگ ترک، مغول، تاجیک، ازبک و افغان در جغرافیای مشرقی است. نوروز در سینههای سیستانی و کرمانی زنده و جاودان و بر شانه کردان و لران سرفراز به صیانتی بیبدیل امروز بر جان و جهان ایران فرهنگی جاری و ساری رخ نمون میسازد.
زنده باد فرهنگ ناب دانایی و زنده باد صلح و زیستی پایدار بر مدار مهر و مودت.
* رئیس مرکز میراث ناملموس