دنیا برای هیچکس صبر نمیکند و در زمان مقرر، همه راهی خواهیم شد، چه تمام و چه ناتمام. آدمهای زیادی را دیدهام، امیدوار، قوی، پر از آرزو و انرژی و افکار زیبا که قدمهای محکم و قوی بر میداشتند به سوی آیندهای روشن، اما به پایان مسیر زندگی خود رسیدند و تمام آرزوهایشان ناتمام ماند. زندگی و دنیا پر از ناتمامهایی است که از ما و نسلهای گذشته به جا ماندهاست؛ ناتمامهایی که بیشتر از یادگاری آنها، عکسها و خاطراتشان، یادآور نبودشان است.
گوینده پادکست: مجتبی سرمدی
تابلوهای نیمهکاره نقاش معروفی که هنوز در موزه نگهداری میشود و نشان میدهد که نقاش هنوز امید به خلق اثر و جاودانه کردن آن داشته است...
تابلوهای نصفه و نیمه کمالالملک، نبودن دستان هنرمند این هنرمند بزرگ را فریاد میزنند..؛ و آخرین اثر چارلز دیکنز که با مرگ وی ناتمام ماند، گواه نیمه ناتمام این نویسنده بزرگ است؛ کتابی نصفه و نیمه که نبود نویسندهاش را شهادت میدهد... مسئولی که قرار بود با گرفتن تصمیمی و دادن حکمی، اجازه تأسیس زمین بازی برای کودکان یک محله بدهد ولی مرگ امانش نداد، حکم آخر ماند و محله ماند بیزمین بازی و تصمیم نیمهکاره مسئول و چیزی که یک محل را یاد او میاندازد … چه لباسهای ناتمام که در نوبت دوخت برای مراسمهای متعدد نیمه کاره ماندند و عمر خیاط قد نداد و لباسهای ناتمامی که یادآور فقدان او بود...
چه قولهای نصفه و نیمهای که داده شد و ناتمام ماند و عملی نشد.
چه زندگیهای نیمه تمامی که ناتمام ماند و چه اثرها و هنرها و کارهای نیمهتمامی که از دیگران به جا ماند که ما را به یاد نبودنشان میاندازد..؛ و این نیمه ناتمام آنهاست که ما را یاد آنها میاندازد. نه یادگاریهای به جا مانده، نه کفشها و خانهها و عکسهایشان... سفرهای نرفته، وعدههای عملی نشده، مسافرهای نرسیده، ساختمانهای ناتمام و نامههای نرسیده...
کاش نهایت و غایت ما، تمام یا ناتمامی باشد ممتد، پر از خیر و برکت برای دیگران. طوری نرویم که نبودنمان، بودنمان را یاد کسی نیندازد... رشد کنیم و ثمر دهیم در جان و یاد آیندگان.