کد خبر: 1108597
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۴۰۱ - ۲۱:۰۰
گفت‌وگوی «جوان» با سردار  سعید فرجیان‌زاده معاون هماهنگ‌کننده حوزه نمایندگی  ولی فقیه در سپاه به مناسبت سالروز شهادت سردار حسین همدانی 
۱۶ مهر سالروز شهادت سردار حاج حسین همدانی حبیب دل‌ها در سوریه بود. او از مؤسسان سپاه همدان بود و مدتی نیز فرماندهی این سپاه را بر عهده داشت. وی کارنامه‌ای درخشان در فرماندهی لشکر قدس گیلان، فرماندهی لشکر ۴ بعثت کرمانشاه، جانشین فرماندهی نیروی مقاومت بسیج و فرماندهی جبهه‌های دفاع مقدس داشته است
صغری خیل‌فرهنگ
۱۶ مهر سالروز شهادت سردار حاج حسین همدانی حبیب دل‌ها در سوریه بود. او از مؤسسان سپاه همدان بود و مدتی نیز فرماندهی این سپاه را بر عهده داشت. وی کارنامه‌ای درخشان در فرماندهی لشکر قدس گیلان، فرماندهی لشکر ۴ بعثت کرمانشاه، جانشین فرماندهی نیروی مقاومت بسیج و فرماندهی جبهه‌های دفاع مقدس داشته است. بعد از پایان جنگ تحمیلی نیز اهتمام ویژه‌ای به امور فرهنگی داشت و برخی از ابتکارات او در این زمینه در سپاه همدان الگویی برای سراسر کشور شد. ایشان در خاموش کردن آتش فتنه داخلی در سال ۸۸ نیز نقش مؤثری داشت. برخورداری از همین تجربیات فراوان موجب شد وی به عنوان مستشار نظامی به سوریه اعزام شود. سردار همدانی در مقابله با داعش بسیار موفق بود و سرانجام در همان کشور به شهادت رسید. برای آشنایی بیشتر با جزئیات فعالیت‌های شهید همدانی از ابتدای پیروزی انقلاب تا شهادت با سردار سعید فرجیان‌زاده، معاون هماهنگ‌کننده نمایندگی ولی فقیه در سپاه که مدت زیادی همرزم و همکار وی در جبهه‌ها و جانشین ایشان در فرماندهی سپاه همدان بود، گفتگو کرده‌ایم. 
 
آشنایی شما با سردار همدانی از چه زمانی و چگونه آغاز شد؟
سردار حاج حسین همدانی از چهره‌های انقلابی شهر همدان بود. ایشان از مبارزانی بود که قبل از انقلاب، سال‌های طولانی علیه طاغوت مبارزه کرده بود و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از بنیانگذاران و مؤسسان سپاه استان همدان بود. من آن زمان در جهاد سازندگی خدمت می‌کردم. همکاری جهاد سازندگی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همکاری تنگاتنگ و دائمی بود. در اکثر برنامه‌هایی که در استان اجرا می‌شد، سپاه و جهاد در کنار هم بودند، حتی پوستر‌های تبلیغاتی و همه کار‌های فرهنگی که در سطح شهر انجام می‌گرفت، از سوی این دو نهاد اجرایی می‌شد، لذا سابقه آشنایی و همکاری من با سردار همدانی از همان ایام پیروزی انقلاب اسلامی بود که من از جهاد و ایشان هم از سپاه باهم ارتباط داشتیم و جلسات مشترک زیادی با‌هم برگزار می‌کردیم و در امور فرهنگی باهم همراه بودیم. 
 
 جنگ تحمیلی با فاصله کوتاهی از پیروزی انقلاب آغاز شد و شهید همدانی از همان آغاز دفاع مقدس در جبهه‌ها حضور یافت. در این دوره هم با ایشان همکاری نزدیک داشتید؟ 
با آغاز جنگ تحمیلی از جهاد به سپاه آمدم و در سپاه استان همدان مشغول شدم. حاج حسین هم که از مؤسسان سپاه همدان بود، فرد نام‌آشنا و مؤثری بود و با توجه به سن بالاترشان نسبت به بقیه افراد و سابقه بیشتر از محبوبیت خاصی برخوردار و مورد توجه همه کارکنان سپاه استان همدان بود. من همان ابتدا مسئول گزینش سپاه بودم و همکاری ما در شورای فرماندهی و مأموریت‌های سپاه ادامه داشت. در اجرای بسیاری از برنامه‌ها در خدمت ایشان بودم و کار‌ها را دنبال می‌کردیم، اما در خصوص دوره دفاع مقدس باید بگویم نقش شهید همدانی در این دوران به ویژه اوایل جنگ نقش برجسته‌ای بود. بعد از شهادت شهید رجایی و شهید باهنر شاهد بودیم که در غرب کشور حالت ناامیدی و رخوت ایجاد شده بود. رئیس‌جمهور و نخست وزیر کشور به شهادت رسیده بودند و این موجب شد برخی رزمندگان در جبهه‌ها دچار نوعی رخوت و یأس شوند. شهید همدانی در آن شرایط سخت شهریور سال ۶۰ یک کار مبتکرانه و بزرگی را در جبهه‌ها به همراهی شهید شهبازی که آن زمان فرمانده سپاه استان همدان بود، رقم زد. این دو بزرگوار برنامه‌ریزی کردند و برای اولین بار بعد از شهادت شهید رجایی و باهنر عملیاتی را در غرب کشور، تحت عنوان «عملیات شهید رجایی و باهنر» طراحی کردند. این عملیات سه روز بعد از شهادت آن بزرگواران یعنی در ۱۱ شهریور ماه اجرا شد. واقعاً تصمیم‌گیری در آن شرایط سخت و آماده کردن رزمندگان اسلام برای عملیات، آن هم عملیاتی به وسعت عملیات ۱۱ شهریور در منطقه‌ای بسیار صعب‌العبور دشوار بود. عملیات در ارتفاعات بازی‌دراز و قلاویزان انجام شد؛ منطقه‌ای که بعثی‌ها در آنجا تجهیزات مدرن داشتند، به طوری که از پایین تا نوک قله را آسفالت کرده بودند تا با خودرو به راحتی بتوانند تردد و امکانات لجستیکی را منتقل کنند. در نوک قله سنگر‌های بسیار مستحکمی را ساخته بودند. ارتفاع این سنگر‌ها تا سه متر بود و به راحتی بر پایین قله اشراف داشتند و می‌توانستند در حاشیه امنیتی که ایجاد کرده بودند، در ارتفاعات تردد کنند و مانع از انجام عملیات از سوی ما شوند، حتی در آنجا اتاق‌های مستحکمی احداث کرده بودند که انهدام آن‌ها بسیار دشوار بود. ما بعد از آزاد‌سازی ارتفاعات متوجه این استحکامات شدیم. 
 در این شرایط شهید همدانی و شهبازی عملیات شهیدان رجایی و باهنر را طراحی کردند و رزمندگان اسلام بر اساس آن، عملیات گسترده‌ای را در منطقه سرپل ذهاب که ارتفاعات بازی‌دراز و قلاویزان را دربر‌می‌گرفت، انجام دادند. انجام این عملیات موجب شور و هیجان در رزمندگان شد و تأثیر مستقیمی در سایر محور‌های عملیاتی داشت. این شجاعت، اقتدار و ابتکار سردار همدانی نشان‌دهنده موقعیت‌شناسی او بود. 
 
 شهید همدانی علاوه بر جبهه‌های غرب در جنوب کشور هم در دفاع مقدس نقش مؤثری داشت. در این باره چه خاطراتی از ایشان دارید؟
در این خصوص می‌توانم به راه‌اندازی تیپ محمد رسول‌الله (ص) توسط ایشان، شهید محمود شهبازی، شهید محمدابراهیم همت و شهید احمد متوسلیان اشاره کنم. عصر یکی از روز‌های دی ماه سال ۶۰ بود که شهید همت، فرمانده سپاه پاوه و شهید احمد متوسلیان، فرمانده سپاه مریوان از سردار همدانی و شهید شهبازی برای راه‌اندازی تیپ در جنوب کشور دعوت کردند. در واقع راه‌اندازی این تیپ بنا به دستور فرماندهی کل سپاه برادر محسن رضایی بود و قرار شد ما به جنوب برویم. شهید همت و شهید متوسلیان همراه سردار همدانی و محمود شهبازی شبانه به سوی جنوب حرکت کردند. بعد از مدت کوتاهی سردار همدانی اسامی تعدادی از برادران پاسدار را برایم ارسال کرد و از من خواست آنان را سازماندهی و برای کمک به راه‌اندازی تیپ رسول‌الله (ص) به جنوب اعزام کنم. این تیپ با همت همین عزیزان شکل گرفت و اولین تیپ سازماندهی‌شده سپاه بود. این تیپ الگویی شد برای سایر استان‌ها و یگان‌ها که بتوانند یگان‌های رزم را در سپاه شکل بدهند. شکل‌دهی یگان‌های رزم سپاه در پایان سال ۶۰ شروع شد. تا آن موقع ما سازماندهی یگانی تحت عنوان تیپ و لشکر نداشتیم. این تیپ اولین تیپی بود که با همت دوستان شکل گرفت و توانست برای اولین بار در عملیات فتح‌المبین شرکت کند. این عملیات که از ابتدای سال ۶۱ آغاز شد، سرزمین‌های وسیعی در جنوب کشور از اشغال دشمن آزاد شد. تیپ محمد رسول‌الله (ص) با رشادت فرماندهان و هدایت این عزیزان در این پیروزی‌ها نقش مؤثری داشت. باید بگویم شهید همدانی نقش بسزایی در فتوحات این عملیات داشت. شهید همدانی در مدت کوتاهی بعد از عملیات فتح‌المبین، در عملیات الی‌بیت‌المقدس هم شرکت کرد و یکی از فرماندهان عالی‌رتبه حاضر در این عملیات بود که در جریان آن مجروح و برای درمان به بیمارستان منتقل شد. این عملیاتی بود که از اردیبهشت سال ۶۱ شروع شد و با آزادی خرمشهر به پایان رسید. 
 
 بعد از این عملیات‌ها بود که استان همدان هم صاحب تیپ مستقل شد که بعد‌ها به لشکر ارتقا یافت. نقش سردار همدانی در تشکیل این تیپ چه بود؟ 
در تیرماه سال ۶۱ یک ماه بعد از عملیات آزاد‌سازی خرمشهر، عملیات رمضان طراحی شد. سردار همدانی یکی از فرماندهان مؤثر در این عملیات هم بود. عملیات گسترده‌ای بود، هدف از عملیات رمضان این بود که بصره به شکل کامل محاصره و فتح شود، البته ناکامی‌هایی در این عملیات داشتیم و اهداف عملیات آنگونه که پیش‌بینی شده بود، تحقق نیافت، اما این مسئله درس جدیدی در صحنه عمل به ما داد و موجب شد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یگان‌های رزم خود را سازماندهی کند و توسعه بدهد. اینکه برادران بسیجی ما بعد از آموزش‌هایی که می‌بینند وارد عملیات شوند، کفایت نمی‌کرد. این‌ها باید سازماندهی شوند و در سازماندهی تمرینات لازم را انجام دهند و آمادگی بیشتری برای انجام عملیات پیدا کنند، لذا شهید همدانی ابتکار عمل دیگری به خرج داد و با توجه به تجربیاتی که در عملیات‌های فتح‌المبین، الی‌بیت‌المقدس و رمضان کسب کرده بود، در شهریور ماه همان سال یعنی سال ۶۱ اولین گردان انصار‌الحسین (ع) را در همدان تشکیل داد. همین گردان بعد‌ها تبدیل به تیپ انصارالحسین (ع) و سپس لشکر انصارالحسین (ع) شد که بعد‌ها یکی از لشکر‌های خط‌شکن و باتجربه شد و در شرایط سخت عملیاتی، همواره آماده انجام عملیات بود. این در شرایطی بود که برخی لشکر‌ها آمادگی نداشتند، لشکر انصارالحسین (ع) همدان به تعبیر زیبای رهبر فرزانه انقلاب «بچه‌های خوب همدان» خطوط بسیار زیادی از دشمن را شکافت و با فرماندهی سردار حاج حسین همدانی توانست پیروزی‌های بزرگی را برای جبهه اسلام رقم بزند. ایشان علاوه بر فرماندهی سپاه همدان در ادامه دفاع مقدس فرماندهی سپاه چند استان دیگر از جمله استان گیلان را هم به عهده داشتند و فرمانده لشکر قدس گیلان در عملیات کربلای ۲ بودند، البته من در این دوره افتخار همراهی با ایشان را نداشتم. 
 
 با پایان دوره دفاع مقدس سردار همدانی به سپاه همدان بازگشت و دوباره همکار ایشان شدید. در این دوره چه اقداماتی انجام داد؟
بعد از پذیرش قطعنامه و پایان جنگ، از سال ۶۹ توفیق داشتم جانشین ایشان در سپاه همدان باشم. ایشان هم فرمانده سپاه و هم فرمانده لشکر انصارالحسین (ع) همدان بودند. سردار همدانی خیلی اصرار کردند من فرمانده سپاه همدان شوم که نپذیرفتم و به ایشان گفتم به جهت سابقه و تجربه و لیاقت و شایستگی‌هایی که دارید، فرماندهی سپاه استان هم برازنده شماست و من افتخار می‌کنم مسئولیت جانشینی شما را داشته باشم. من به مدت دو سال یعنی از سال ۶۹ تا سال ۷۱ توفیق جانشینی ایشان را در سپاه همدان داشتم. ایشان در سپاه همدان کار‌های بزرگ فرهنگی انجام داد که کمتر گفته است. آن چهره عملیاتی، آن چهره رزمی، آن چهره رزمنده شجاع و غیور دفاع مقدس در این دوره وارد عرصه فرهنگی شد و وظیفه خودش را انجام کار‌های فرهنگی می‌دید. این‌ها نشان‌دهنده آینده‌نگری و تیزبینی سردار همدانی بود که بعد از جنگ احساس کرد اولویت با کار‌های فرهنگی است و بعد از جنگ باید به کار‌های فرهنگی اهمیت بیشتری داد، آن هم در قالب‌های جدید و خلاقانه و مبتکرانه. شهید همدانی «کانون بسیج جوانان» را با هدف انجام کار‌های فرهنگی برای اولین بار در کشور راه‌اندازی کرد. ایشان معتقد بود بعد از جنگ لازم است نیرو‌های بسیجی با کار‌های هنری آشنا شوند و در رشته‌های مختلف ورزشی حضور پیدا و ایفای نقش کنند. ایشان بر این باور بود بسیجی‌ها باید در رشته‌هایی مثل سینما و تئاتر هم حضور مؤثری داشته باشند. در کانون بسیج جوانان، کلاس‌های آموزش نقاشی، خطاطی و فیلمبرداری برگزار می‌شد، حتی کلاس‌های مربوط به سخت‌افزار و نرم‌افزار رایانه را که در آن دوره بسیار محدود بود هم راه‌اندازی کرد که این فعالیت‌ها در آن زمان جدید بود، ولی ایشان با آن آینده‌نگری‌ای که داشت این کلاس‌های فرهنگی و آموزشی را در آن کانون راه‌اندازی کرد و بستر‌هایی را فراهم کرد که رزمندگان و بسیجیان دوران جنگ که در زمان جنگ سلاح بر دست داشتند، دست به قلم و دوربین شدند و کار فرهنگی می‌کردند تا بعد از جنگ بتوانند مأموریت جدیدی برای خود تعریف کنند. بعد‌ها بر اساس همین الگو، کانون‌های بسیج جوانان در کل کشور راه‌اندازی شد و توسعه پیدا کرد و محفلی برای رزمندگان دوران دفاع مقدس شد تا در جهاد فرهنگی هم حضور مؤثری داشته باشند. 
 هیئت‌های عاشقان ثارالله هم گویا اولین بار از سوی سردار همدانی در همدان تشکیل شد. این هم از ابتکارات ایشان در انجام کار‌های فرهنگی بود. کارکرد این هیئت‌ها چطور بود؟
بلی. یکی دیگر از ابتکارات شهید همدانی توجه به هیئت‌های حسینی بود. این هیئت‌ها در دوران دفاع مقدس با توجه به فضای معنوی جبهه‌ها و روحیه ایثارگری رزمنده‌ها توسعه پیدا کرد و در ارتقای روحی و معنوی رزمندگان اسلام خیلی مؤثر بود. سردار همدانی احساس می‌کرد این روحیات ممکن است بعد از این دوران تضعیف شود و این دستاورد بزرگ دوران دفاع مقدس در جامعه کمرنگ شود، لذا ایشان برای حفظ این روحیات ایثارگری، جهادی، حسینی و دفاع مقدسی، در جهت تقویت هیئت‌های حسینی بسیار تلاش کرد و یکی از بزرگ‌ترین هیئت‌های رزمندگان اسلام را در همدان با عنوان «هیئت عاشقان ثارالله» راه‌اندازی کرد که امروز از بزرگ‌ترین هیئت‌های همدان است. بعد‌ها شهر‌های دیگر هم از آن الگو گرفتند و توسعه پیدا کرد. هیئت‌های رزمندگانی که امروز در همدان ما شاهد آن هستیم، یادگار شهید همدانی است. باید اشاره کنم که سردار همدانی در سال ۷۱ فرمانده لشکر ۴ بعثت شد و در کرمانشاه که محل استقرار ستاد این لشکر بود، حضور پیدا کرد. آنجا هم ابتکارات و خلاقیت‌های زیادی داشت. ایشان در همان سال عملیات بزرگی را علیه منافقین طراحی و ضربه مهلکی به منافقین در ارتفاعات کلار وارد کرد. 
 
 ایشان همان تجربیات فرهنگی و نظامی را در تهران، زمانی که جانشین سازمان بسیج که آن موقع نیروی مقاومت نام داشت به کار گرفت و منشأ خدمات بسیاری در سطح کشور شد. در این زمینه چه گفتنی‌هایی دارید؟ 
 شهیدحاج حسین همدانی به عنوان یک فرمانده توانمند دوران دفاع مقدس شناخته می‌شد؛ فرماندهی که از تجربیات بسیار ارزشمندی برخوردار بود و کارنامه‌ای درخشان و موفق داشت. همانطور که اشاره کردم در ارتفاعات غرب کشور در عملیات‌های بزرگ فرماندهی عملیات‌های دشواری را بر عهده داشت و در جنوب کشور هم به عنوان فرمانده برجسته شناخته شده بود. بعد هم ایشان تجربه زیادی در کار‌های فرهنگی داشت، خودش هم از درونمایه فرهنگی غنی‌ای بهره‌مند بود. ایشان شخصیت بسیار مناسبی برای سازمان بسیج و بسیجیان بود. حضور ایشان در سمت جانشینی فرماندهی بسیج یک امیدواری در بسیجیان به وجود آورده بود. بسیجیانی که در دوران دفاع مقدس با روحیات خاکی و رفتار مخلصانه و متواضعانه ایشان آشنا بودند، بسیار به ایشان علاقه‌مند بودند و رفتار، منش، گفتار، حرکات و سبک زندگی و ساده‌زیستی ایشان در زندگی و صمیمیت در برخورد با دیگران، برای‌شان الگو بود. حضور ایشان در سازمان بسیج، سرمایه بزرگی برای سازمان بود. ایشان هم به خوبی از تجربیات خود در دوران دفاع مقدس و نیز پس از آن در کار‌های فرهنگی که در استان همدان انجام داده بود، بهره برد و در ابعاد مختلف فردی تأثیرگذار بود و خدمات شایسته‌ای در سطح کشور انجام داد. 
ایشان در سازماندهی گردان‌های عاشورا و گردان‌های الزهرا و بخش‌های عملیاتی بسیج خیلی خوب درخشیدند و در کار‌های فرهنگی هم مؤثر بودند. یکی از ابتکارات ایشان در این عرصه ایده تشکیل دهکده مقاومت بود. سردار همدانی اعتقاد داشت ما باید در هر استان یک دهکده مقاومت داشته باشیم. تصویری که ایشان از دهکده مقاومت داشت این بود که باید در هر استان یک بوستان بزرگ با همه زیبایی‌های یک فضای طبیعی احداث شود تا بتوانیم نماد‌های دفاع مقدس را در آن به تصویر بکشیم، به طوری که وقتی یک خانواده یا یک فرد به ویژه جوان، وارد دهکده مقاومت می‌شود، ضمن آنکه وارد یک فضای مفرح و نشاط‌آوری می‌شود، بتواند با ارزش‌ها و وقایع دوران دفاع مقدس آشنا شود. این کار در بسیاری از استان‌ها مانند استان لرستان به بهترین شکل انجام شد. همین اواخر حزب‌الله لبنان هم این دهکده مقاومت را ایجاد کرد. 
 
 سردار همدانی در خاموش کردن آتش فتنه‌های استکبار در داخل کشور هم نقش مؤثری داشت، به همین دلیل دنباله‌های استکبار در داخل از ایشان کینه دارند. شما این نقش ایشان را چگونه می‌بینید؟ 
ایشان همزمان با فتنه سال ۸۸ و مشکلات و چالش‌هایی که فتنه‌گران برای کشور رقم زده بودند، فرمانده سپاه تهران بزرگ بود. فتنه بزرگ و خطرناکی بود که عده‌ای از روی ناآگاهی و بی‌بصیرتی در متن آن قرار گرفته بودند. کار در این شرایط بسیار سخت است. مأموریتی که شهید همدانی در این دوره که حدود هشت ماه طول کشید، تعریف کرد، این بود که جوانان عزیز این کشور را آگاه و هوشیار و اهداف فتنه‌گران را تبیین کند و با سخنرانی و تبیین حقایق و وقایع بتواند صفوف مردم را از صفوف مغرضان، معاندان و منافقان جدا کند. این کار سخت و طاقت‌فرسایی بود که سردار حاج حسین همدانی با تجربه‌های گرانبهایی که از دوران دفاع مقدس داشت، آن را به خوبی انجام داد. امروز کسانی که به شهید همدانی اهانت می‌کنند به خاطر آن کار زیبا، ظریف و دقیق سردار همدانی بود که موجب شد نقشه‌هایی که آنان علیه نظام کشیده بودند و طراحی‌هایی که کرده بودند، خنثی شود. ایشان معتقد بود جوانان ما به کشورشان علاقه دارند و می‌دانست که اکثریت مطلق مردم پشتیبان نظام و انقلاب هستند، اما دشمنان با ایجاد شبهه‌ها و طرح ابهامات، فضای مسمومی در کشور ایجاد کرده‌اند که تشخیص حق و باطل برای برخی مشکل و موجب گمراهی آن‌ها شده است. برای رفع این فضای مسموم و پر از شبهه هم باید حقیقت را تبیین کرد و شهید همدانی به خوبی این کار را انجام داد. آنجا هم که باید در مقابل معاندان و مخالفان ایستادگی می‌کرد، به خوبی ایستاد. ایشان با فرماندهی و مدیریتی که داشت، توانست این فتنه را در تهران به خوبی مدیریت کند و نقشه‌های دشمنان را که بسیار روی آن سرمایه‌گذاری کرده بودند، خنثی کند. بر همین اساس است که سران فتنه اینگونه بعد از شهادت سردار هنوز هم حقد و کینه خود را از ایشان به دل دارند و بروز می‌دهند و آن بنده صالح خدا را که ۴۰ سال از عمرش را برای اسلام و انقلاب و نظام اسلامی فداکاری کرد با الفاظ سخیف مورد اهانت قرار می‌دهند. 
 
 سردار همدانی علاوه بر خنثی کردن فتنه‌های داخلی در سرکوب فتنه داعش در سوریه نیز نقش مؤثری داشت و سرانجام در همان کشور هم به شهادت رسید. چطور شد ایشان برای این مسئولیت انتخاب شد؟
شهید همدانی تجربه جنگ با دشمن در دوران دفاع مقدس و خنثی کردن فتنه‌های داخلی را در کارنامه خود داشت. وقتی حوادث سوریه و فتنه داعش به وجود آمد، مجموعه سپاه برای مقابله با آن حوادث، سردار حاج‌حسین همدانی را انتخاب می‌کند و ایشان به عنوان یکی از اولین فرماندهان سپاه به دمشق می‌رود، در حالی که این شهر به عنوان پایتخت سوریه در آستانه سقوط بود، یعنی معارضان مسلح شهر دمشق را محاصره کرده و به نزدیکی کاخ ریاست جمهوری رسیده بودند. در چنین شرایط حساسی سردار همدانی وارد دمشق شد و مشورت‌ها و نظرات مستشاری لازم را به مسئولان سوریه داد و کار بزرگی را در آنجا رقم زد و با تکیه بر تجارب ارزشمندی که داشت، جیش‌الوطنی را در آنجا راه‌اندازی کرد. امروز جیش‌الوطنی یک قدرت و پشتیبان نظامی قوی برای دولت سوریه است. همین نیرو بود که توانست دشمنان سوریه را شکست دهد و خطراتی که بر سر ملت سوریه بود، دفع کند و در مبارزه با داعش پیروزی‌های بزرگی را به دست آورد. این ابتکار، خلاقیت و نوآوری برگرفته از همان رهنمود امام خمینی (ره) بود که فرمود: «بسیج نه تنها برای ایران که برای جهان اسلام است و هسته‌های مقاومت باید در جهان اسلام شکل بگیرد.» شهید همدانی با طرح تشکیل جیش‌الوطنی، همان رهنمود امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب را در سوریه اجرا کرد و امروز ملت سوریه فداکاری‌های ایشان و همه رزمندگان را پاس می‌دارند. جهان شاهد بود که این نیرو‌ها در بوکمال، ادلب و حلب چه رشادت‌هایی از خود نشان دادند و یک الگوی تمام‌عیار برای مردم سوریه و دیگر کشور‌های اسلامی شدند و نمونه آن را با تشکیل حشدالشعبی در عراق داریم. سردار همدانی بعد از سال‌ها مجاهدت در سوریه، مدتی به ایران آمد، اما دلش در سوریه بود، لذا باز هم عازم این کشور شد که به شهادت ایشان انجامید. مردم ایران و سوریه خود را مدیون رشادت‌ها و مجاهدت‌های ایشان در طول ۴۰ سالی می‌دانند که در مکتب امام خمینی و امام خامنه‌ای تربیت یافته بود. 
 گویا ایشان علاوه بر نقش مستشاری نظامی که در سوریه داشتند، در خدمت‌رسانی به محرومان و کار‌های فرهنگی هم فعال بودند. 
در این مورد باید به نوع نگاه ایشان به مردم سوریه اشاره کنم. شهید همدانی در کنار ارائه نظرات مستشاری به ارتش سوریه و آموزش‌هایی که به جیش‌الوطنی می‌داد، آنان را ترغیب می‌کرد که به محرومان نیز خدمت کنند. ایشان واحدی را در همین جیش‌الوطنی ایجاد کرده بود که این واحد مسئولیت خدمت‌رسانی به مردم محروم و خانواده شهدای سوریه را بر عهده داشت. مانند همین کار‌های خدمت‌رسانی و جهادی و کمک‌های مؤمنانه که در ایران انجام می‌شود. این اقدام ایشان بازتاب خوبی در سوریه داشت.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار