برنامه راز چند روز پيش شاهد گفتوگوي ويدئويي نادر طالبزاده با سرهنگ ريك فرانكونا از افسران اطلاعاتي ارتش امريكا بود. اين گفتوگو كه ميتوان از آن با عنوان اعتراف رسمي ارتش امريكا به همرايي با صدام حسين در خلال جنگ تحميلي ياد كرد، از جهاتي قابل توجه است. اگر دقت كنيم تا همين چند سال پيش مقامات امريكايي همواره بر بيطرفي خود در نزاع هشت ساله دو كشور ايران و عراق تأكيد ميكردند، آن وقت است كه متوجه ميشويم دورهاي كه ما در آن قرار داريم «زمانه رو كردن اسناد از همان واقعياتي است كه جمهوري اسلامي ايران ساليان سال بر آن باور و تأكيد داشت» حقايقي كه تزوير دولتمردان امريكايي و خوشباوري برخي از جريانهاي داخلي همواره آن را نفي ميكرد!
اما اين بين نام سرهنگ فرانكونا از زماني مطرح شد كه حدود يك سال پيش نشريه فارين پاليسي - ارگان رسمي وزارت خارجه امريكا ـ پرده از اطلاع دولتمردان ايالات متحده از استفاده عراق از بمب شيميايي در جنگ تحميلي خبر داد. در آن مقاله از سرهنگ فرانكونا به عنوان شاهد اين ماجرا نام برده شد. حالا اين سرهنگ پا به سن گذاشته امريكايي حاضر به گفتوگو با يكي از مشهورترين مستندسازان و مجريان تلويزيوني ايران شده تا به طور صريح از حضور و فرماندهي خود در فاو و شلمچه آن هم در اواخر سال 66 و اوايل سال 67 سخن براند. همان مقاطي كه تاريخ دفاع مقدس نشان ميدهد عراقيها با ضدحملههايي خشن و شديد اين مناطق را از تصرف رزمندگان خارج ساختند.
ريك فرانكونا در آن برنامه گفت كه «من سال 1987 به عضويت آژانس اطلاعات دفاعي در پنتاگون درآمدم. تقريباً مسئوليت هرچه در خاورميانه بود را به عهده داشتيم... ما اين جنگ و به ويژه عراقيها را از نزديك دنبال ميكرديم. سال 1987 به اين نتيجه رسيديم كه عراق ديگر در موقعيتي نيست كه بتواند از جنگ جان سالم به در ببرد. ميديديم كه ايرانيها بالاخره بر عراق چيره شده بودند و سال به سال نيروهاي اين كشور را عقب و عقبتر ميراندند. گزارشي كه ما نوشتيم نامش پشت دروازههاي بصره بود.»
اين نظامي سابق ارتش امريكا به صراحت عنوان داشت كه در سفرش به بغداد با مقامات اطلاعات نظامي عراق ديدار داشته تا دستاوردهاي جاسوسي ايالات متحده را براي جلوگيري از تفوق ايرانيها در عملياتهاي آتي در اختيارشان قرار بدهند. البته بايد توجه داشته باشيم كه همكاري اين دو كشور در دوران جنگ تحميلي نه به سالهاي 87 و 88 (1366 و 1367) بلكه چندين سال قبل از آن برميگردد. چنانچه سرلشكر وفيق سامرايي از افسران ارشد اطلاعاتي ارتش بعث كه دو سال پس از اتمام دفاع مقدس از عراق فرار كرد و با پشت كردن به صدام خاطرات خود از جنگ تحميلي را با عنوان «ويراني دروازه شرقي» انتشار داد، به صراحت از همكاري اطلاعاتي نزديك عراق بعثي با امريكا از سال 61 خبر داده بود. يعني پنج الي شش سال قبل از اينكه پاي فرانكونا به بغداد باز شود.
به اين ترتيب با در كنار هم قرار دادن اعترافات مقامات و نظاميان سابق ارتش بعث با آنچه امثال سرهنگ ريك فرانكونا و ويليام كيسي (از بنيانگذاران سازمان سيا) كه پيشتر از موافقت ريگان رئيسجمهور وقت امريكا با در اختيار گذاشتن بمبهاي خوشهاي به ارتش بعث خبر داده بود ميتوانيم اين اميدواري را داشته باشيم كه موضوع مهم كمكهاي نظامي و اطلاعاتي غرب و به ويژه امريكا به رژيم بعث عراق هم اكنون چون خانههاي پازل در كنار هم قرار ميگيرند و در آيندهاي نزديك آن بخش از جعبه سياه دفاع مقدس كه مربوط به تحولات آن سوي مرزهاي ايران اسلامي بود بيش از پيش نمايان خواهد شد.
هرچند همواره نسبت به صداقت و اعترافات اشخاصي چون سرهنگ فرانكونا و سياستهاي پس پرده چنين اظهاراتي ترديدهاي جدي وجود دارد، اما در عين حال سخنان اين نظامي بازنشسته امريكايي سندي بر اسناد دفاع مقدس افزوده است كه بايد با ثبت، توجه و بيان هرچه بيشتر آن، قدمي رو به جلو در اثبات هرچه بيشتر حقانيت نظام اسلامي در مواجهه تاريخي خود با جهان استكبار برداريم.