این روزها مجرمان زیادی با پرسه زدن در فضای مجازی طعمههای خود را برای سرقت، اخاذی، کلاهبرداری و دیگر جرائم انتخاب میکنند به طوریکه پروندههای زیادی با این موضوع در محاکم قضایی تشکیل میشود که در آن دخترانی پس از آشنایی در فضای مجازی با پسر مورد علاقهشان به امید ازدواج زندگیشان به تباهی کشیده میشود و چه بسا مورد اخاذی و کلاهبرداری هم قرار میگیرند که نمونه آن پرونده پسر جوانی است که پس از آشنایی با دختر پولداری در اینستاگرام به بهانه ازدواج او را با همدستی یکی از دوستانش ربوده و اموالش را سرقت کرده است.
به گزارش خبرنگار ما، چند روز قبل دختر نوجوانی به اداره پلیس رفت و از دو پسر جوان به اتهام آدمربایی و اخاذی شکایت کرد. شاکی در توضیح ماجرا گفت: من دختر پولداری هستم و پدرم تاجر است. از دوران کودکی علاقه زیادی به مارکهای معروف داشتم و به همین خاطر هر زمانی لباس یا لوازم مارکداری میخریدم با آنها عکس میگرفتم و به دوستانم نشان میدادم. چند سالی است در اینستاگرام صفحه شخصی دارم و عکسهای زیادی از خودم با لباسها و لوازم مارک دارم که در آن بارگذاری میکنم. چند ماه قبل پسر جوانی به نام کیهان در اینستاگرام به من پیشنهاد دوستی داد. ابتدا به پیشنهاد او توجهی نکردم تا اینکه او خودش را مهندس معرفی کرد و گفت: پسر پولداری است و به من علاقه پیدا کرده و قصد ازدواج دارد. او مرا فریب داد و من هم حرفهای او را باور کردم. مدتی با هم ارتباط تلفنی و پیامکی داشتیم و او هر روز برای من پیامکهای عاشقانه میفرستاد تا اینکه مرا برای شام در رستورانی دعوت کرد. وقتی سر قرار رفتم او با خودروی بیاموی گرانقیمتش که عکسهای زیادی با آن در اینستاگرامش گذاشته بود منتظر من بود که متوجه شدم یکی از دوستانش که او را نمیشناختم همراه او است. به همین سبب تصمیم گرفتم سوار نشوم که با اصرار او در صندلی جلو نشستم و کیهان هم شروع به رانندگی کرد. هنوز مسافت کوتاهی طی نکرده بود که پسر جوان از صندلی عقب چاقویی به پهلویم گذاشت و تهدید کرد حرکتی نکنم. ترس تمام بدنم را گرفته بود و به خودم میلرزیدم که با التماس خواستم مرا پیاده کند، اما التماسها و حتی گریههای من فایدهای نداشت تا اینکه آنها مرا به باغی حوالی فشم بردند و در آنجا با تهدید چاقو هر چقدر طلا و پول داشتم به زور گرفتند و بعد مرا به تهران آوردند و در نزدیکی خانهمان رها کردند. کیهان مرا تهدید کرد اگر شکایت کنم عکسهای خصوصی مرا در فضای مجازی منتشر میکند و من هم از ترس، شکایتی نکردم و موضوع را به کسی نگفتم. وی ادامه داد: چند روزی گذشت تا اینکه کیهان با من تماس گرفت و درخواست پول کرد و گفت: برای او دلار و طلا بفرستم وگرنه عکسهای خصوصیام را در فضای مجازی منتشر میکند. از ترس، حدود ۳۰میلیون تومان دلار و طلا برای او فرستادم و قرار شد عکسهای مرا پاک کند، اما او بعد از چند روز دوباره پیامهای تهدید آمیز برای من فرستاد و قصد اخاذی بیشتر داشت که تصمیم گرفتم به اداره پلیس بیایم و از او شکایت کنم. با طرح این شکایت مأموران خیلی زود به دستور بازپرس دادسرای امور جنایی تهران کیهان و دوستش را بازداشت کردند. دو متهم در بازجوییها به جرم خود اقرار کردند. کیهان گفت: وقتی در اینستاگرام با نازی آشنا شدم، فهمیدم او دختر پولداری است که بعد هم خودش گفت: پدرش تاجر است و در یکی از خیابانهای شمالی تهران زندگی میکنند. همان روز تصمیم گرفتم با او رابطه دوستی برقرار کنم و با وعده ازدواج او را فریب دهم. بعد از آن بود که خودم را مهندس و پولدار معرفی کردم و پیشنهاد ازدواج دادم. روز حادثه همراه دوستم خودروی بیامویای را کرایه کردیم و نازی را به بهانه رفتن به رستوران سوار کردیم و به باغی در حوالی فشم بردیم و اموالش را سرقت کردیم و بعد هم با تهدید انتشار عکسهای خصوصیاش از او اخاذی کردیم. تحقیقات از دو متهم ادامه دارد.