سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: صنعت دارویی، پزشکی و مهندسی پزشکی جدا از محوریت سلامت، دارای سازماندهی عظیم مهندسی مدلینگ و زیبایی است و قسمت عمدهای از اقتصاد این صنعت بر محوریت آرایش و زیبایی در چرخش است. صنعتی که میتواند گردش مالی بسیار عظیمی از دارو و تجهیزات و اقدامات درمانی زیبایی کسب کند و در کنار هر تبلیغ مدلینگی، یک زمینه تبلیغ وجود دارد. از جمله فضای تبلیغ، لباس مدل و... و اینها خواسته و ناخواسته روی تصمیم و خودپنداره مخاطب اثر میگذارند.
صنعت و پستمدرن بر پایه تبلیغات و گردش آزاد اطلاعات در جریان است. در پس مد و زیبایی، صنعت دارویی، پزشکی و تبلیغات نهفته است. تبلیغات بر دو محور است. یکی نیازسنجی و دیگری نیازسازی. در مورد نیازسنجی، کارگردانان صنعت تبلیغات اقدام به بررسی نیازهای موجود میکنند و متناسب با آن تولید و فروش دارند، اما در نیازسازی مسئله کاملاً متفاوت است.
در واقع کاربرد اصلی تبلیغات در حوزه نیازسازی نمایان است. در دنیای تبلیغات تولید مرحله میانی است و تولید زمانی به گردش درمیآید که نیاز خلق شده و در مخاطب ایجاد نیاز شده باشد. ایجاد نیاز بازوی اصلی صنعت تولید در دنیای اطلاعات است. صنعت مدلینگ، مصداق بارز این موضوع است. در صنعت مدلینگ تمرکز اصلی بر روی بافت ذهنی مخاطب با هدف القای تفکری است که تولید و صنعت در پس آن نهفته است. ایجاد نیاز در مخاطب با تبلیغات و رسانه با شیوههای متعددی انجام میشود.
در یک تیزر تبلیغاتی که برای یک ماده بهداشتی تبلیغ میشود، درست است که صرفاً تبلیغ یک کالا یا خدمات صورت میگیرد، اما در واقع چهرهای که در رسانه از او برای تبلیغات استفاده میشود، همه دیزاین شخص، تبلیغاتی است که به مخاطب القا میشود. هر چند در زمینه مدلینگ، شبکهها و برنامههای ویژهای وجود دارد که اقدام به تبلیغات و ارائه مدل میکنند، اما این بدین معنا نیست که تبلیغات مدلینگ در سایر موارد تبلیغاتی رخ نمیدهد.
در نیازسازی به دو مقوله توجه میشود. یکی نیازسازی مستقیم مثل تبلیغ داروی لاغری و دیگری، پسزمینههای تبلیغ که شامل مد، لباس، اندام، آرایش و ... است و مخاطب ناخودآگاه توجهاش را بر آن متمرکز میکند و بدین منوال به خودارزیابی و خودمقایسهای با مدل تبلیغاتی خواهد پرداخت. بدین گونه موضوع صرفاً به جراحی زیبایی ختم نخواهد شد، بلکه به خودارزیابی و خودمقایسهای همهجانبهای بسط پیدا خواهد داشت.
به صراحت میتوان گفت: در پی این امر دیزاین دکوراسیون، لباس، مدلهای آرایش و... همه و همه به صورت رشتهای تداوم خواهند یافت. با نیازسازی، صنعتی به راه میافتد که متناسب با سطح و گستردگی تبلیغات، افراد زیادی در دام و سیطره هرم اقتصادی نیازسازان قرار خواهند گرفت و ناخودآگاه به پولسازان این صنعت عظیم تبدیل خواهند شد.
نکته مهم اینجاست که این موضوع صرفاً به بیماران دارای شخصیت شکننده، توجهطلب و... ختم نمیشود، بلکه نیازسازی رسانهای با هدف ایجاد نیاز در بافت عمومی رخ میدهد. حال هرچه میزان بیماری و اختلال در افراد بیشتر باشد، دارای سازمان شخصیت برونتأییدی باشند و هرچه «خود» (ego) افراد دارای شکنندگی بیشتری باشد، طعمه بهتری برای اثربخشی تبلیغاتی، رسانه و صنعت در پس آن هستند.
در پی نمایش و تبلیغات، ایجاد نیاز و خود مقایسهگری رخ میدهد و در پس هر گیم از مدلینگ تلاشی عمیق برای ایجاد نیاز نهفته است که افراد را به مقایسه خودآگاه یا ناخودآگاه خود با مدل سوق میدهد. این مقایسه شامل اندام، لباس و... میشود و چنانچه ناهمسانی با مدل وجود داشته باشد، خودسرزنشی یا همان حمله به خود (self-attack) و کاهش اعتماد به نفس رخ میدهد.
این مهم دو نتیجه را به دنبال دارد. یا میتواند با مسیر مورد تبلیغ همسانی کند و به مدل نزدیک شود، لاغر شود، جراحی بینی انجام دهد، گونه تزریق کند، پروتز اندام، جراحی لاغری، جراحیهای پوستی و انواع درمانهای پوستی، استفاده گسترده از انواع لوازم آرایشی و بهداشتی با هدف تغییر در ظاهر و پوست و...، که اگر این اتفاق رخ دهد، هدف تبلیغاتی شرکت مدلینگ محقق شده است. کمااینکه مدلینگ فقط با این هدف شکل گرفته و تداوم دارد. بدین معنا که پشت مدلینگ تجارت عظیمی نهفته است، اما اگر محقق نشود، اعتماد به نفس پایین، خودسرزنشی و احساس حقارت رخ میدهد.
منبع کنترل و رشد زمانی که بیرونی است احساس خودارزشمندی افراد و ساختار یکپارچه ایگوی آنها معیوب و دارای منبع تأیید و کنترل بیرونی است. احساس ارزشمندی نه بر مبنای پتانسیلهای فردی بلکه بر مبنای تأییدیههای بیرونی فرافردی است. طبعاً در موضوعی مهم مانند زیبایی، میزان مصرف بالایی در زمینه مصرف لوازم آرایشی و همچنین استفاده از جراحی زیبایی است.
در واقع بافت فرهنگی تربیتکننده فردیت مبتنی بر تأیید اجتماعی و خودنادیدهانگاری منتج به این موضوع میشود که افراد اعتماد به نفس و ایگوی وابسته به فرآیند بیرونی داشته باشند و سپس زمانی که این رخ نمیدهد، احساس حقارت رخ میدهد. فرد به هر کاری دست میزند تا اعتماد به نفس تخریبشده خود را بازسازی کند. این موضوع صرفاً در جراحی زیبایی نیست. در مصرف لوازم آرایشی، رفتارهای اجتماعی، نمایشهای فضای مجازی، تصویرهای اینستاگرامی، عکسهای پروفایل و... همه و همه نمایان است. این یعنی ضعف اعتماد به نفس و به نوعی بازسازی اعتماد به نفس تخریبشده در جراحی با نمایش اینستاگرامی!
جراحی زیبایی قسمتی از بافت بیمار و درگیر تنش مغز را به طور موقت برمیدارد. مغز بیمار منجر به بروز بافت فکری نازیباانگاری و خودزشتپنداری میشود. قسمتی از باور خود سرزنشگر را برمیدارد، قسمتی از بافت آسیبدیده مغز را برمیدارد و نه عیبی جسمی تحت عنوان جراحی زیبایی را!
جراحی زیبایی قسمتی از باور معیوب و آسیبدیده فرد در مورد تصویر خود (self-image) و یا اعتماد به نفس esteem) self- او را به طور موقت برمیدارد. اینها چیزهایی هستند که با جراحی زیبایی به طور موقت ترمیم شده و برداشته میشود. موضوع مهم دیگر اختلالات شخصیتی و رفتارهای بیمارگونهای است که منجر به سوق یافتن به سوی جراحی میشوند.
فرد یا بیماری که دارای اعتماد به نفس تخریبشده و فردیت دارای نوسان هیجانی با ایگوی شکننده است، اقدام به جراحی زیبایی میکند. فراموش نکنیم اختلالاتی همچون اختلال شخصیت هیستریونیک، مرزی، نارسیستیک، وسواسی اجباری و شخصیت ضداجتماعی، از جمله اختلالات تأثیرگذاری هستند که میتوانند بیشترین گرایش را به سمت انجام جراحی زیبایی فراهم کنند.
*روانشناس بالینی و مدرس دانشگاه