سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: دین اسلام دختر را نعمت و برکت میداند. پیامبر اکرم (ص) فرمود: «بهترین فرزندان شما دختران هستند.» دختر بودن حس عجیبی است. از همان اول که به دنیا میآیی ناز و عشوههای دلبرانهات پدر را مدهوش میکند. از همان اول میگویند دخترها بابایی هستند و آنها هم تا فرصتی به دست میآورند دخترک را در آغوش میگیرند و به خاطر طبع لطیف دخترانهاش او را غرق بوسه میکنند. کمی بزرگتر که شد سبک تربیتش با پسرها فرق میکند و دنیای دیگری شروع میشود.
نباید از گل به او نازکتر گفت. دختر است دیگر! زود میشکند. مادر امروزی در گوشش میخواند تو باید موفق باشی. باید ثابت کنی جنسیت و لطافت زنانه مانع موفقیتها نمیشود. باید از پسر فلانی موفقتر باشی. باید رشته بهتری قبول بشوی. از همان بچگی زمزمه خانوم دکتر و خانم مهندس در خانه میپیچد. هر کس برایش آرزویی دارد. او از همان روزهاست که یاد میگیرد باید بینقص باشد. باید در هرعرصهای که پا میگذارد، بهترین باشد. حق ندارد اگر وارد عرصه ورزشی شد نیمههای راه پا پس بکشد. حق ندارد اگر از نقاشی خوشش نیامد آموزشش را تا رسیدن به نقطه ایده آل و برپایی نمایشگاه انفرادی رها کند. او باید برای اثبات قدرتش تلاش کند و همین فرضیه او را در دام کمالگرایی میاندازد. مدام با دیگران مقایسه میشود پس باید با یک دست چند هندوانه بردارد. در هر کاری که قدم میگذارد باید بهترین باشد.
کمی بزرگتر که میشوند درست در بحبوحه نوجوانی و حساسیتهایش کمالگرایی گریبانشان را میگیرد. باید بینقص و بهترین باشند. بدون حتی یک خال روی صورت یا حتی داشتن چند جوش روی پیشانیهایشان. آنها هم باید خوشخط باشند هم خوب نقاشی کنند. هم خوشتیپترین باشند و هم درسشان خوب باشد. وقتی میخواهید بهترین باشید و برای خاص بودن کوچکترین اشتباهی نکنید، فرصت شاد بودن را از دست میدهید. فرصت آنکه از کارتان لذت ببرید و به جای آنکه باعث جلای روحتان باشد میشود سوهان روح. قهرمان بودن خوب است، ولی به شرطی که به خودتان آسیب نزنید و روحتان را شکنجه نکنید. باید بدانید که نتوانستن هم حق شماست. مثل هر انسان دیگر! شما هم حق دارید کنکورتان را خراب کنید یا در فلان مسابقه مقام نیاورید. حق دارید در انتخاب شریک زندگی دچار احساس شوید و اشتباه کنید. حق دارید مادر باشید، اما گاهی خطا کنید و در حد کمال نباشید.
نقطه مقابل این دخترها که دست به هر کاری میزنند تا خاص بوده و در بالاترین جایگاه باشند، دخترانی هستند که از ترس شکست دست به هیچ تلاشی نمیزنند. حس کمالگرایی و ترس از برنده شدن نمیگذارد آنها قدم در مسیر بگذارند. میگویند یا قدم نمیگذاریم یا باید بهترین باشیم. از معمولی بودن بیزارند و به همین دلیل اغلب دست به کارهای بزرگی نمیزنند. آنها کلیپها و فیلم قهرمانان هم جنسشان را میبینند و از ترس اینکه شبیهشان نشوند دست به تلاش نمیزنند.
کافی است آنها با خودشان دوست باشند و به خودشان افتخار کنند. این مهمترین گام در رسیدن به آرامش درونی است. کافی است خودشان را تحویل بگیرند و برای خوشحالی خودشان وقت بگذارند. دختران کمالگرا میخواهند بینقص باشند. پس بارها دست به آزمون و خطا میزنند. تجزیه و تحلیل میکنند، اما کمتر عمل میکنند و فرصتها را از دست میدهند. پیچیدهاش نکنیم. بیایید کمالگرایی را در کنکور و انتخاب شغل بررسی کنیم. دخترانی که در یک رقابت سخت و دشوار میخواهند بهترین کرسیها را در بهترین دانشگاههای شهر تصاحب کنند. آنقدر روی دندانپزشکی و مهندسی و... زوم میکنند که فرصت بسیاری از شغلها را از دست میدهند. حاضرند دو سال در خانه بمانند و برای رسیدن به رتبه دلخواهشان تلاش کنند، ولی به تغییر مسیر یا تغییر هدف فکر نکنند. به اینکه شاید یک رشته دیگر پولسازتر و بازار کارش بهتر باشد. دختران کمالگرا از ریسککردن و اشتباهکردن میترسند؛ چراکه از شکست میترسند. ترس از شکست هیچ وقت آنها را به عمل ترغیب نمیکند و همیشه ایدهها و برنامههایشان در حد یک نظریه باقی میماند.
دختران کمالگرا میترسند از غار تنهایی خود بیرون بیایند. ترجیح میدهند در ذهن خودشان یک قهرمان باشند تا اینکه در دنیای واقعی اشتباه کنند و احمق به نظر برسند. میترسند از اینکه پایینتر از تصورات ذهنی دیگران باشند و ناتوانیشان برای بقیه رو شود. دخترها در چرخه معیوب مقایسه با توانایی مردها میافتند و برای اینکه خودشان را ثابت کنند، مجبور میشوند بینقص باشند. مجبور میشوند بدون کمک خواستن به راه ادامه دهند. فرض کنید در یک اداره استخدام شدهاید. باسواد هستید، اما هیچ تجربه کاری ندارید. آیا میتوانید بیرودربایستی از همکارانتان کمک بخواهید؟ آیا میتوانید در اشتباهات اولیه عذرخواهی کنید و دست از غرور بردارید؟ آیا میتوانید در هر کجای زندگی که ایستادهاید اگر اشتباه کردید یا مسیر را غلط رفتید، بایستید و اشتباه را گردن بگیرید؟ آیا شده دست به کاری که نامطمئن از موفقیتش هستید بزنید و آن را تا آخر پیش ببرید؟
مشکل دیگر مقایسه شدن با مردان است. چرا کمتر حقوق میگیریم؟ چرا کمتر دیده میشویم و چرا قدردانیها آنچنان که باید در مورد زنان و دختران صورت نمیگیرد. آنها نیمی از انرژی خود را صرف مقایسه و مبارزه با دنیای مخالف میکنند. میخواهند صدای مخالفت خود را به گوش جهان برسانند و این مبارزه همیشگی آنها را از فرصتهای طلایی برای پیروزی دور میکند. کافی است آنها تفاوتها را بپذیرند و بدون اینکه سرخورده شده یا احساس شکست کنند، دنبال یک راه مطمئن برای رسیدن به هدف باشند. نویسنده کتاب جذاب و پرطرفدار «شجاع باش دختر» در بخشی از کتابش مینویسد: حقیقتی لاینفک در ورای تمام این افسانههای کمالگرایی وجود دارد: بینقصی کسلکننده است. ما مفهوم بینقصی را هدف غایی میدانیم. بدون هیچ اشتباه بدون هیچ عیب یا کاستی، اما حقیقت این است که این عیبها و کاستیها هستند که ما را جالب و زندگی را غنی میکنند. پذیرفتن عیب و نقص لذت آفرین است. به علاوه اگر بینقص باشید، آموختن و تلاش کردن چه لذتی دارد؟» نویسنده ادامه میدهد: «جالبترین افرادی که میشناسم عیبها و خصلتهای ویژهای دارند که باعث میشود به شکل منحصر به فردی بینظیر باشند. شجاعت چیزهایی را به زندگی شما اضافه میکند که کمالگرایی آنها را به حذف شدن از زندگیتان تهدید کرده است.» ما تفاوتهای خود را میدانیم. کافی است کمی شجاع باشیم تا بتوانیم محیط پیرامون خود را تغییر دهیم. کافی است مثل هر انسانی نقصهای خود را در درونمان بپذیریم. با ترسها و کمبودهایمان کنار بیاییم. با قدرت تمام پیش برویم و بگذاریم موفقیتها و آمار بالای پیروزیها ما را توصیف کند و نه جنجال و کوبیدن بر طبل تبعیضهای جنسیتی!