نفیسه زارعی از اهالی قلم و رسانه است که نویسندگی را به صورت جدی از حدود ۱۰ سال قبل و با داستانهای کوتاه و شعر آغاز کرد. بیشتر تمرکز نگارشیاش به دلیل علاقه به حوزه پژوهش، صرف تحقیق دانشگاهی به ویژه در حوزه ادبیات داستانی و ادبیات پایداری و شعر فارسی شد و در عین حال به نگارش داستانهای کوتاه برای برخی رسانهها اقدام کرد، اما نخستین اثر جدی این نویسنده با ژانر ادبیات دفاع، کتاب «دوبنده خاکی» است؛ کتابی که به زندگی شهید پهلوان اصغر منافیزاده میپردازد. به بهانه رونمایی از این کتاب که چندی پیش به همت فدراسیون کشتی در خانه کشتی شهید صدرزاده، کمپ تیمهای ملی شهیدسلیمانی برگزار شد، با نویسنده اثر نفیسه زارعی همکلام شدیم.
خانم زارعی چه آثاری از شما تا به امروز به چاپ رسیده است؟ خودتان انتخاب کردید که از شهید اصغر منافیزاده بنویسید؟
به دلیل اهمیتی که برای پختگی زبانی و روایت داستان قائل بوده و هستم، اصولاً آثار من بیشتر در حوزه نقد ادبی و مقالات پژوهشی و دانشگاهی است، تلاش کردم پیش از دست به قلم شدن در حوزه داستان پایداری، مؤلفههای این الگوی ادبی را بررسی و سپس در اثر یا آثار آتی از آن بهره ببرم. تقریباً این کتاب ترکیبی از پیشنهاد و انتخاب بود. وقتی فدراسیون کشتی برای تولید یک اثر داستانی با تم روایی دفاع با من تماس گرفت، از میان سوژههایی که پیشنهاد شد، شهید اصغر منافیزاده به دلایلی مثل بِکر بودن سوژه و پتانسیل روایتگری در دهه ۶۰ مورد توجهم قرار گرفت، البته ایده ابتدایی با آنچه در حال حاضر نگارش شد، به کلی فاصله داشت.
چطور این کتاب را به نگارش درآوردید؟
با توجه به کمبرخورداری آثار داستانی دفاع در حوزه نوجوان و جوان و آسیبهایی مثل شعارزدگی، فاصلهمندی آثار از حقیقت و عدم اقبال مخاطب به آثاری از این دست تصمیم گرفتم با ایجاد پیوند میان امروز و دیروز و ارائه روایتی به دور از آسیبهای موجودی که مخاطب را از خواندن متنهای بلند دلزده میکند، یک روایت داستانی تازه و نزدیک به ادبیات روایی نو از زندگی شهید ارائه بدهم و با به تصویر کشیدن زندگی یک نوجوان، قهرمان و ضدقهرمان را به شیوه امروزی برای فهم مبانی مثل شهادت، ایثار، شجاعت و پهلوانی به رشته تحریر درآورم.
چقدر توانستید شهید را در کتاب برای مخاطبان بشناسانید؟
به دلیل اینکه کانون روایی داستان حول محور منش پهلوانی شهید در ورزش کشتی متمرکز است، تلاش شده پهلوان اصغر منافیزاده به عنوان یک الگوی ملموس به مخاطب شناسانده شود، اما در آینده نقدهای هنری و ادبی مثل نقد خوانندهمحور میتواند حقیقت میزان تأثیرگذاری و شناساندن شهید به مخاطب را مشخص کند.
از مشکلات و موانع این راه برای ما بگویید، چقدر سخت بود؟
در نگاه اول عدماشتهار شهید مشکل بزرگ کار به نظر میرسید، اما این موضوع به یمن و عنایت پهلوان شهید و به همت گروه پژوهش و مصاحبه به سرپرستی جناب آقای نقاشیان از یک تهدید تبدیل به فرصت شد و با یک کار جهادی به تمام معنا در اندک زمانی اطلاعات موجود و در دسترس، جمعآوری و نگارش هم در زمانی کوتاه به پایان رسید، نکته جالب این است که طی این فرایند ما با آقای اصغر همراه شدیم و او دستمان را گرفت و راهنمای ما شد.
خودتان به عنوان اولین مخاطب این اثرها مهمترین ویژگی آن را چه چیزی میدانید؟
شاید تفاوت در نوع روایت و داستان که شهید از ابتدا در کانون روایی قرار ندارد، مهمترین ویژگی اثر است، زیرا مخاطب تا پایان فصلهای نخست متوجه نمیشود قهرمان داستان یک شهید است و بعد از همراهی با قصه و درست در نقطه پایانی که زاویه دید و راوی تغییر میکند، متوجه اصل ماجرا میشود.
چه بازه زمانی از دوران زندگی شهید در این اثر روایت میشود؟
این اثر درست در سالهای ابتدای دهه ۶۰ روایت میشود و در این بازه شهید منافیزاده همزمان کشتی میگیرد، مربیگری و به عنوان معلم ورزش در دوره راهنمایی شخصیت اصلی داستان فعالیت میکند.
سیر محتوایی کتاب به چه ترتیبی است؟
سیر محتوایی کتاب در روایتی تکخطی و البته با امکان گسترش و افزودن خردهروایتها دنبال میشود و تلاش شده است سبک زندگی اصیل ایرانی با مؤلفههای اسلامی و توأم با اِلمانها و ویژگیهای دلچسب آن دهه برای مخاطب امروز که عمدتاً سلیقه آنها متکی بر ذائقهسازی شبکه اجتماعی و دنیای مجازی است، بازنمایی شود.
منابع اسنادی و تألیف این اثر از طریق خانواده شهید در اختیار شما قرار گرفت یا از جاهای دیگر به دست آوردید؟
بخشی از منابع از طریق خانواده شهید و با حمایت و همراهی جدی همسر و فرزند گرامی ایشان به دست ما رسید و بخش دیگری نیز از طریق دوستان و هممحلهایهای شهید صورت گرفت. در هر حال عنایت و لطف شهید برای تولید این اثر به صورت جدی شامل حال ما شد.
این پژوهش و تحقیق تا به تألیف کتاب منجر شود، چقدر طول کشید؟ از چه طریقی صحت اسناد و گفتگوها را مورد سنجش قرار میدادید؟
تقریباً مجموع روال کار حدود نزدیک یک ماه به طول انجامید، در نقل تاریخ شفاهی به دلیل کسب اطلاعات از منابع درجه اول و اشراف اطلاعاتی به بخشی از حوادث آن دهه و همچنین همراهی و راهنمایی استادان صحتسنجی صورت گرفت و پس از نگارش هم با تأیید کارشناس فنی محترم فدراسیون کشتی مجدداً فرایند صحت روایتها مورد بررسی قرار گرفت.
جامعه هدف مخاطب این اثر چه قشری هستند و آن را برای چه طیف یا گروه سنی تألیف کردهاید؟
فضای داستان، فضایی رئال و مختص نوجوانان و جوانانی است که به دنبال قهرمانی با منش پهلوانی هستند و کشتی به عنوان ورزش اول و محبوب ایران برای آنها جذاب است و اصل داستان هم روی این مهم میچرخد.
کلیتی از کتاب را برای مخاطبان بیان کنید.
داستان حول محور نوجوانی به نام اِبی (ابراهیم) و رؤیای او برای قهرمانی شکل میگیرد. داستان از مشکلات و موانع اِبی (ابراهیم) برای رسیدن به این آرزو که میخواهد از آن دست بکشد روایت میکند. در خلال داستان پهلوان اصغر منافیزاده وارد میشود و با وجود حضورش در جبهه مشکل ابراهیم را حل میکند.
شاخصه مهم این کتاب چیست و چرا این نام را برای کتاب انتخاب کردید؟
شاخصه اصلی کتاب که شاید آن را از آثار مشابه متمایز میکند، وجه داستانی و پرهیز از بزرگنمایی است، یعنی سعی شده مخاطب با انسانی زمینی و قابل باور روبهرو شود و شهید از طریق نوشتار چندباره شهید نشود بلکه اصالت ادبی و داستانی در خدمت روایت صحیح قرار بگیرد. نام هر اثر معرف هویت آن است، پیش از اینکه نام دوبنده خاکی برای کتاب انتخاب شود، ما یعنی اعضای گروه پژوهش و مصاحبه مبین خودمان شهید را با نام آقای اصغر خطاب میکردیم و گاهی که میانه راه درگیر مشکلی میشدیم، میگفتیم آقای اصغر، چون خیلی آقاست، کار ما را راه میاندازد و واقعاً هم همینطور میشد و راغب بودیم نام اثر آقای اصغر باشد، اما به دلیل مرکزیت موضوع دوبنده یا لباس کشتی نام فعلی برای کتاب انتخاب شد.
به نظر شما مسئولان چگونه میتوانند از کسانی که در حوزه ایثار و شهادت فعالیت فرهنگی و ادبی دارند، حمایت کنند؟
در سالهای اخیر در حوزه ادبیات پایداری و دفاع اقدامات خوبی صورت گرفته است و نهادهای مربوط حمایتهای مناسبی از آثار داشتهاند، اما باید تمرکز بیشتری در حوزه پژوهش در این زمینه صورت بگیرد تا آثاری با مؤلفههای رایج استانداردهای جهانی در مقیاس بومی تولید شود، اما نهادهای ورزشی دیگر میتوانند با اقدامات مشابهی نظیر اقدام اخیر فدراسیون کشتی که با هدف برجستهسازی نقش پهلوانی شهدا، اقدام به تولید آثار داستانی کرد، شهدای ورزشکار را به عنوان الگوی حقیقی معرفی کنند تا الگوهای بدلی که به واسطه ورزش سلبریتی شدند و علیه منافع و امنیت ملی در این روزها اقدام میکنند، جرئت عرضاندام نداشته باشند و البته در ادامه این مسیر با پیوست فرهنگی این آثار در قالب فیلم، مستند و آثار تصویری و بصری کوتاه توسط سازمانهای مربوط در مسیر الگوسازی صحیح اقدامات مؤثری صورت بگیرد. در آخر ضمن تشکر از خانواده و دوستان محترم شهید منافیزاده و فدراسیون محترم کشتی، امیدوارم با نظر و عنایت شهدا اقدامات مفید اینچنینی متوقف و تنها به این فدراسیون منحصر نشود.