کد خبر: 1123913
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۴۰۱ - ۲۲:۳۰
غلامرضا صادقیان
جام‌جهانی یک مسئله فراتر از فوتبال هم داشت که غلبه سیاهان و گاهی مسلمانان در تیم‌های اروپایی و سفید بود، مثل انگلیس و همین فرانسه نایب قهرمان. در برخی بازی‌ها مانند فرانسه و مراکش، علاوه بر سیاهان، شمار مسلمانان دو تیم هم غلبه داشت
جام‌جهانی یک مسئله فراتر از فوتبال هم داشت که غلبه سیاهان و گاهی مسلمانان در تیم‌های اروپایی و سفید بود، مثل انگلیس و همین فرانسه نایب قهرمان. در برخی بازی‌ها مانند فرانسه و مراکش، علاوه بر سیاهان، شمار مسلمانان دو تیم هم غلبه داشت. در مقابل فرانسه، آرژانتین، تیمی یک دست سفید و بدون بازیکن سیاهپوست و مسلمان-حتی بدون سرخ‌پوست- بود. این مسئله، بحث‌هایی را برانگیخت. مثلاً کسی پرسیده بود «چرا فرانسه این‌همه بازیکن سیاه دارد و آرژانتین هیچی؟!» و پاسخ شنیده بود «چون ما یک کشور هستیم، نه فیلم والت‌دیزنی!» 
می‌بینیم که ترکیب سیاه تیم فوتبال امپراتوری‌هایی که قبلاً کاملاً سفید، اما با سابقه برده‌داری سیاهان بودند، چیزی نیست که در متن فوتبال، گم یا به‌سادگی هضم شود؛ و بسا کسان این وضعیت را امتیازی تمدنی در پذیرش و اشاعه انگار‌ه های تکثر و جهانی شدن می‌دانند که در برابر کشور‌های غیرتکثرگرا یا ملی‌گرا یا انحصارگرا قرار می‌گیرد. اما آیا می‌توان ترکیب سیاه و مسلمان تیم فوتبال یک کشور را به‌عنوان تکثرگرایی از آنان پذیرفت؟ آیا فرانسه به این علت که در برخی بازی‌های همین جام فقط یک بازیکن با اصالت فرانسوی در زمین داشت، درحالی‌که دو بازیکن با اصالت کامرونی و بازیکنانی مسلمان از آفریقا داشت، یک کشور تکثرگراست؟
 با همان منطق تکثرگرایی، پاسخ این پرسش فقط وقتی مثبت است که اولاً اگر ترکیب تیم ملی فوتبال فرانسه را برآیندی متعادل از ترکیب جمعیتی فرانسه می‌دانیم، در دیگر بخش‌ها از جامعه قضات و مدیران و پزشکان و نمایندگان دولتی و پارلمانی گرفته تا هر بخش دیگری که سیاهان و مسلمانان، متکثرند، منتخب آن انجمن‌ها و اجتماعات نیز سیاه و مسلمان باشند. ثانیاً این ترکیب سیاه و مسلمان بتوانند قوانین را مطابق عقاید و باور‌های خود تغییر دهند. مسئله فقط در حد «ادریسا کاناگه‌یه» هافبک سنگالی نیست که، چون حاضر نشد پیراهن همجنسگرایان را به تن کند، به کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال فرانسه فراخوانده شد، مسئله یک ملت است، ملتی که در آینده با فرضیه «اکثریت مسلمانان» چه خواهد کرد. 
سال ۱۳۸۸ در حج تمتع، روحانی شیعه فرانسوی در گعده منا با اعتقاد محکمی از «جمهوری اسلامی فرانسه» در دو دهه آینده سخن می‌گفت: «تشرف به دین اسلام در فرانسه، فوج‌فوج است و این از نگاه افکار عمومی دنیا پنهان نگه داشته می‌شود. علت آن هم پویایی و حقیقی بودن اسلام در مقابل ادیان تحریف شده دیگر است که نمی‌توانند به پرسش‌های فلسفی تحصیلکردگان پاسخ بدهند.»
داستان آن حاجی فرانسوی را اگر جدی یا قریب ندانیم، باید بتوانیم تبیینی برای تصویب قانونی با هدف تقویت «اصول جمهوری» یا «منشور جمهوری» در فرانسه ۲۰۲۰ علیه رشد اسلام‌گرایی داشته باشیم. مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه که مبتکر و فراخوان‌دهنده این قانون بود، می‌خواست مانع آنچه «جدایی‌طلبی اسلام‌گرایانه» می‌خواند، شود و به قول خودش «اصول وحدت‌بخش سکولاریسم فرانسه» را تقویت کند. این قانون مبنا و راهبرد تطابق جامعه مسلمانان با ارزش‌های بنیادین جامعه فرانسه خواهد بود. گفته می‌شود فرانسه ۶میلیون مسلمان دارد که بیشترین در بین کشور‌های اروپای غربی است. بر اساس قانون «منع اسلام سیاسی»، کودکان فرانسوی باید از سه‌سالگی در مدرسه عمومی و به رسمیت شناخته‌شده، درس بخوانند. آموزش در خانه، فقط در موارد استثنایی میسر است. کارکنان دولت باید بی‌طرفی مذهبی داشته باشند و هر گونه تهدید یا تهاجم مبتنی بر انگیزه‌های اسلام‌گرایانه نیز می‌تواند به بهای تا سه سال زندان و تا ۷۵ هزار یورو جریمه نقدی تمام شود. هر خارجی که مفاد قانون را زیر پا بگذارد، از فرانسه اخراج خواهد شد. بر اساس این قانون، انجمن‌ها و تشکل‌های فرهنگی، اجتماعی و مذهبی، تحت نظارت دقیق‌تر قرار خواهند گرفت. 
چند ماه پیش نیز وزیر کشور فرانسه سخنانی به این مضمون داشت که حتی اگر روزی اکثریت با مسلمانان شود، قانون اساسی فرانسه، ابدی خواهد بود!
آنچه سیاسیون فرانسه و مکرون، که در ورزشگاه دیدار نهایی فوتبال جام جهانی قطر حاضر شد، از تیم ملی سیاه و مسلمان این کشور انتظار دارند، عمل به قانون اساسی تا ابد سکولار و «منشور جمهوری» فرانسه است، نه اینکه به‌عنوان نمادی از تکثرگرایی، پیشقراولان تغییرات «اساسی» در مدنیت فرانسه باشند. برای همین است که مطابق یک برآورد به رغم مسلمان بودن برخی اعضای تیم ملی فرانسه - شاید فقط به خاطر حضور مکرون در ورزشگاه - مسلمانان از شکست فرانسه خوشحال شدند! اینجاست که اگر آن پرسش و پاسخ آغازین این نوشته به‌شکل دیگری مطرح شود که «چرا فرانسه برای آینده این کشور که به سمت ترکیب جمعیتی مسلمان می‌رود، با تصویب قانون ابدی سکولار، اسلام‌ستیزی می‌کند؟» پاسخ این است که «چون یک کشور نیست و بیشتر یک سیرک است»!
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار