گوترش طی نامه خود به شورای امنیت سازمان ملل و تکیه بر تنها دستاویز قانونی از منشور ملل، رخداد‌های غزه را تهدید امنیت و صلح جهانی دانسته و خواستار تصمیم نهاد قانونی و بین‌الملل برای فشار به رژیم صهیونیستی شد که با شوک امریکایی روبه‌رو شد. امریکا با رأی منفی و وتو و انگلیس با رأی ممتنع، خواسته ۱۳ عضو دیگر شورای امنیت را برای توقف جنگ جنایتکارانه و ضدانسانی بی‌اثر کردند. دیگر مقامات عالی‌رتبه امریکایی نیز در مواضع رسمی و اعلامی تأکید کردند توقف جنگ به زیان اسرائیل است و چراغ سبز استمرار این جنگ را به صهیونیست‌ها دادند. مقامات نظامی و پنتاگون نیز محموله‌های بزرگ مهمات و لجستیک جنگی و گلوله‌های تانک و بمب‌های سنگرشکن به اسرائیل سرازیر کرده و در کنگره نیز به‌دنبال اختصاص کمک‌های بزرگ میلیاردی به این رژیم هستند.
مسئله این است که امریکا و بایدن به‌عنوان اداره‌کننده اصلی و رژیم صهیونیستی به‌عنوان مجری این جنایات، پذیرفته‌اند که حماس و مقاومت را نمی‌توانند نابود کنند و تبادل و آزادی اسرای‌شان را نیز معامله‌ای سودمند نمی‌دانند و آنچه برایشان اهمیت دارد این است که اولاً تا جایی به پیش روند که ضریب امنیتی قابل قبول برای بقای رژیم صهیونیستی ایجاد کرده و تا جایی که بتوانند از توانایی مقاومت در غزه و سپس در کرانه باختری بکاهند. با وجودی که رسوایی مشارکت و مداخله مستقیم امریکا در جنگ جنایتکارانه و ضدبشری در غزه به زیان نتایج انتخاباتی حزب دموکرات و بایدن است، به دلیل ماهیت رسمی و صهیونیستی بودن مقامات کاخ سفید، طرح این رژیم را برای زمین سوخته کامل در شمال و وسط نوار غزه و نابودی کامل آن به‌عنوان یک طرح انتفاعی و کور در دستور گذاشته و دنبال می‌کنند تا با کوچ اجباری از شمال و منطقه میانی نوار غزه به شهر رفح و جلوگیری از رسیدن هرگونه کمک به مردم در ابعاد الزامی حیات، نیمی از جمعیت غزه را به صحرای سینا سرازیر کنند.
این پروژه در گمانه و ارزیابی آن‌ها اینگونه است که با نابودی دو سوم غزه و استقرار در آن و محصور و محدود کردن مردم و مقاومت در یک بخش کوچک، هم از حجم مقاومت و تاب‌آوری مردم خواهند کاست و هم تاحدودی برای اسرائیل امنیت حداقلی ایجاد می‌کنند. به همین دلیل مقامات مصری در چند روز گذشته تهدید کردند که کوچ اجباری به صحرای سینا به معنی قطع روابط مصر و رژیم صهیونیستی خواهد بود. اجرای این طرح نمی‌تواند تا پایان ژانویه ۲۰۲۴ هم به نتیجه برسد و با شدت و وحشی‌گری بیشتر در این مرحله از اقدامات ارتش صهیونیستی، نگران عرصه‌های منطقه‌ای و واکنش مقاومت منطقه‌ای هستند و به همین دلیل انگلیس نقش فعال‌تری در این پروژه جنایتکارانه به‌عهده گرفته و وظایفی در حوزه یمن، عراق و سوریه به عهده گرفته و فرانسه و دیپلماسی آن را ابزاری برای به انفعال کشیدن حزب‌الله در لبنان قرار داده‌اند تا از میزان اثرگذاری آن‌ها بر محاسبات امریکا، غرب و رژیم صهیونیستی و افزایش هزینه‌های گوناگون آن‌ها جلوگیری کنند. آرزو‌های صهیونیستی بر ضرورت تغییر در خاورمیانه تأکید می‌کند و رفتار فریبکارانه امریکا برای مهلت‌دهی ماهانه به صهیونیست‌ها، مفهومی در استمرار و گسترش جنگ در غزه و منطقه را بیان می‌کند که نیازمند بازبینی در بسیاری از سیاست‌ها و متناسب‌سازی آن با راهبرد امریکا و رژیم صهیونیستی است.
