جوان آنلاین: از همان اول که تلفنش را جواب میدهد، صدای گرم و مهربانش مرا سرذوق میآورد. به نظر میرسد که او یک معلم تمام عیار است؛ شبیه به همان الگویی که همیشه در ذهنم برای دارندگان چنین شغلی داشتم. آنقدر زیبا درباره تخصصش و کارهایی که در مدرسه انجام میدهد حرف میزند که گذر زمان را از دست میدهم. او خالصانه در این شغل کار میکند، در گیرودار گرفتن دستمزد بیشتر یا اضافه کاری بیشتر نیست، حتی بسیاری از اوقات بدون دریافت هیچ پولی به مدارس دیگر میرود و به بچههای آنجا خدمت میکند، اما این همه عشق و علاقه از کجا آمده است، میگوید: «با عارضه و اختلال جسمی- حرکتی متولد شدم که در ۴۰ روزگی جراحی شدم و تحت درمان قرار گرفتم، حدود یک سالگی در ماه صفر شفا گرفتم و از آن سال تاکنون خانوادهام ۲۸ صفر برای امام حسن (ع) شلهزرد میدهند. خدا به من پا داد تا امروز زکات آن را با خدمت به دانشآموزان و مردم بدهم.» حالا زهرا کریلی، دکترای بیومکانیک ورزشی عاشق کارش است و آنقدر زیبا در مورد شغلش حرف میزند که حتی اگر هیچ چیز هم درباره این رشته ندانید، باز هم دوست دارید یک روز همراهش شوید و ببینید که چطور کارهایش را با جان و دل انجام میدهد.
اهمیت غربالگری ساختار اسکلتی- عضلانی
بیومکانیک ورزشی همان خطکش اندازهگیری وضعیت بدن است. علم بیومکانیک ورزشی میتواند مشکلات جسمی- حرکتی دانشآموزان را حل کند، اما توجهی بدان نشده است و اصلاً از این علم در مدارس کشور استفاده نمیشود. خانم کریلی معتقد است باید اول از همه وضعیت بدنی و ساختار اسکلتی- عضلانی دانشآموزان بررسی و عارضههای آنها شناسایی شود تا آنها بتوانند در رشتههای ورزشی مختلفی، چون والیبال، بسکتبال، پینگ پونگ، فوتبال و... موفق عمل کنند، منتها چنین موضوع مهمی در زنگهای ورزش مدارس کشورمان مغفول مانده است. برای درک بهتر این موضوع به یکی از مدارس ابتدایی منطقه ۶ تهران رفتیم تا با شیوه کار او و همچنین کاربرد علم بیومکانیک ورزشی آشنا شویم. در یکی از این اتاقها چند نفر از دانشآموزان روی صندلی نشستهاند تا نوبت به نوبت مورد ارزیابی قرار بگیرند. چند توپ قرمز را به بدن یکی از دانشآموزان وصل کرده بودند و ساختار اسکلتی- عضلانی و راه رفتن او را مورد بررسی قرار میدادند. میپرسم «دلیل انجام این کار چیست؟» خانم کریلی میگوید: «برخی از دانشآموزان بهدلیل ضعف عضلات، فقر حرکتی، ناهنجاریهای اسکلتی، آگاهی نداشتن اصول و الگوهای مناسب حرکتی و... توانایی و ظرفیت انجام برخی از مهارتهای حرکتی پایه و فعالیتهای بدنی، پابهپای همسنوسالانشان را ندارند، بنابراین اگر این دانشآموزان مورد ارزیابی و غربالگری اولیه قرار نگیرند و از آنها خواسته شود که همه حرکات ورزشی را بیعیب و نقص در کنار همکلاسیهایشان انجام دهند، حتماً دچار آسیب و مشکلات جدی خواهند شد.»
او به «ضرورت غربالگری بیومکانیک» اشاره میکند و میگوید: «بیومکانیک ورزشی در آموزش و پرورش جایگاه مشخصی ندارد و در شهر تهران فقط تعداد اندکی دکترای بیومکانیک ورزشی در آموزش و پرورش مشغول به کار هستند، این در صورتی است که غربالگری بچهها، اهمیتی بیشتر نسبت به انداختن توپ جلوی پایشان دارد. به عقیده من وظیفه یک مربی تربیت بدنی قبل از آموزش به بچهها توجه و بررسی ساختار قامتی و وضعیت فیزیک بدن آنهاست، این وظیفه باید مهم و پررنگ شمرده شود. دانشآموزی که مشکلات حرکتی دارد باید شناسایی شود، چراکه قبل از درمان با انجام فعالیت ورزشی آسیب میبیند.»
کمتحرکی بلای جان بچهها
«تحرک دانشآموزان کم است و محدودیتهای دوران کرونا نیز کمتحرکی آنها را تشدید کرد. یکی از دلایل مشکلات حرکتی امروز بچهها ناشی از کم تحرکیشان است.» این را خانم مربی میگوید، برای همین از دانشآموزان حاضر در اتاق ارزیابی میپرسم «چه کارهایی در خانه انجام میدهید و چه فعالیتی دارید؟» آنها نوبت به نوبت دستشان را بالا میآورند و درباره کلاسهای ورزشی که بیرون از خانه میروند صحبت میکنند. یک نفرشان میگوید کلاس والیبال میرود و دیگری از کلاس بسکتبال و علاقهای که به آن دارد حرف میزند، یکی دیگرشان هم از کلاس ژیمناستیک و شنایش میگوید، اما وقتی از آنها میپرسم روزهایی که کلاس ندارند و در خانه هستند چه فعالیتی دارند، همهشان نگاهم میکنند و حرفی برای گفتن ندارند! البته آنها مقصر نیستند، زندگیهای آپارتماننشینی و خانههای کوچک باعث شده که فضایی برای تحرک بچهها باقی نماند و معمولاً آنها با تبلت و موبایل و... سرگرم میشوند.
لزوم ایجاد کانون سلامت در همه مدارس
هر چند وجود یک مربی دلسوز و کاربلد در یکی از مدارس کشور باعث افتخار است، اما بیتوجهی نسبت به سلامت دانشآموزان در دیگر مدارس کشور ناراحتکننده خواهد شد. بدون شک همه مدارس نیاز به یک کانون سلامت برای بررسی و اصلاح ناهنجاریهای حرکتی دانشآموزان دارند تا بیش از اینکه به قهرمانپروری اهمیت دهند همه حواسشان به بهبود روند رشدی و حرکتی بچهها باشد. از خانم کریلی میپرسم: «چه کار کنیم تا همه مدارس به علم بیومکانیک ورزشی توجه ویژهای داشته باشند؟» میگوید: «اولین نکتهای که پیشنهاد میکنم این است هرکدام از والدین در هر مدرسهای که فرزندشان را میفرستند از مدیر آنجا بخواهند تا این غربالگری برای بچههایشان انجام شود. آن وقت شاید در مدارس به مرور زمان این خدمات سلامت بدن برای همه دانشآموزان انجام شود، همانطور که در ژاپن این کار انجام میشود.» او ادامه میدهد: «ضروری است که کانون سلامت در همه مدارس فراگیر شود. شاید برخی بگویند که نیرو به تعداد در این حوزه وجود ندارد، اما من میگویم میشود کارگاه برگزار کنیم و از افراد مختلف در این زمینه کمک بگیریم، همچنین افرادی که در این حوزه بیکار ماندهاند را وارد این کار کنیم.
نمره ۲۰ در ازای سلامت فیزیک بدن
شاید هر کسی تصور کند که این خانم مربی خوشرو و خوشصحبت به همه دانشآموزانش نمره ۲۰ میدهد و هوای آنها را دارد، اما اینطور نیست. خانم کریلی در مورد سلامت فیزیک بدن با هیچ کدام از دانشآموزانش شوخی ندارد! او در این رابطه میگوید: «نمره ۲۰ دانشآموزان منوط بر سلامت فیزیک بدنشان است، این را از روز اول به آنها میگویم. اصلاً تربیت بدنی، یعنی سلامت بدن، اما گاهی همکاران من فکر میکنند که باید قهرمانپروری کنند.» او ادامه میدهد: «اول سال همه دانشآموزان را غربالگری میکنم و مثلاً تشخیص میدهم که دانشآموزی گودی کمر دارد، در همین زمان تربیت بدنی با این دانشآموز اصلاحی کار میکنم و به او میگویم که مثلاً حرکت «گهواره» را بزند و عضلات شکمش را تقویت کند. پنج نمره از ۲۰ نمره ورزش این دانشآموز برای همین کار خواهد بود، او باید تا پایان ترم گودی کمرش را اصلاح کند و با او شوخی هم ندارم، واقعاً اگر حرکات اصلاحی را انجام ندهد و مشکلش را حل نکند به او نمره نمیدهم و بچهها این را به خوبی فهمیدهاند.» در واقع این مربی نمره ۲۰ دانشآموزان را به سلامتی آنها میدهد و به اینکه والیبال یا بسکتبال خوبی بازی میکنند، کاری ندارد.»
درس غربالگری بیومکانیکال و اصلاح بدن
در روزهای کرونا و اولین سالی که کلاسهای درس مجازی شد، عملاً برگزاری کلاسهای تربیت بدنی به صورت آنلاین امکان اجرایی نداشت. آن روزها هم خانم کریلی بیکار ننشست و به دنبال کاربردیکردن آموزش مجازی تربیت بدنی بود. به همین دلیل او کتاب «حرکت اصلاحی مقدماتی» را با همکاری خانم میتراالسادات عاملی نوشت و چاپ کرد. خانم مربی در این رابطه میگوید: «در این کتاب، هر یک از ناهنجاریهای اسکلتی- عضلانی را به ترتیب از اندام فوقانی تا تحتانی به بچهها درس دادیم و از آنها میخواستیم به صورت آنلاین عکس و فیلم از خودشان بفرستند که ناهنجاریهای بدنشان بررسی و غربالگری شود تا تمرینهایی را برای اصلاح آنها بدهیم. حتی فیلمهای آموزشی تهیه کردیم و آنها را برای بچهها میفرستادیم تا محتوای کتاب برایشان قابل فهم و درک شود.» او ادامه میدهد: «به صورت پایلوت و آموزشی در دبیرستان حضرتزهرا (س) منطقه ۶ در پایه دهم این کارها انجام شد. در سال دوم کرونا و مجازی شدن مجدد کلاسها، کتاب ارگونومی و سلامت را با همکاری خانمها زهتاب و خیرخواه نوشتم، اینکه چگونه بشینیم، بخوابیم و... در این کتاب آموزش داده میشد. از آنجا که دانشآموز به صورت مجازی آموزش میدیدند به آنها میگفتیم که چطوری پشت سیستم بنشینند، مطالعه کنند با گوشی کار کنند و... این کتاب در سال دوم کرونا برای پایههای یازدهم و دوازدهم تدریس میشد. در این دوران حتی متوجه شدیم که تعدادی از همکاران ما از لحاظ منابع اطلاعاتی فقیر هستند و با کاربرد و پروتکلهای برخی از آزمونهای میدانی مثلاً تست لیلی، پرش، انعطاف، درازنشست، طناب و... برای ارزیابی وضعیت سلامت بدن و شناسایی برخی از ناهنجاریهای اسکلتی- عضلانی آشنا نیستند؛ در صورتی که با این تستها میتوان به این نتیجه رسید که بچهها ناهنجاری دارند یا نه. برای همین کتاب «کاربرد آزمونهای بالینی و میدانی در بیومکانیک ورزشی» را سال گذشته اسفندماه چاپ کردیم که آن را برای همکاران و بچههای تحصیلات تکمیلی دانشگاه و مربیان تدریس میکنیم. این کتابها حاصل سه سال کار و پژوهش سه ساله من و همکارانم، خانم زهتاب و ابریفام است.»
از کولهپشتیهای سنگین تا ایدهای برای مدارس
کولهپشتیهای سنگین به بلای جان برخی از دانشآموزان تبدیل شده است. موضوعی که بارها و بارها کارشناسان مختلف نسبت به آن هشدار دادهاند. خانم کریلی در این رابطه میگوید: «ما مسئله کولهپشتی را مورد ارزیابی قرار دادیم و اصلاً یکی از موضوعات تحقیقاتی ما بوده است. ستون فقرات یک حجمی از بار را میتواند تحمل کند و کار قوس کمر و قوس پا، تعدیل فشار و نیرو است، اما وقتی بدن بار سنگینی را متحمل شود، مهرهها تحت فشار قرار میگیرند و به مرور زمان ایجاد درد میکند. اینها مواردی است که باید از سوی بهداشت مدرسه اطلاع رسانی شود تا دانشآموز کولهپشتی سنگین نداشته باشد و بندهای آن را حتماً دو طرفه بیندازد.
او با دلسوزی تمام میگوید: «باید به این نکته توجه زیادی کرد، اگر برای ارزیابی و پیشگیری هزینه کنیم نیازی نیست هزینههای چند برابری را بابت درمان پرداخت کنیم. متأسفانه شاهد آن هستیم که دولت بهای سنگینی را برای درمان افراد که از لحاظ فیزیکی دچار عارضه شدهاند، پرداخت میکند در صورتی که اگر برنامهریزی شود میتوان فرهنگسازی کرد تا با پیشگیری از این عارضههای فیزیکی، کمتر نیاز به هزینههای سنگین درمان پیدا کنیم.»
باید فرهنگسازی شود
اصلاحات ساختار بدن از چه سنی باید آغاز شود؟ این دکترای بیومکانیک ورزشی میگوید: «هر چقدر زودتر بهتر. در سنین هفت و هشت سالگی اصلاح ناهنجاریها راحتتر است، اما در سن ۱۰ سالگی کمی سختتر میشود، در سن ۱۳ سالگی که مدل و سبک راه رفتن عادت فردشده، اصلاح الگوهای حرکتی یا عادات غلط و ناهنجاریهای اسکلتی- عضلانی به شدت سختتر و طولانیتر میشود. در سالمندان که دیگر آنها به مدل راه رفتنشان عادت کردهاند، میبینیم که نمیتوان این عادات یا الگوهای نامناسب را تغییر داد، چراکه ممکن است اصلاح و آموزش الگوهای صحیح موجب عدم تعادل و آسیب آنها شود.» او ادامه میدهد: «به نظر من اگر میخواهیم جامعه سالم داشته باشیم باید فرهنگسازی کنیم و فرهنگسازی باید از مدارس ابتدایی آغاز شود. همانطور که در کشورهای تکامل و توسعهیافته در سن ابتدایی، فرهنگسازی میکنند و نتایج آن را ۱۰ سال دیگر میبینند. از طرفی دانشآموز ابتدایی میتواند تبدیل به سفیرانی در خانواده شوند که به اعضای خانوادهشان بگویند برای راه رفتن درست و نشستن مناسب چگونه باشند، این یک سبد سلامت است که باید به خانوادهها داده شود.»
عشق به خدا، عشق به کار
به دعوت خانم کریلی سوار ماشین او میشویم و از مدرسه ابتدایی به سمت مدرسه دبیرستان حضرت زهرا (س) در خیابان مطهری حرکت میکنیم. گپ و گفت ما در داخل ماشین فضای صمیمیتری به خود میگیرد. از او میپرسم «بدون شک شما هم مثل سایر معلمان و مربیان شاغل در مدارس، نسبت به دستمزد و سایر مزایایی که باید برای معلمان باشد، اما نیست، گلایه دارید. در چنین شرایطی چطور میشود که اینقدر با عشق و علاقه کار کنید؟» او پاسخ میدهد: «آموزش و پرورش هزار تومان هم برای کارهای اضافهای که در مدرسه خودمان، یعنی مدرسه حضرت زهرا (س) و همچنین حضور در مدارس دیگر برایم در نظر نمیگیرد و این طرحها را فقط با عشق و علاقهام به این کار انجام میدهم.» سپس داستانی را تعریف میکند: «من وقتی به دنیا آمدم، هر دو پایم دچار عارضه جسمانی بود، اما به لطف خدا و توسل به امام حسن مجتبی (ع) شفا گرفتم. وقتی وارد دنیای ورزش شدم و خواستم در دانشگاه وارد رشته تربیت بدنی بشوم، خانواده به شدت مخالفت کردند، اما با هزار و یک ترفند آنها را راضی کردم. پدرم خودشان ورزشکار و فوتبالیست بودند، بعد از اصرارهای من گفت پاهایت را خدا داده، ما هم به او میسپریمت برو هر رشتهای که دوست داری بخوان. مقطع کارشناسی را با معدل ۳۴/۱۹ به پایان رساندم و به عنوان دانشجوی ممتاز به توصیه اساتیدم وارد مقطع ارشد گرایش بیومکانیک ورزشی شدم. در مقطع دکتری نیز رتبه اول دانشگاه آزاد و پردیس خوارزمی شدم. در ترم اول مقاطع دکتری استاد دانشگاه من گفت باید روی مچ پا کار کنی، اما میخواستم روی شانه کار کنم. آن روز با حس ناراحتی به منزل رفتم و به بابا گفتم که استاد به من اصرار میکند که روی مچ پا کار کنم و من اصلاً تمایل دارم و دوست دارم روی شانه کار کنم و رسالهام را بنویسم که ایشان گفت: «مثل اینکه یادت رفته، پاهایت را خدا داده، دخترم همه چی رو خدا برنامهریزی میکنه و ما بازیگرهای این نقشها هستیم، البته اگر به حکمت خدا ایمان داشته باشیم!» همین شد که کل رساله دکترای من روی پا بود و تخصص اصلی من ارزیابی و بررسی ناهنجاریهای کف پا و راه رفتن شد.»
وقتی به مدرسه حضرت زهرا (س) رسیدیم و میخواستیم وارد پارکینگ شویم، خانم کریلی گفت: «همیشه انگیزه من برای اینکه جایی میروم این است که خدا پاهایم را به لطف کریم اهل بیت شفا داد که امروز ناهنجاریهای کف پا و راه رفتن مردم را ارزیابی و اصلاح کنم. شاید برای همین است که همیشه شرایط عجیب و غریبی برایم اتفاق میافتد. من یقین دارم بالای سری همه چیز را بهتر میداند و دودوتا چهارتایش درست است، برای همین فقط برایم مهم این است که خدا به من سلامتی داده و من آن را در جهت رشد این بچهها استفاده کنم.»
مدرسهای شبیه به دانشگاه
مدرسه حضرتزهرا (س) در منطقه ۶ شبیه هیچ کدام از مدارسی که تا امروز دیده بودم، نیست. این مدرسه نمونه دولتی بیشتر شبیه به دانشگاه میماند. همانطور که بهتزده و با ذوق ساختمان مدرسه را نگاه میکنم، خانم کریلی متوجه تعجبم میشود و میخندند. از او درباره مدیریت این مدرسه میپرسم که میگوید: «مدیر این مدرسه خانم آقاکثیری، یکی از بینظیرهای دنیاست، بخش بخش این مدرسه را با تلاش خودش ساخته و کاری کرده تا شرایط ایدهآلی برای دانشآموزانی که فشار درسی زیادی را تحمل میکنند، فراهم شود.» بعد از معرفی ما به خانم مدیر و سلام و احوالپرسی با ایشان به حیاط مدرسه میرویم. انتهای حیاط یک در ورودی به سمت سالن ورزشی است. از پلهها که بالا میرویم یک رختکن قرار دارد که چندین وسیله هم آنجا گذاشتهاند. خانم کریلی درباره این بخش میگوید: «این رختکن را که میبینید، قبلاً بخشی از حیاط بود، اما خانم مدیر در دو سال اخیر اینجا رختکن زده است تا بچهها برای ورزشکردن و تعویض لباس احساس راحتی کنند.»
بعد از آن وارد سالن ورزشی میشویم. سالنی که کمتر از یک سالن ورزشی حرفهای که در سرتاسر شهر وجود دارد، نیست. ۱۲ فوتسال، توپ والیبال، حلقه بسکتبال، تشک، طناب، ترامپولین، تردمیل و... همه چیز در این سالن ورزشی پیدا میشود.
خانم کریلی میگوید: «سال ۱۳۹۲ - ۱۳۹۳ بود که سالن ورزشی درخواست کردیم و به مرور زمان برایش تهویه و کولر گذاشتیم، بعد از آن کارهای ایمنسازی انجام شد و مثلاً تمام دیوارها را با تشک، ایمنسازی کردیم تا اگر بازیکن به آن برخورد کرد آسیب نبیند. بعد از مدتی تصمیم گرفتیم تا افراد بیرون از مدرسه را هم ثبتنام کنیم و به آنها خدمات بدهیم و پول آن را صرف خود مدرسه کنیم، یعنی هیچ کدام از ما حقوقی بابت این کار دریافت نمیکنیم. دیدیم نشاط بچهها بعد از دوران کرونا کمتر شده، خواستیم سرگرمی برایشان ایجاد کنیم، سیستم صوتی به روز و با کیفیتی را خریدیم که در دو طرف سالن ورزشی میبینید که هنگام ورزش برای بچهها موسیقی میگذاریم.»
قدمزنان به سمت انتهای سالن میرویم، یک ترامپولین آنجا قرار دارد. خانم مربی روی ترامپولین میرود و در حالی که روی آن بپر بپر میکند، میخندند و میگوید: «کار این ترامپولین افزایش ترشح هورمون دوپامین است. فعالیت بدنی، پریدن و جهیدن، ارتباط مستقیمی با هورمونهای دوپامین، سرتونین و اندروفین و... دارد. برای همین این وسیله را هم به سالن اضافه کردیم، اگر یکی از بچهها وارد سالن شود و بگوید حوصله ورزش کردن ندارد به او میگویم که روی ترامپولین برود. وقتی دانشآموز با ترامپولین ورزش کند و بالا و پایین بپرد، کمکم سر شوق میآید و حالش بهتر و به جمع ملحق میشود تا ورزش کند. این کارها خلأهای بچهها را کمرنگ خواهد کرد.»
همه چیز باید از پایه شروع شود
از سالن ورزشی به سمت حیاط و بعد از آن به سمت ساختمان مدرسه حرکت میکنیم. در گوشهای از محوطه داخلی ساختمان، چند عکس از کارهای دستی بچهها روی طنابی نصب شده است. خانم کریلی با ذوق آنها را نگاه میکند و میگوید: «ببین! اینها همه هنرهای دست بچههایمان است.» مشغول دیدن این عکسهای یادگاری آنها میشوم و با خودم فکر میکنم که کاش همه مدارس کشور به دانشآموزان بها میدادند و همهجوره برای رشد درسی، ورزش و هنری آنها ارزش قائل میشدند.
بعد از تماشای کارهای هنری دانشآموزان، خانم کریلی به لزوم پژوهش محور بودن مدارس اشاره میکند و میگوید: «آموزش باید کاربردی و علمی پژوهشی باشد، بچهها باید یاد بگیرند پژوهش کنند و این حس در آنها ایجاد شود. دهه ۶۰ این حس را داشت، اما بچههای امروز را باید به سمت پژوهشی بودن و تفکر کردن واداشت.»
او با بیان موارد دیگری که میتواند در رشد درسی و خلاقیت دانشآموزان اثرگذار باشد نیز اظهار میدارد: «همه چیز باید از پایه شروع شود؛ نظم، ورزش، اخلاق و... در کشورهای پیشرو در آموزش، ورزش برایشان نهادینه شده است و اصلاً بخشی از سبک زندگی آنهاست، چراکه در مراحل ابتدایی اینها جدی گرفته شده است، نشستن بچهها درست است، عمدتاً برای رفتوآمد از دوچرخه استفاده میکنند به سلامتشان اهمیت میدهند، صحیح میخوابند، اما خیلی از اینها هنوز در کشور ما فرهنگسازی نشده است.»
هشدار سونامی ناهنجاریها
آیا محلی برای ارزیابی اسکلت بدن وجود دارد که افراد در آنجا چکاپ شوند و برای اصلاح ایرادات تمرین بدهند، خانم مربی میگوید: «افراد زیادی در بحث ساختار قامتی هستند، اما فضایی برای رشد و فعالیت آنها نیست. این افراد متخصص عمدتاً ناشناختهاند و در زمینه فعالیت آنها فرهنگسازی نشده است. البته یک مربی باشگاه یا یک دبیر ورزش اطلاعات نسبی در اینباره را میداند و میتواند به شما کمک کند، اما متأسفانه فرهنگ آن وجود ندارد. برای فرهنگسازی، میشود همه اینها را مثلاً در تلویزیون تبلیغ کرد. همین شبکه پویا که کودکان پای آن مینشینند، شاید اگر یک تبلیغ سه دقیقهای در روز پخش کند به فرهنگسازی آن کمک خواهد کرد. میشود در هر قسمت از برنامه، کف پای صاف، زانوی ضربدری و... را با نشانههایش توضیح داد و گفت که برای اصلاح هر کدام از آنها چه کاری انجام شود.» او ادامه میدهد: «باید دست به دست هم بدهیم تا توجه به ساختار قامتی و سلامت جسمانی فرهنگسازی شود، نه اینکه با ادامه بیتوجهیها در سونامی ناهنجاریها گیر کنیم.»
پیشگیری بهتر از درمان است
بارها و بارها جمله «پیشگیری بهتر از درمان است» را شنیدهایم. این بار هم این جمله در موضوع حرکات اصلاحی بدن صدق میکند. خانم کریلی میگوید: «وقتی به فیزیوتراپی میروید به شما چندین حرکات ورزشی را آموزش میدهند تا انجام دهید. اما سؤال این است که چرا افراد باید به دردی دچار شوند تا حرکات ورزشی را انجام دهند؟ متأسفانه ما عادت کردهایم که اول به دردهای مختلف دچار شویم و بعد از اینکه مسئله خیلی حاد شد، آن وقت فکری جدی برایش کنیم! در صورتی که فیزیک، بدن و راه رفتنمان خیلی اهمیت زیادی دارد، اهمیت بیش از پوشیدن لباسهای مارک.» یکی از گلایههایی که خانم کریلی در صحبتهایش بدان اشاره میکند، اولویت نداشتن ساماندهی نیروهای متخصص و امکانات در مقطع ابتدایی نسبت به سایر مقاطع است: «ابتدایی اولویت آخر مسئولان است، سالیان سال است میگویم افراد متخصص و غربالگران را به مقطع ابتدایی بفرستید، چراکه اگر بچهای را ببینیم که در ساختار قامتیاش دچار عارضه و مشکل است را با آموزش الگوهای حرکتی و تمرینات ورزشی میتوانیم اصلاح کنیم و در نهایت در دبیرستان او را بدون مشکل و سلامت خواهیم دید.»
رفع خستگی درس با بازی!
در مدرسه حضرت زهرا (س) حدود ۳۵۰ دانشآموز حضور دارند که ۲۶۰ نفرشان در سالن ورزشی فعالند، از آنجا که دوازدهمیها درگیر کنکور و تستزنی میشوند یک هفته در میان ورزش دارند و روی آنها فشار آورده نمیشود. زمان زیادی از صحبتمان در سالن ورزشی نگذشته که چند نفر از دانشآموزان وارد آنجا میشوند و بعد از احوالپرسی گرم و صمیمی با خانم مربی، بدمینتون و توپ را برمیدارند و مشغول بازی میشوند. خانم کریلی به آنها اشاره میکند و میگوید: «دانشآموزان اجازه دارند که هر وقت از کلاس درس خسته شدند و دلشان خواست به اینجا بیایند و برای نشاطشان و اینکه پرشهای مغزی و فکری به آنها دست ندهد، کمی توپ بازی کنند.» همان موقع دو دانشآموز دیگر هم برای رفع خستگی درسی به سالن ورزشی میآیند و خانم کریلی آنها را خانم دکتر و مهندسهای آینده خطاب میکند. با تعجب میپرسم: «آیا در تمام زنگهای کلاس و وسط درس دادن معلم، آنها اجازه دارند کلاس را رها کنند و به این سالن بیایند» میگوید: «بله اجازه دارند، چراکه این کار باعث ایجاد نشاط و تازه شدن فکر آنها میشود تا بتوانند با انرژی مجدداً سراغ درس بروند. اصلاً همه مدارس باید همین شکلی باشد که بچهها آزادانه درس بخوانند و نه با زور!»
جایخالی بازیهای سنتی
مهمترین کاری که برای اصلاح حرکات بچهها میتوان انجام داد، میدان دادن به آنها برای انجام بازی است. متأسفانه میبینیم وقتی بچه میخواهد بازی کند پدر و مادر دنبالش میروند و با حمایتهایشان به او آسیب میزنند، در گذشته وقتی بچهها سوار تاب میشدند به پاهایشان حرکات آونگی میدادند تا شتاب حرکت تاب بیشتر شود، این خودش یک نوع حرکت تمرینی محسوب میشد، اما حالا پدر و مادر کودک سوار تاب شده را هل میدهد و به او اجازه تمرین کردن نمیدهند. از همه اینها بدتر، وقتی بچهها پای موبایل، تبلت و لپتاپ مینشینند و در داخل فضای آپارتمانی قرار میگیرند، بیشتر دچار ناهنجاری میشوند. درست است که این شرایط سختی محسوب میشود، اما در همین شرایط سخت هم میشود با خلاقیت کارهایی را انجام داد؛ مثلاً چهار بالشت روی زمین گذاشته شود و به کودک بگوییم از روی آنها بپرد یا به او بگوییم یک پایش را جلو و یک پا را عقب بگذارد و ببیند چند دقیقه میتواند تعادلش را حفظ کند.»
او با بیان اینکه «ورزشهای سنتی خیلی اثربخش بود، هم باعث تخلیه انرژی میشد و هم ناهنجاریهای بدن را اصلاح میکرد» اظهار میدارد: «در گذشته در دوران کودکی، مادرانمان به ما طناب میدادند و میگفتند طناب بازی کنیم. پسرها هم معمولاً مشغول هفت سنگ بازی میشدند و این بازیها سینه به سینه به ما رسیده بود و به رشد حرکتی ما کمک زیادی میکرد، اما به مرور زمان این بازیها به فراموشی سپرده شد. امروز در خانهها به دلیل رشد تکنولوژی خلاقیت از ما گرفته شده، عمده خانوادهها اصرار دارند که فرزندشان به کلاسهای مختلف برود و احساس میکنند که اگر هزینه کنند برای او خیلی کار کردهاند، متأسفانه باید گفت که آنها مثل گذشته برای فرزندشان وقت کافی نمیگذارند.»
این در شرایطی است که عملکرد مدارس برای به تحرک واداشتن دانشآموزان و کمک به رشد حرکتی آنها نیز چندان مطلوب به نظر نمیرسد. متأسفانه با کمبود نیروی تربیت بدنی در مدارس مواجه هستیم. چنین مواردی حاکی از بیاهمیت شمردن موضوع تربیت بدنی در مدارس است که باید فکری برای آن شود.
کشف استعداد از ابتدایی
در مدرسه حضرتزهرا (س) دانشآموزان با استعدادی رشد کردهاند که هر کدامشان آینده درخشانی را برای خود و کشورشان رقم میزنند. یکی از این دانشآموزان یکتا مهربانی است که در مقطع یازدهم درس میخواند. «یک الگوی درسی و ورزشی به تمام معنا» این توصیف خانم کریلی از یکتاست و میگوید: «او برای من در این مدرسه آچار فرانسه است.»
از او میپرسم «فکر میکنی پایه موفقیت تو از کجا بوده» میگوید: «اول حمایت خانواده و دوم امکانات خوبی که مدرسه دارد. شاید اگر دانشآموزان دیگر هم در این شرایط زندگی میکردند، میتوانستند موفق باشند. البته من معتقدم که خودم هم خیلی دیر شروع کردم. اگر در دوران ابتدایی با آزمون و خطا پیش نمیرفتم و همان موقع استعدادم کشف میشد، میتوانستم بهتر و موفقتر عمل کنم. معتقدم که در مقطع دبیرستان برای رشد و پیشرفت در یکسری از ورزشها دیر میشود.»
خانم کریلی نیز حرفهای این دانشآموز را تأیید میکند و میگوید: «یکتا خیلی صریح و با صداقت تمام همه چیز را برایتان بازگو میکند. اگر من این دختر را در همان دوران ابتدایی میدیدم و غربالگری میکردم، او خیلی زودتر از اینها میتوانست رشد کند و به موفقیت برسد و آن وقت زمان را از دست نمیداد.» یکتا میگوید: «الان بچههایی هستند، بدون اینکه باشگاه رفته باشند با تیم والیبال مدرسه همراه شدهاند، بچههایی که حتی پیش از این، قوانین بازی را نمیدانستند، اما الان رشد خوبی کردهاند. منظور من این نیست که نمیشود بازی را یاد گرفت و پیشرفت کرد، نه! منظورم این است که در این سن، دیگر زمانی برای حرفهای شدن در رشتههای ورزشی از دست میرود. باید زودتر از اینها شروع میکردم. هر چیزی یک سنی دارد. شاید امروز بتوانم در المپیاد دانشآموزی بازی کنم، اما بدون شک اگر این راه را از دوران ابتدایی آغاز میکردم، امروز میتوانستم موفقتر و بهتر عمل کنم. امیدوارم که استعداد همه دانشآموزان از همان ابتدای ورود به مدرسه، به درستی و به موقع کشف شود و این آرزوی قلبی من است.»