کد خبر: 1204812
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۴۰۲ - ۲۳:۳۰
حنیف غفاری

اگرچه این روز‌ها به طور طبیعی، آثار و تبعات میدانی، امنیتی و نظامی جنگ غزه بیش از مؤلفه‌های دیگری مورد توجه افکار عمومی دنیا و حتی تحلیلگران حوزه روابط بین‌الملل قرار می‌گیرد، اما نمی‌توان از آثار گفتمانی و انسانی این جنگ و تأثیر آن در ایجاد نظم نوین جهانی به سادگی عبور کرد.
مواجهه انسان با خویشتن و طرح سؤالات اساسی در خصوص فلسفه خلقت، پیش‌شرط رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی محسوب می‌شود. در تعالیم بزرگان دین، خودشناسی مقدمه‌ای برای شناخت عظمت الهی و تبلور ارزش‌های فطری به شمار می‌آید و اساساً امکان ندارد انسان بدون تأمل در خویشتن، به تکامل و تعالی واقعی دست یابد. انبیای الهی اساساً از جانب خداوند متعال مبعوث شده‌اند تا هدایتگر این تفکر انسان‌ساز و هستی‌بخش باشند. بدیهی است که غرب نه در دوران مدرن و نه پست مدرن، چنین تعقل و مراقبه‌ای را برنتافته و به جای بازگشت به خویشتن و تصدیق ارزش‌های فطری، سعی در بزرگنمایی غرایز و تجلی آن‌ها به مثابه فطرت دارد. همسان‌سازی فطرت و غریزه، همان کارویژه مکتب اومانیسم یا انسان‌گرایی غربی محسوب می‌شود. عاملیت فطرت در فرمول رفتاری و فلسفی غرب، جای خود را به عاملیت غریزه می‌دهد و زمینه گمراهی بشریت در قبال گذشته، حال و آینده خویش را فراهم می‌سازد. زمانی که اومانیسم جایگزین خودشناسی واقعی شود، مفاهیمی مانند رشد و سعادت انسان نیز تحت تأثیر سوء این جابه‌جایی مخرب قرار می‌گیرد و کار انسان به جایی می‌رسد که «سقوط» را به مثابه «صعود» و «شقاوت» را به مثابه «سعادت» تفسیر می‌کند.
ذکر این مقدمه، از آن جهت ضرورت دارد که الگوی انتزاعی، عملیاتی، گفتاری و رفتاری غرب بر مبنای همین انسان‌گرایی مخرب شکل گرفته است. این انسان‌گرایی، خود را در توصیف و تحلیل پدیده‌های جاری در حوزه روابط بین‌الملل آشکار می‌سازد. به عنوان مثال در جنگ غزه، پارادایم انسان‌گرایی تبدیل به چارچوب و مدلی شده که در آن جنایات مستمر و نسل‌کشی سیستماتیک صهیونیست‌ها حکم یک امر مباح و دفاع متعهدانه فلسطینیان از حقوق حقه خود، حکم یک امر عبث و سلبی را پیدا می‌کند. اما نکته اساسی و امیدبخش اینجاست که افکار عمومی دنیا بر اساس فطرت پاک انسانی حاضر به زیست و تنفس در این الگوی ضد بشری و ضد فطری نیست.
طی سال‌های گذشته و اخیر، دشمنان بار‌ها تلاش کرده‌اند اومانیسم را به الگویی برای زندگی فردی و اجتماعی تبدیل کرده و از طریق دستکاری مرز‌های ذهنی افراد و جوامع، مانع از تمرکز اذهان بیدار بشری روی وقایع و حقایق غیرقابل انکار در جهان شوند. اگر قرار بود چنین روش‌هایی پاسخگو باشد، اساساً شاهد وقوع زلزله‌ای تازه علیه اومانیسم غربی در جای جای جهان نبودیم. این مسیر تا رسیدن به سعادت نهایی بشری و هضم و انهدام نهایی انسان محوری مدنظر دشمنان در جوش و خروش لایتناهی جهانیان علیه جریان زور و استکبار ادامه خواهد داشت. در چنین معادله‌ای نابودی اسرائیل معنا و مصداق ویژه‌ای خواهد یافت. نام این پدیده را می‌توان بازگشت جهانی به خویشتن گذاشت. بازگشت باشکوهی که قطعاً آثار و تبعات خود را در نفی و انهدام بسیاری از قواعد تحمیلی و قراردادی جریان سلطه نشان خواهد داد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار