از آخرین قهرمانی بسکتبال ایران در قارهکهن بیش از یک دهه میگذرد و با ادامه روند فعلی امیدی برای بازگشت به مدار قهرمانی وجود ندارد. شرایط بهگونهای است که حتی رئیس فدراسیون نیز سقف آرزویش به حضور تیمملی در جمع چهار تیم برتر آسیا تقلیل یافته است.
نیمکت تیمملی بسکتبال فعلاً خالی است و همکاری با هاکان دمیر پرحاشیه تمام شده است. با اینکه نام چهار گزینه خارجی و داخلی از سوی کمیته فنی نهایی شده، ولی به این زودیها خبری از انتخاب سرمربی جدید نخواهد بود. جواد داوری در اظهارنظری از لزوم تشکیل و رسیدگی به تیمهای پایه، ایران نوین و تیم «ب» در قالب برنامه بلندمدت سخن گفته، البته با این تبصره که باز هم نباید منتظر قهرمانی تیمملی بزرگسالان در آسیا باشیم: «نمیگویم با اجرای این برنامهها قهرمان آسیا میشویم، اما میتوانیم دوباره جزو چهار تیم برتر قاره آسیا شویم. فراموش کنیم که بسکتبال ایران زمانی قهرمان آسیا بوده است. نمایندگان استرالیا و اقیانوسیه هم به آسیا اضافه شده و با حضور آنها قهرمانی واقعاً سختتر از قبل شده است.» پذیرش واقعیت و برخورد منطقی با آن یکی از اصول حرفهای بودن است، منتها بیان این مسئله نباید منجر به ناامیدی شود. همچنین باید نسبت به سهم مشکلات مدیریتی در افول بسکتبال ملی نیز شفافسازی شود.
آخرینبار در جام ملتهای ۲۰۱۳ فیلیپین طعم آقایی در قارهکهن را چشیدیم و از آن به بعد بسکتبال ملی در سراشیبی افت قرار گرفت. در این مدت این رشته فراز و نشیبهای زیادی را تجربه کرد و مدیران و مربیان زیادی آمدند و رفتند. بعد از دو مقام سومی و دومی، آخرینبار در آسیا پنجم شدیم و در بازیهای آسیایی هانگژو نیز از کسب مدال و رفتن روی سکو بازماندیم. بدون شک افت تیم ملی یکشبه رخ نداده و یک شبه نیز نمیتوان ضعفها را برطرف کرد. بازنشستگی نسل طلایی، مشکلات مدیریتی، ضعفهای تاکتیکی، نداشتن برنامه مدون و بیتوجهی به تیمهای پایه از اصلیترین دلایل بروز این شرایط است و حالا اگر واقعاً عزم جدی برای تغییر وجود دارد باید آن را در عمل ثابت کرد. داوری درست میگوید، بسکتبال استرالیا برای همه تیمهای آسیایی حکم غول بزرگ را دارد و حتی نمیتوانیم رؤیای شکست این تیم را داشته باشیم، ولی وضعیت تیمملی بسکتبال ما در حال حاضر جوری نیست که کسی این رؤیا را در ذهن داشته باشد. عملکرد تیم ملی در یکی، دو سال گذشته به همه ثابت کرد اوضاع بدتر از اینهاست و ما حتی در غیاب نمایندگان اقیانوسیه، هم دیگر توانایی گرفتن مدال بازیهای آسیایی را نیز نداریم! دو باخت به قزاقستان را هنوز فراموش نکردهایم و همچنین شکست برابر فیلیپین در هانگژو را.
در نتیجه فعلاً خیلی نباید بحث تیمهای اقیانوسیه را وسط کشید و بهتر است اول به فکر جبران فاصله زیادمان از رقبای آسیایی باشیم. این مهم تنها در صورتی محقق خواهد شد که مدیریت کلان بسکتبال توانایی برنامهریزی دقیق و اجرای آن را داشته باشد. بیش از دو سال از اعتماد جامعه بسکتبال به داوری میگذرد، مدیری که در همین مدت حواشی زیادی داشته و انتخابهایش بارها بحثبرانگیز شده است.
طی همین مدت، سه سرمربی مختلف روی نیمکت تیم بزرگسالان نشستند و به زودی قرار است نفر چهارم نیز انتخاب شود. همچنین نتایج تیمملی اختلافنظرها را شدت بخشیده و همدلی بین خانواده بسکتبال به حداقل رسیده است. تا وقتی مشکلات برطرف نشود و حمایت از تیمهای پایه و جوانگرایی شکل عملی به خود نگیرد، نه تنها نمیتوانیم جزو چهار تیم اول قاره باشیم، بلکه در آینده باید منتظر سقوط بیشتر هم باشیم.