همیشه و در همه دورانها خانوادههای بسیاری از فشار اقتصادی در رنج بودهاند، اما این روزها به نظر میرسد احساس فشار اقتصادی بیشتر شده است. اینکه میگویم احساس فشار اقتصادی به این خاطر است که بعضیها واقعاً احساس میکنند دچار فشار اقتصادی شدهاند در حالی که فقط احساس است و نه چیز دیگر! البته و بدون شک کارگر و کارمندی که حقوق ثابت دریافت میکند به معنای واقعی دچار فشار اقتصادی میشود، زیرا بر اساس یک دو دو تا چهار تای ساده ریاضی او با گران شدن اجناس و خدمات باید پول بیشتری بابت تأمین مایحتاج خود بپردازد، در نتیجه مجبور است از برخی نیازهای خود چشمپوشی کند. اما نکته اینجاست که بسیاری از خانوادهها نیز که دستشان به دهنشان میرسد و همیشه دخلی پرتر و فراتر از خرج خود داشتهاند نیز احساس فشار اقتصادی میکنند. شاید احساس فشار اقتصادی آنها به این خاطر است که دیگر نمیتوانند هنگام سفر از هتل پنج ستاره و امکانات ویژه و لاکچری استفاده کنند و احتمالاً مجبورند سفرهای خارجی خود را محدود کنند و کیفیت تفریحات لوکس خود را اندکی پایین بیاورند. در این نوشته کاری با آنانی که فقط احساس فشار اقتصادی میکنند نداریم، ولی به آنانی که واقعا دخل و خرجشان به هم ریخته است چند توصیه میکنیم.
۱) دفتری برای دخل و خرج داشته باشید
به تعداد سالهایی که از عمر زندگی مشترک من و همسرم گذشته است، دفتر دخل و خرج داریم. اول فروردین هر سال یک سر رسید نو را رونمایی میکنیم و از همان نخستین روز سال تمام صفحات آن را با خطکش به دونیم تقسیم میکنید. نیمی از صفحه هر روز به درج هزینهکردهای من و نیم دیگر به هزینهکردهای همسرم اختصاص دارد. شاید باورتان نشود هم اکنون ۲۷ سررسید داریم که نشان میدهد در ۲۷ سال زندگی مشترک هر روز چقدر هزینه کردهایم و هر ماه و هر سال چقدر درآمد و چقدر مخارج داشتهایم و بابت چه چیزهایی پول خرج کردهایم. این شیوه را امتحان کنید و ببینید چه معجزهای در زندگی اقتصادیتان رخ خواهد داد. اساساً تا وقتی ندانیم پولها و درآمدهای ما در چه راههایی خرج میشود نمیتوانیم آنها را مدیریت کنیم. پس به عنوان نخستین گام دفتر یا ترجیحاً سررسیدی (به روز و برای امسال) تهیه کنید و تمام دخل و خرج خود و سایر اعضای خانواده را در آن یادداشت کنید.
۲) خانواده هم نیاز به لایحه بودجه دارد
خانواده هم مثل یک مؤسسه و سازمان نیاز به بودجهبندی سالانه دارد. در واقع شما هم باید مثل دولت برای مخارج سالانه خود یک لایحه بودجه داشته باشید. باید نیازها و خریدها و پروژههای مالی یک سال پیش رو را مشخص و برای آن لایحه بودجه بنویسید. این کاری است که من و همسرم انجام دادهایم و نتیجه آن را دیدهایم. در لایحه بودجه یک نکته مهم، اولویتبندی هزینههاست. ما ابتدای هر سال مشخص میکنیم که اولویتهای سال پیش رو چیست. مثلاً تصمیم میگیریم امسال خودروی قدیمیمان را عوض کنیم، دو سفر چند روزه به شمال کشور و یک شهر دیگر و یک سفر زیارتی داشته باشیم و... با تعریف این پروژهها رفتار مصرفی و نوع خرج کردن ما هم مشخص میشود. از آنجایی که از میزان حقوق خودم و همسرم مطلع هستیم بودجه مربوط به پروژههای اصلی سالانه را کنار میگذاریم و سپس برای بقیه درآمدمان برنامهریزی میکنیم. در واقع همین طوری بدون برنامه و تصادفی خرج نمیکنیم، بلکه دخل و خرجمان بر اساس یک لایحه بودجه خانوادگی تعریف میشود. من سالهاست خانوادههای بسیاری را در دوست و فامیل میشناسم که موقعیت شغلی و درآمدیشان به مراتب بهتر و بالاتر از خانواده چهار نفره ماست، ولی برخلاف من که صاحب خودرو و خانه هستم، آنان همچنان مستأجرند و از اینکه قدرت خرید خانه ندارند همیشه مینالند، اما واقعیت این است که سبک خرج کردن آنها ایراد دارد. در یکی از این خانوادهها هزینه خرید عطر و ادکلن و لوازم آرایشی زن و شوهر چند میلیون تومان در ماه است، در حالی که من و همسرم هر سال عید که میشود یک عطر برای هم میخریم و تمام سال از آن استفاده میکنیم.
اگر اهل برندبازی و خرید لاکچری و فراتر از نیاز باشید با درآمد صد میلیونی هم مشکل اقتصادی خواهید داشت!
۳) مدیریت مالی را به بانوی خانه بسپارید
مادر من همیشه در تنگناهای اقتصادی پدرم را شگفتزده میکند. تا به حال یاد ندارم در بیش از ۶۰ سال زندگی مشترکشان دچار بحران اقتصادی شده باشند. مادر من به عنوان یک بانوی سنتی خانهدار در شرایط سخت مالی پساندازهایش را رو و از بحران اقتصادی خانواده جلوگیری کرده است. میدانید چرا؟ برای اینکه پدر من تمام درآمد خود را به مادرم میدهد و برای مخارج خودش از او پول توجیبی میگیرد. این خصلت خوب را من هم به ارث بردهام. کل درآمد ماهانه را به همسرم میدهم و به اندازه هزینه بنزین زدن و ناهار خوردن و کمی هم مخارج شخصی از او پول توجیبی میگیرم و جالب اینجاست سر برج اضافه هم میآورم. مدیریت مالی خانواده هم به دست با کفایت همسر انجام میشود. شاید بگویید عجب مرد زن ذلیلی! اگر چنین نگاهی دارید باید بدانید در ۷۰ درصد خانوادههای ژاپنی مدیریت مالی خانه بر عهده خانمهاست. مردها هم از همسر خود پول توجیبی میگیرند تا بتوانند هر جور که خواستند خرجش کنند و در ضمن ناهارشان را هم با همین پول بخورند. این پول توجیبی معمولاً صرف نوشیدنی و غذا در کنار همکاران و دوستان میشود تا به نوعی موجب تعمیق روابط اجتماعی بین آنها شود. نکته جالب اینکه بیشترین زمینه پسانداز را نیز مردان ژاپنی در مورد هزینههای ناهارشان دارند، یعنی ناهارشان را از خانه برده یا در رستورانهای ارزانقیمت غذا میخورند. بدون شک یکی از عوامل پسانداز خیرهکننده ژاپنیها همین مدیریت مالی خانواده توسط زنان است، چیزی که در بسیاری از زنان ایرانی هم مشاهده میکنیم، البته به جز خانمهایی که در مورد خرید عطر و لباس و لوازم آرایشی بیمحابا خرج میکنند!
۴) فقط کمی برنامهریزی و صرفهجویی لازم است
یک بررسی کوتاه در مخارج خودتان داشته باشید. ببینید چه چیزهایی را میتوانید نخرید یا کمتر بخرید، و اگر این کار را بکنید ماهانه چقدر میتوانید پسانداز داشته باشید. من دوست مجردی داشتم که ماهانه هفت- هشت میلیون تومان درآمد داشت. او توانست با حذف خریدهای غیرضروریاش و پسانداز ناشی از آن، در عرض یک سال یک خودرو دست دوم تمیز بخرد و از هزینههای سنگین رفت و آمد با آژانس رهایی یابد. او برای سه چهار سال آینده خود برنامهریزی کرده است که با پسانداز بیشتر و به کمک وام بتواند آپارتمانی کوچک برای خودش بخرد و دیگر مجبور نباشد بخش اعظمی از درآمد خود را بابت اجاره خانه پرداخت کند. او در گام اول خانهای کوچکتر در منطقهای ارزانتر رهن کرده است. شما هم با یک مدیریت مالی مناسب میتوانید سروسامانی به زندگیتان بدهید. برای این کار فقط کمی برنامهریزی و صرفهجویی لازم است.