جوان آنلاین: مدیرکل دفتر ارزیابی و تشخیص صلاحیت شرکتهای دانشبنیان میگوید: «شرکتهای دانشبنیان از بهترین و مؤثرترین نمونههای نقشآفرینی نخبگان در تولید ثروت و پیشبرد اقتصاد مقاومتی هستند. این شرکتها همانگونه که نقش مهمی در اقتصاد کشورهای در حال توسعه ایفا میکنند، در کشور ما نیز در تحقق اقتصاد دانشبنیان و ارائه مدل اقتصاد مقاومتی نقشآفرینی کردهاند. نوآوری و کارآفرینی در این شرکتها میتواند عامل مهمی برای توسعه پایدار آنها باشد. از سوی دیگر با توجه به شعار سال در صورت همکاری تمامی دستگاههای اجرایی با شرکتهای دانشبنیان در زمینه به روزرسانی فرآیندها، تولید محصولات نهایی و توجه به نقش نخبگان به عنوان پیشروان اقتصاد دانشبنیان هم رشد اقتصادی میسر خواهد شد.»
از آنجا که اقتصاد دانشبنیان تا امروز موفقترین تجربه در جهش تولید با مشارکت مردم بوده، مسیر اصلی تحقق مردمیسازی بخشهای دیگر اقتصاد نیز حرکت به سمت دانشبنیانشدن این بخشهاست. به عبارت دیگر مردمیسازی رشد اقتصادی کشور، جهش تولید و توسعه صنعتی کشور با مشارکت مردم، مبتنی بر توسعه اقتصاد دانشبنیان با دانشبنیان شدن صنایع بزرگ به کمک شرکتهای توانمند دانشبنیان است. مجتبی هوشمندزاده، مدیرکل دفتر ارزیابی و تشخیص صلاحیت شرکتهای دانشبنیان، در رابطه با اهمیت اقتصاد دانشبنیان به عنوان تجربه موفق مشارکت مردم در تولید به «جوان» میگوید: «یکی از دلایل عقبماندگی اقتصاد از سایر بخشها در کشور، عدم مشارکت مردم در تولید است. دولت باید ۸۰ درصد از تصدیگری خود را به بخش خصوصی واگذار کند. از سوی دیگر با توجه به ناتوانی بخشهای سنتی تولیدی در کشور، در رقابت با بخشهای پیشروی تولیدی در دنیا ما نیازمند حضور مؤثر نخبگان و شرکتهای دانشبنیان در مرزهای دانش هستیم که بتوانیم به کمک آنها اقتصاد خود را توسعه داده و عقبماندگیدر برخی حوزهها را جبران کنیم.»
وی همچنین در رابطه با ضرورت تمرکز بر نقش اقتصاد دانشبنیان و لزوم همکاری دستگاهها با شرکتهای دانشبنیان در مسیر حرکت به سمت فناوری میافراید: «شرکتهای دانشبنیان از بهترین و مؤثرترین نمونههای نقشآفرینی نخبگان در تولید ثروت و پیشبرد اقتصاد مقاومتی هستند. این شرکتها همانگونه که نقش مهمی در اقتصاد کشورهای در حال توسعه ایفا میکنند در کشور ما نیز در تحقق اقتصاد دانشبنیان و ارائه مدل اقتصاد مقاومتی نقشآفرینی کردهاند. نوآوری و کارآفرینی در این شرکتها میتواند عامل مهمی برای توسعه پایدار آنها باشد. از سوی دیگر با توجه به شعار سال در صورت همکاری تمامی دستگاههای اجرایی با شرکتهای دانشبنیان در زمینه به روزرسانی فرآیندها، تولید محصولات نهایی و توجه به نقش نخبگان به عنوان پیشروان اقتصاد دانشبنیان، هم رشد اقتصادی میسر خواهد شد و هم شاهد مشارکت هرچه بیشتر مردم بهویژه نخبگان در اقتصاد خواهیم بود.»
هوشمندزاده در رابطه با اجرای نقشه راه دانشبنیانشدن صنایع، مبتنی بر دو محور تکمیل زنجیره ارزش، بومیسازی و تولید بار اول تجهیزات و فناوریهای راهبردی صنعت به کمک دانشبنیانها تصریح میکند: «اگر کشوری در تمام زنجیره ارزش یکی از محصولات خود به جز تنها یک حلقه، هم متکی به داخل باشد درصورت تحریم، کل آن زنجیره از کار خواهد افتاد و در عمل کارایی نخواهد داشت، بنابراین باید تلاش شود در تولید اقلام راهبردی و حساس کاملاً متکی به صنعت داخلی باشیم. برای مثال تجهیزاتی در کشور چندین سال در حال تولید بوده که به دلیل عدم اعتماد بخش دولتی مورداستفاده قرار نگرفتهاند، ولی با آغاز تحریمها این تجهیزات در خطوط تولید و در حساسترین نقاط به کار گرفته شدهاند و با کیفیت بالاتر از محصولات مشابه خارجی پاسخگوی نیاز کارفرما هستند. از این رو کشور نیازمند این است که با تکیه بر توان متخصصین داخلی، اعتماد به آنها و پذیرش ریسک تولید کالاهای حساس مانند محصولات نظامی و هستهای، در کل زنجیره به سمت خودکفایی حرکت کند.»
وی در مورد نقش قانون جهش تولید دانشبنیان در مسیر کمک به رشد اقتصاد دانشبنیان میگوید: «یکی از دلایل عدم رغبت بخش خصوصی به تولید کالاهایی با سطح فناوری بالا، عدم وجود امکانات حمایتی برای پذیرش ریسک تولید این کالاها در مرحله تحقیق و توسعه است. فرآیند طراحی محصولات دانشبنیان زمانبر و مبتنی بر ابهام است و لذا در صورت شکست شرکتها متحمل خسارات مالی فراوان خواهند شد. از این رو یکی از قوانین مهمی که بومیسازی اقلام راهبردی را تسهیل کرده، قانون جهش است. در این قانون در صورتی که شرکتها قصد تحقیق و توسعه برای تولید کالاهایی با سطح فناوری بالا داشته باشند، به صورت اعتباری از معافیت آنها کاسته خواهد شد.»
مدیرکل دفتر ارزیابی و تشخیص صلاحیت شرکتهای دانشبنیان در مسیر ترغیب صنایع به استفاده از توان مردمیترین بخش اقتصاد کشور یعنی شرکتهای دانشبنیان خاطرنشان میکند: «شرکتهای بزرگ در این سالها نشان دادهاند برای افزایش راندمان، بهبود توان رقابتپذیری و افزایش سهم بازار خود تمایل دارند از ظرفیت و توان شرکتهای دانشبنیان بهرهمند شوند. ولی متأسفانه برخی از شرکتهای دولتی یا خصولتی به دلیل تغییرات مدیریتی زیاد و به دنبال آن لزوم پاسخگویی به مدیران بالادستی کمتر به سمت استفاده از توان شرکتهای دانشبنیان حرکت کردهاند.»