یکی از محورهای اصلی که غرب توانسته است از بدو پیدایش لیبرال دموکراسی روی آن با استفاده از تبلیغات گسترده در جهان ایجاد جذابیت نماید، موضوع حقوق بشر است. جهان غرب از سالهای گذشته با استفاده از تبلیغات گسترده رسانهای، ژستهای حقوق بشردوستانه و نشان دادن تصاویر دروغین از خود تلاش کرده است که خود را حامی ملتهای مظلوم و طرفدار حقوق بشر نشان دهد و غرب را مدینه فاضله معرفی کند و شاید یکی از بزرگترین برگ برندههای غرب در جهان دو قطبی قرن بیستم، نشان دادن چهره دموکراتیک و رؤیایی از خود بود.
به تبع این شرایط، رژیم صهیونیستی نیز تلاش میکرد خود را به عنوان دموکراتیکترین دولت خاورمیانه معرفی نماید و در همسویی با ارزشهای غربی، نظر حمایتی و افکار عمومی غرب را جلب کند.
اما رژیم صهیونیستی علاوه بر نمایش چهره دموکراتیک کذایی، از ابزار مهم دیگری به نام مظلومیت نیز بهره میبرد. صهیونیستها با اسنادی نشان میدهند، که غربیها در کشتار یهودیان در کشورهای مختلف در طی جنگ جهانی دوم دست داشتند و آنها را بدهکار خود کرده و تلاش میکردند با ناامن کردن سکونتگاههای خانوادههای یهودیان در مناطق مختلف جهان، آنها را برای مهاجرت به سرزمینهای اشغالی ترغیب و مجبور کنند.
امریکا تلاش کرده با استفاده از تصاویر پر حجم هالیوودی از امریکا یک سرزمین رؤیایی برای مردم مناطق دیگر جهان بسازد، به طوری که همه فکر میکردند و هنوز هم بعضیها فکر میکنند امریکا و بعضی کشورهای اروپایی مدینه فاضله بوده و زندگی در آنجا بهترین است.
با این مقدمه، به نظر میرسد اتفاقی که در امریکا و غزه در جریان است، این دو مؤلفهای را که غرب و صهیونیستها در طی سالیان گذشته برای جذابیت و اعتبارسازی خود به شدت مورد توجه قرار میدادند و با استفاده از بنگاههای تبلیغاتی آن را به خورد افکار عمومی جهانیان میدادند، به شدت در حال رنگ باختن است، لذا این شرایط را میتوان از جهات زیر مورد توجه جدی قرار داد.
رژیم صهیونیستی، به شدت از درون سرزمینهای اشغالی و در عرصه بینالمللی، تحت فشار افکار عمومی قرار دارد. جنایات رژیم صهیونیستی به درجهای از توحش و نسل کشی رسیده است که نزدیکترین حامیان آنها را در مسیر جدایی و برائت از آنها قرار داده یا سکوت اختیار کردهاند و حتی در امریکا، اروپا و آسیا و این روزها خیزش دانشگاهها، دانشجویان و اساتید، عرصه را برای دولت امریکا تنگ کرده و گویا دیگر در فریب دادن افکار عمومی و جوامع نخبگی ناتوان به نظر میرسند و برای سرپوش گذاشتن بر جنایتهای رژیم صهیونیستی و اصلاح تصویر خود در جهان شروع به مخالفتهای حداقلی و غیر مؤثر با جنایات این رژیم کردهاند. دانشجویان و اساتید آزادیخواه در امریکا و سایر مناطق جهان، غرب را شریک جنایات رژیم صهیونیستی در نسلکشی نوار غزه معرفی میکنند. دیگر این فریاد ایران یا مسلمانان نیست، این فریاد خود امریکاییها است؛ و ادامه این روند، تمام اندوختههای متظاهرانه آنها را در حمایت از حقوق بشر و نمایش توخالی حقوق بشر دوستانه و آزادی بیان به باد داده است. ادامه این شرایط و همراهی آنها با رژیم صهیونیستی، آخرین میخهایی است که بر تابوت رؤیای امریکایی نواخته میشود.
سوی دیگر این روند، خود رژیم صهیونیستی است که به نظر میرسد با رفتارهای جنون آمیز خود، تمامی پلهای اعتبار کذایی خود را در حال ویران کردن است. جنایات جنونآمیز در نوار غزه، نشان میدهد که صهیونیستها خود را در ورطه نابودی احساس میکنند و، چون غریقی دست به هر خار و خاشاکی دراز میکنند تا شاید راه نجاتی از این گرداب پیدا کنند و در این راه حتی حاضرند دستهای شیطان را نیز به گرمی بفشارند. توحش رژیم صهیونیستی در فلسطین و نوار غزه و امریکا و اروپا در برخورد با دانشجویان و اساتید معترض در حال فروریختن تمامی اعتبار نداشته غرب است و امریکا باید بداند که رؤیای غربی و امریکایی نه تنها در امریکا و اروپا مخدوش مخدوش شده است، بلکه غربگرایی در همه جای جهان در حال افول بوده و قدم در مسیر سراشیبی گذاشته است. رژیم صهیونیستی با نقض تمامی قواعد حقوق بشری و نسل کشی آشکار و غرب با حمایت از این جنایات سازمان یافته و برخورد خشونتآمیز با معترضان در دانشگاهها، سالها تلاش خود و حامیان لیبرال دموکراسی را برای ساختن رؤیای امریکایی در مسیر نابودی قرار داد.